هامون سبطی، دبیر کارگروه آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت در گفتوگو با «فرهیختگان» با تاکید بر اینکه سهمیههای تعیینشده در کنکور نهتنها مشکلی را حل نکردند، بلکه گرههای جدیدی را هم ایجاد کردهاند، گفت: «براساس آنچه در بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس آمده و پیشتر هم فعالان آموزش عالی به آن اشاره کردهاند، باید عنوان کرد در طول 3 و 4 دهه اخیر تغییرات مهمی در جامعه رخ داده، هم از لحاظ نگاه خانوادهها به فرزندان و هم از حیث زیرساختهای تکنولوژی و آموزشی کشور و هم از لحاظ جهانبینی نسل جوان که دچار تغییرات مهمی شده، ازاینرو اعمال سهمیهها دیگر نتیجهبخش نخواهد بود. بهطوریکه در دهه 70 خانواده احساس میکرد اگر فرزندانش بهویژه دختران در کنار آنها بمانند، زندگی شادتری خواهند داشت. اما با توجه به وضعیت امروز، شاهد هستیم که حتی سنتیترین خانوادهها هم ترجیح میدهند که فرزندانشان ارتباطات و استقلال اجتماعی داشته باشند.»
او ادامه داد: «بومیگزینی از نگاههای قبیلهای سرچشمه میگیرند، نگاهی که معتقد است افراد قبیله باید در کنار یکدیگر باشند و همدیگر را پشتیبانی کنند تا از این طریق امنیت و اقتصاد قبیله حفظ شود، درحالیکه جامعه ایران هیچگاه جامعه قبیلهای نیست و میبینیم که برترین شخصیتهای علمی، فرهنگی و مذهبیمان اتفاقا از شهرستانهای دور از مرکز است و افتخاراتی که مردم شهرستانها، شهرها و استانهای دیگر آفریدهاند نهتنها کمتر از تهرانیها نیست، بلکه بیشتر هم خواهد بود.»
دبیر کارگروه آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت افزود: «اینکه ما قانونی داشته باشیم که نتیجه آن این باشد که در مناطق دور از پایتخت و دور از مرکز خود استانها، دانشآموزان از مدارس خود خارج و کمی آنطرف وارد دانشگاه شوند، قطعا سوزاندن فرصتهای علمی و سرمایههای انسانی کشور خواهد بود. البته تحصیل در دانشگاههای مطرح کشور، تنها از این حیث مطلوب نیست که در آنها امکانات آموزشی بهتر و استادان باسوادتری حضور دارند، بلکه آنجا واقعا کارخانه انسانسازی است. یعنی دانشجو در برخورد با استادان طراز اول کشور، منش آنها را نیز فرامیگیرد.»
سبطی ادامه داد: «تحصیل در دانشگاههای برتر باعث ارتقای اجتماعی دانشجویان هم میشود؛ در چنین شرایطی اینکه یک قانونی باعث شود تا استانهایی مانند سیستان و بلوچستان و دیگر استانهای اینچنینی، باعث شود جلوی ورود دانشجویان این استانها به دانشگاههایی مانند تهران، شریف و… گرفته شود، قطعا به سرمایه انسانی و فرهنگی کشور آسیب میرساند و باعث میشود زمینه لازم برای پرورش استعدادهای اجتماعی و جهانشناختی در میان بخشی از جمعیت جوان اصلا ایجاد نشود. بهعبارت دیگر در چنین شرایطی کسی که میتواند در آینده کشور تحولآفرین باشد، حتی تصور این مهم را هم برای خود نداشته باشد.»
به جای استان، مدارس برخوردار و کمبرخوردار داریم
او گفت: «با توجه به وضعیت حساس جامعه امروز ما، اقدامات رادیکال در این حوزه اصلا درست نیست؛ اما باید این مهم را مدنظر قرار دارد که دیگر آموزشهای مجازی بسیار فراگیر شده و به جای اینکه روی سهمیههای جدید تاکید کنیم، باید از فرصتهایی که رسانه ملی و دیگر شبکههای مجازی دارند، بهدرستی استفاده کنیم. آن زمان میتوان این مهم را ایجاد کرد که دیگر استفاده از آموزش صحیح و حرفهای و موثر در همه کشور قابلدسترسی است. درحالحاضر نیز با توجه به گسترش شبکههای فضای مجازی و کتابهای کمکآموزشی که تا حدی باعث گسترش عدالت آموزشی شده، دیگر نیاز نیست سهمیههای گذشته را اعمال کنیم. یعنی باید برنامه تعادلی درنظر گرفته شود تا براساس آن به هر میزان که آموزش از طریق بستر رسانه ملی و فضای مجازی در کشور بیشتر شود، به همان میزان هم از سهمیه بومی و مناطق کاست تا بهتدریج این سهمیه از بین برود تا شاهد باشیم دانشآموزان براساس یک آزمون استاندارد و بدون رانت وارد دانشگاهها شوند.»
دبیر کارگروه آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت اظهار داشت: «هر نوع سهمیهای بسترساز فساد است. امروز اسم مناطق برخوردار و کمبرخوردار مطرح بوده که اصلا چنین مسالهای وجود ندارد؛ چراکه امروز ما مدارس برخوردار و کمبرخوردار داریم. بهطور مثال در مناطق 3 کشور به نسبت منطقه یک مدارسی داریم که نمیتوان روی آن اسم مدارس برخوردار گذاشت، البته این مساله در تهران هم صدق میکند. هر سهمیهای که ایجاد میشود، عدهای هستند که از آن سوءاستفاده میکنند. باید بهسمتی حرکت کنیم که نابرخورداریها و ضعفها در کشور رفع شود و همه بتوانند در یک آزمون بدون رانت شرکت کنند.»
سبطی خاطرنشان کرد: «قطعا آموزشهای مجازی در سالهای دهم، یازدهم و دوازدهم با هزینه کمی از سوی دولت میتواند گسترده باشد، درست است که شبکه شاد شکست خورده، اما دولت باید از دیگر امکانات و ظرفیت بخش خصوصی که توان و شرافت خود را نشان دادهاند، استفاده کند تا بتواند ضعفهای جغرافیایی را با شبکه ملی و اینترنتی برطرف کند. یعنی باید به جایگاهی برسیم که همه دانشآموزان بتوانند از آموزش بهترین دبیران در درسهای مختلف بهره ببرند، اما به نظر میرسد صاحبان قدرتمند برخی مدارس زنجیرهای غیرانتفاعی مانع اجرای چنین طرحهایی میشوند، درمقابل با اجرای سهمیههای مختلف عدالت آموزشی را هر روز کاهش میدهند.»