دسته‌بندی نشده

درك عمومی هنر : خشت اول

خشت اول (مشاوره آموزشی)

برای دریافت فایل Pdf این صفحه، روی لینک زیر کلیک نمایید:

درك عمومی هنر    احمد رستمعلی

 

اول:

             آن‌چه در سرفصل «درك عمومی هنر» بیش‌تر حائز اهمیت است، تنوع زیاد در مباحث آن است؛ یعنی اگر شما صرفاً در بخش‌هایی نظیر «تاریخ تمدن‌های باستانی» و «تاریخ هنرهای تجسمی» كه به صورت سنّتی در این سرفصل بیش‌تر شناخته شده‌اند، سرمایه‌گذاری كنید، ممكن است حدود 30 تا 40% سؤال‌ها را از دست بدهید. سؤالاتی كه تحت این عنوان طراحی می‌شوند مجموعه‌ی گسترده‌ای از خوشنویسی، تئاتر و سینما، موسیقی، چاپ، ادبیات، عكاسی و صنایع دستی را دربر می‌گیرند. این كه توزیع سؤالات میان این مباحث براساس چه الگویی است مشخص نیست. همواره درصد فراوانی آن‌ها در كنكور متغیر بوده‌است. در ادامه به بررسی مباحث مطرح در سرفصل «درك عمومی هنر» در كنكورهای سال‌های اخیر می‌پردازیم:

 khesht-dark honar1390

          khesht-dark honar1389

 khesht-dark honar1388

  دقت در این نمودارها تنها یك نتیجه دربر خواهدداشت: «اگر به فكر درصدهای بالا هستید، خوشنویسی، نمایش، موسیقی، صنایع دستی و … را فراموش نكنید. در صورتی كه توجه خود را تنها به یك بخش معطوف كنید، فرصت را از دست خواهید داد.» یادتان باشد این درس در سال‌های اخیر برای كسب رتبه‌های برتر نقش مهمی ایفا كرده است.

دوم:

             «تاریخ» اساساً موضوعی فرّار است. (بالاخص برای ما ایرانیان!) در نتیجه ممكن است در یادگیری آن كمی به دردسر بیفتید.

پیشنهاد می‌كنم به طور كامل سیستم پوسیده‌ای را كه در 11 سال گذشته در مدارس آموخته‌اید، فراموش كنید. به شما قول می‌دهم كه با الگوی «حفظ كردن طوطی‌وار» حتی یك قدم هم پیش نخواهیدرفت.

             این جا دیگر نمی‌توانید با یك شب زیرورو كردن كتاب و كسب نمره‌های آبكی و بی‌پایه از 10 تا 20، خرتان را از پل بگذرانید! امسال مجبور خواهید بود درس‌ها را با الگویی پژوهشی مطالعه كنید. در زیر به برخی از كارهایی كه نباید و یا باید انجام دهید می‌پردازیم:

             نباید از خود انتظار داشته‌باشید در یك زمان كوتاه (مثلاً یك بازه‌ی زمانی دوساعته) تمام آن‌چه را خوانده‌اید از بر شوید. باید به‌خاطر داشته‌باشید شاید تنها 30 تا 40 درصد از آن‌چه خوانده‌اید در حافظه‌تان باقی‌مانده است، و این اصلاً عیبی ندارد؛ چون قرار نیست همه‌ی آن‌چه را خوانده‌اید فردا روی برگه‌ی امتحانی تخلیه كنید. تا روز كنكور زمان زیادی باقی‌مانده است. باید یادتان بماند كه هر بخش قرار است بارها تكرار شود. پس به جای این كه در یك بازه‌ی زمانی دوساعته تنها 10 صفحه بخوانید و با تكرارهای بی‌شمار و بیهوده (یعنی طوطی‌وار) وقت و انرژی خود را از بین ببرید و در انتهای روز خودتان را گول بزنید كه چقدر خوب یاد گرفته‌اید (گفتم گول زدن، چون تجربه نشان‌می‌دهد چیزهایی كه این‌گونه به ذهن سپرده‌می‌شوند بیش از 72 ساعت دوام نمی‌آورند)، به این فكر كنید كه در آن مدت مطالعه تعداد صفحات بیش‌تری پیش بروید و در عوض فرصت را برای مرورهای متعدد افزایش دهید؛ مثال می‌زنم تا بیش‌تر متوجه شوید:

             فرض كنید قرار است یك كتاب 50 صفحه‌ای را در طول سه هفته بخوانید و برای مطالعه‌ی آن حداكثر 6 ساعت در نظر گرفته‌اید. شما ممكن است این كتاب را باز كنید و به شیوه‌ی سنتی شروع كنید به حفظ كردن جملات و تكرار مكرر آن‌ها و در نهایت 2 ساعت از آن 6 ساعت را خرج كرده و مثلاً 10 صفحه را نیز به گمان خود كاملاً یاد بگیرید، اما مسئله این‌جاست كه بعد از پایان این مطالعه شما باید درس‌های متعدد دیگری از ادبیات و عربی گرفته تا خلاقیت تصویری و نمایش و … را نیز بخوانید. آیا فكر می‌كنید در زمان بعدی كه به سراغ آن كتاب می‌روید، هنوز آن 10 صفحه را كاملاً به یاد دارید؟

             من به شما می‌گویم كه احتمالش بسیار كم است. حالا شما  زمان خود را از دست داده‌اید و تنها  از مبحث را خوانده‌اید، كه آن هم از بركت مطالعه‌ی مباحث دیگر با همان شیوه‌ی عیبناك، هر روز كه گذشته در حافظه‌تان كم‌رنگ و كم‌رنگ‌تر شده‌است.

             حالا روش صحیح كدام است؟ شما می‌توانید به جای این كه در یك بازه‌ی زمانی بزرگ حجم كوچكی از مطالب را بخوانید، بازه‌ی زمانی خود را كوچك‌تر و حجم مطالب خوانده‌شده را افزایش دهید و در عوض تعداد دفعاتی را كه در طول این مدت به آن مبحث اختصاص می‌دهید بیش‌تر كنید تا مرور بیش‌تری داشته‌باشید.

             در این روش باید از وسواس‌های بیهوده پرهیز كنید، مثل قفل كردن روی یك مطلب و تكرار 500 باره‌ی آن تا مگر فرجی شود و به خیال خودتان آن را یاد بگیرید، و یا تلقین مطالبی از این دست كه «چرا هیچ كدوم از موضوعاتی كه تو صفحات قبل خوندم یادم نیست؟» یا «وای چرا من هرچی می‌خونم هیچی نمی‌فهمم؟» باید از مطالب، راحت‌تر عبور كنید و به جای آن تمركز و میزان دقت خودتان را بالا ببرید. در دفعات اول روزنامه‌وار بخوانید و سعی كنید مطالبی كه به نظرتان مهم است را مشخص كنید، در بازه‌های زمانی بعدی آن‌چه مشخص‌كرده‌اید را به‌صورت نموداری خلاصه كنید و در برگه‌هایی مجزا بنویسید، و درنهایت مرور را تنها از روی نمودارهایی كه به دست خودتان ساخته‌اید انجام دهید و صرفاً برای یادگیری تصاویر به كتاب مراجعه كنید.

             دراین‌حالت توان ذهن خود را بالا برده، مغز را خسته نمی‌كنید و با مرور بیش‌تر در فواصل زمانی كوتاه‌تر به تثبیت آن مطالب در حافظه‌تان كمكی شایان می‌كنید.

سوم:

             كنكور به‌خودی‌خود پدیده‌ای انزجارآور و بلای جان نیست. مشكل اساسی این‌جاست كه شما در طول یازده سال به‌گونه‌ای پرورش‌یافته‌اید كه بدون یادگیری یك الگوی مناسب برای مطالعه و كتاب‌خوانی، امتحانات را به‌راحتی پشت‌سر گذاشته‌اید، و حالا سیستم آموزشی كشور ناگهان در یك سال از شما می‌خواهد كه تمام آن عادت‌های بد یازده‌ساله را فراموش كنید و در یك رقابت بزرگ با یك الگوی كاملاً‌متفاوت درس بخوانید. ایجاد این دگرگونی عظیم در روش مطالعه و حتی شیوه‌ی زندگی همان چیزی است كه شما را عذاب می‌دهد و كنكور را برایتان به یك دیو هفت‌سر بدل می‌كند.

             این كاملاً قابل فهم است كه زمان برای ایجاد چنین تحولی، بسیار كوتاه است و كار را به نهایت دشوار می‌كند، ولی در این زمینه تنها می‌توانم با شما هم‌دردی كنم!

             بیایید عاقلانه برخورد كنیم، به قول خودمان «آش كشكی است كه بخوریم یا نخوریم پایمان است!» بنابراین با بدوبی‌راه گفتن به زمین و زمان و بیان مطالبی از این دست كه: «آخه كجای دنیا چنین آزمون مزخرفی دارند؟!» یا «وای داره حالم از این سال كنكور به‌هم می‌خوره» و یا «اصلاً می‌خوایم بریم دانشگاه كه چی بشه؟ بقیه كه رفتن چه گلی به سرشون زدن كه ما بریم!» و  و  و  و  و  …، نیرو و انرژی روحی و جسمی خود را ضایع نكنید. تنها وقتی می‌توانید بر مشكلات غلبه كنید كه سختی‌های راه را بشناسید و سعی كنید در نهایت آرامش آن‌ها را پشت سر بگذارید. در این رقابت برنده كسی است كه بتواند درست و زیركانه با كارت‌های خود بازی كند. «زمان»، «هوش»، «حافظه»، «داشتن كلاس‌ها و منابع مناسب»، «آرامش» و «اعتماد به نفس» كارت‌های مخصوص این بازی هستند؛ پس به بهترین شكل ممكن از آن‌ها استفاده كنید.

             كلامم را با شعری از شاعر بزرگ و خردمند سرزمین‌مان حافظ ختم می‌كنم و برای تك‌تك شما دوستان عزیز سالی خاطره‌انگیز را آرزو دارم.

«دمی با غم به‌سربردن، جهان یكسر نمی‌ارزد / به می بفروش دلق ما كزین بهتر نمی‌ارزد»

             راستی من آماده‌ی پاسخ‌گویی به سؤالات شما هستم و می‌توانید روی كمك من حساب كنید، پس از طریق این سایت با من در تماس باشید …

                                                                                                                           «احمد رستمعلی»

             دوستان عزیز از آقای احمد رستمعلی خواهش كرده‌ایم كه در فرصت باقی‌مانده تا آزمون سراسری پاسخ‌گوی سؤالات شما در درس درك عمومی هنر باشند. شما می‌توانید سؤالات خود را در قسمت پرسش و دیدگاه شما بفرستید و منتظر پاسخ آن باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *