برگهی ناشران آموزشی
.
پیدا و پنهان قاچاق کتاب، اخبار 20:30، ۲۸ بهمن ۱۳۹۷
در جلسهای که با حضور دکتر صالحی وزیر محترم ارشاد و نمایندگان ناشران و اهل قلم برگزار شد، دکتر سبطی مدیر نشر دریافت و مدیر مسئول انجمن ناشران آموزشی طی سخنانی، ضمن تبیین جایگاه ناشران آموزشی در صنعت نشر و نقش موثر این ناشران در ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی، در جهت ایجاد همبستگی بین ناشران آموزشی و سایر اصناف ناشران کوشیدند و با طرح مشکلات ناشران آموزشی از قبیل تولید، توزیع غیرقانونی و قاچاق کتابهای آموزشی به ارائهی راهکارها پرداختند.
(شهریور96) طرح معضل قاچاق كتابهای آموزشی و راهکارهای رفع آن توسط دکتر سبطی در حضور دکتر صالحی، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد:
.
(شهریور96) همگرایی ناشران آموزشی : گفتههای دکتر سبطی در حضور دکتر صالحی، وزیر محترم فرهنگ و ارشاد:
.
صدور حکم دو سال حبس غیرقابلخریداری برای یکی از عرضهکنندگان پیدیافهای کتابهای ناشران آموزشی
.
قاچاق کتاب!
شرق، شهرزاد همتی: وقتی صحبت از قاچاق میشود، ذهن همه ما به سمت و سوی مواد مخدر و عتیقهجات و وسایلی از این دست میرود. اما همیشه برای قاچاقکردن نیازی به انبارهای مخوف و مواد مخدر و طلا نیست. گاهی یک دستگاه کامپیوتر و چند کانال تلگرامی میتوانند باعث قاچاق گسترده مواد فرهنگی شوند. مسئلهای که در سالهای اخیر و با ظهور وسایل ارتباطجمعی و رسانهای به صورت گسترده، دامن ناشران فرهنگی و آموزشی را هم گرفته. مسئلهای که با درنظرگرفتن گرانی کاغذ و نبود معافیتهای مالیاتی بیشازپیش عرصه فعالیت را برای آنها تنگ کرده است. هرازگاهی هم خبر تعطیلی کتابفروشیهای معروف کلانشهرها و تبدیل آنها به سوپرگوشت و سوپرمارکت به گوش میرسد و دلیل این ماجرا راکدشدن بازار کتاب و گسترش انتشار کپی آن در فضای مجازی است. در دو سال گذشته با توجه به گرانشدن کاغذ بسیاری از ناشران تیراژ خود را به زیر هزار رساندهاند و همین ماجرا باعث شده سودجویان راهشان به سمت کالاهای فرهنگی هم باز شود و با دورزدن گافهای قانونی اقدام به خرید و فروش آثار ناشران به صوت مجازی و غیرقانونی کنند. هامون سبطی مدیرمسئول انجمن ناشران آموزشی در گفتوگو با «شرق» درباره قاچاق کتب آموزشی تصریح کرد: «تولید و پخش غیرمجاز کتاب، مهمترین موضوع مطرحشده در جلسه معارفه اصحاب نشر و قلم (در هتل هویزه) با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود، اما با وجود آنکه چندماهی از آن جلسه میگذرد ما همچنان منتظر اقدامات عملی وزارت محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در مبارزه با این آفت شوم هستیم». وی تصریح کرد: «رعایتنشدن قانون جهانی کپیرایت در ایران، گرچه شاید منافعی گذرا برای ما حاصل کرده باشد اما در درازمدت به روش و منشی ناروا و غیراخلاقی در میان ما دامن زده و آن بیتوجهی به مالکیت معنوی است که متأسفانه در فرهنگ سنتی ما نیز چندان جا نیفتاده بود. این مشکل سابقه تاریخی و حقوقی دارد. ابوعلی بلعمی در قرن چهارم وزیر فرهیخته سامانیان بود اما پس از ترجمه تاریخ طبری از تازی به پارسی، نام خود را بر متن ترجمهشده جریر طبری نهاد و این موضوع قبول عام یافت تا جایی که ما هنوز آن را به نام تاریخ بلعمی میشناسیم نه ترجمه و اقتباس بلعمی از تاریخ طبری. دستبردن در آثار ادبی از سوی کاتبان عادت دیرینهای بود که باز هم چندان مورد نکوهش و عتاب قشر فرهیخته جامعه نبود و در فقه قدیم نیز به اینگونه سرقتهای علمی و فرهنگی به چشم عملی مجرمانه نگاه نمیشد زیرا قراردادی میان پدیدآورنده و جاعل یا سارق اثر برقرار نشده بود که بتوان به آن استناد کرد. البته این موضوع ویژه فرهنگ ایرانی نبود و جعل و سرقت علمی در مغربزمین نیز داستانها داشت. اما ادامه حیات و مخاطرهآمیزترشدن این آفت در ایران امروز، دیگر قابل توجیه و تحمل نیست. شاید مدرکستیزی مدشده در دهه اخیر و همچنین گسترش انفجاری شبکههای اجتماعی و صدالبته کمتوجهی مسئولان به این امر زمینهساز گستردگی این آفت خطرناک شده باشد».
سبطی با اشاره به اینکه اخیرا دیده شده فقط چند روز پس از نشر یک کتاب، پیدیاف آن به شکل رایگان در سایتها و کانالهای تلگرامی پخش میشود، افزود: «این یعنی ورشکستگی ناشر و دلشکستگی و سرخوردگی پدیدآورنده اثر. با این کار داریم قلم را در دست نویسندگان میشکنیم اما به شکل دیجیتال و بدون تولید صدا! صدای نویسنده هم که به جایی نمیرسد. این پدیده برای اهالی موسیقی و سینما نیز آزاردهنده و مشکلساز است اما لااقل آنها به رسانهها راحتتر دسترسی دارند. خون به دل نویسندگان ما افتاده است و قلم در دستشان شکسته اما کسی متوجه بلایی نیست که بر سرشان میآید. در حوزه کتابهای آموزشی، گاهی نشر غیرقانونی آثار به دست دختران و پسران ١٦،١٥ ساله اتفاق میافتد که اصلا هیچ تصوری از زشتی عمل خود و رنجی که بر نویسنده و ناشر وارد میکنند، ندارند. اینجاست که بیتوجهی و کمکاری رسانهها بهویژه صداوسیما در مسائل عام فرهنگی عوارض ملیاش را نشان میدهد».
مدیرمسئول انجمن ناشران آموزشی خاطرنشان کرد: «علاوه بر فضای اینترنتی، در فضای مادی نیز چاپ و نشر غیرقانونی آثار ناشران آموزشی، دانشگاهی و عمومی بیداد میکند. شبکههایی سازماندهیشده به شکل زیرزمینی کتابهایی را که مورد استقبال خوانندگان واقع شده، با کیفیت نازل تولید میکنند. این جعالان، چون نه کیفیت چاپ و صحافی را رعایت میکنند و نه پول بیمه و کارمند و اجاره و عیدی و سنوات و… میدهند و از همه مهمتر چون حق مؤلف را هم نمیپردازند، کتاب بیکیفیت و تقلبی خود را با قیمتی بسیار پایین به پخشکنندهها و کتابفروشیها بهعنوان عنوان کالای قاچاق عرضه میکنند و متأسفانه خریدارانی هم دارند. این میشود که کتاب تازه گلکرده ناشر و نویسنده یکباره از تولید بازمیماند و آن لبخند امیدواری گلکرده بر لبهای ناشر و نویسنده ناگاه میپژمرد. البته کتاب چاپ میشود اما در جای دیگری که هیچکس از آن خبر ندارد. جالب است که کیفیت پایین چاپ و صحافی این آثار، شکایتی است که ناشر باید بابتش به خریداران پاسخ دهد. مؤلفان نیز از افت یکباره تیراژ اثرشان دچار شک و شبهههایی میشوند و بار دیگر این ناشر است که باید سکوت کند و خاطر مؤلف را بیش از این آزرده نکند. چه بگوید؟ اینکه کتابت را با کیفیت نازل، دیگرانی تولید میکنند و میفروشند و سودش را به جیب میزنند که ما نمیشناسیم و از دست من ناشر هم کاری ساخته نیست! بعید است این سخن، پاسخی التیامبخش برای مؤلف فرهیخته و سرخورده آن اثر باشد».
وی در پایان خاطرنشان کرد: «اینجاست که اجرای درست مسئولیت نظارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتواند چاره دیرهنگامی برای این آفت رو به گسترش باشد. به دلیل بروز این اتفاقات از سال گذشته واحد حقوقی انجمن ناشران آموزشی به کمک هیئتمدیره و سایر اعضا پایهگذاری شد. درحالحاضر کار ما به اینجا رسید که دادسرای رسانه فعالیت ما را به صورت کامل به رسمیت میشناسد و از ما خواسته که برای تدوین شکایتهای موردی یک رویه قضائی داشته باشیم و با رئیس شعبه رسانه یا دادستان محترم جلسه داشته باشیم؛ اما اینها نیازمند پیگیری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. در این زمینه خواستیم از تجربیات ما اتحادیه ناشران هم بهرهمند شود و صحبتهایی هم داشتیم؛ با وجود اینکه وزارت ارشاد برای اتحادیه امکاناتی در نظر گرفته، ما از اتحادیه همکاری عملی ندیدهایم. حداقل در این یکسال توانستیم چند نفر از قاچاقچیان و جعالان را به مراجع قضائی تحویل دهیم و اقدام به تعطیلی و فیلترینگ سایتها و کانالهای غیرقانونی کنیم».
رضا یاری، از ناشران کتب دانشگاهی است که سال گذشته به دلیل داغبودن وضعیت بازار قاچاق کتب آموزشی مجبور به تعطیلکردن انتشارات خود شد و حالا در دفتر نشر خود اقدام به چاپ سررسید و سالنامه میکند. او به «شرق» میگوید: «مدتها بود که میدیدیم بازار تقاضای کتاب آن هم در حوزه رشته حقوق که حوزه فعالیت ما بود، کاهش چشمگیری داشته. بعد از پیگیری متوجه شدیم که فایل پیدیاف کتاب به صورت افست چاپ میشود و با مبلغی پایین در شهرستانها به فروش میرسد. بارها به نمایندگان فروش ما مراجعه شده و فهرستی از کتابهای انتشاریافته از طریق انتشارات ما با قیمتی بسیار پایینتر پیشنهاد شده است. این یعنی چاپ غیرقانونی کتابی که حقوق قانونی آن متعلق به انتشارات ماست، در سطح وسیع صورت گرفته است، بیآنکه ترسی از آینده وجود داشته باشد. درحالحاضر حتی مواردی دیده شده که وقتی دانشجو به کتابفروشی برای خرید کتابی که استادش برای یک ترم معرفی کرده است، مراجعه میکند، فروشنده به او دو گزینه میدهد: یکی کتاب اصلی با قیمتی متعارف و دیگری کتاب کپیشده با قیمتی بسیار پایینتر».
همچنین سجاد حجازی، وکیل و مسئول واحد حقوقی انجمن ناشران، درباره فعالیتهای قانونی انجمن ناشران در موضوع مبارزه با قاچاق کتاب به «شرق» میگوید: «حکایت از این قرار است که ما حدود یک سال است در انجمن فرهنگی ناشران آموزشی یک واحد حقوقی تأسیس کردیم، با صد پیگیری امور مربوط به تخلفات عرصه نشر و بهطور مشخص چاپ غیرقانونی و زیرزمینی کتابها؛ اما از نظر پیگیریهای قضائی مشکلات زیادی وجود دارد و دلیل عمده آن وقتی کتاب تقلبی کشف میشود، معمولا از کتابفروشی پیدا میشود و عاملان اصلی تولید و پخش آن معمولا پیدا نمیشود و دادگاه با این مقوله مواجه میشود که با یک کتابفروش خردهفروش که چند جلد هم قاچاق فروخته، طرف است. در واقع سازوکار مربوط به نظارت در بخش چاپ بسیار ضعیف است و آن چیزی هم که ما از وزارت فرهنگ و ارشاد درخواست کردیم، این بود که اتحادیه انجمن ناشران آموزشی را بهعنوان ناظران انتخاب کند تا بتوانند سرکشی و بررسی کنند». وی افزود: «امروزه ما نمیتوانیم مخزن اصلی کتابهای قاچاق را پیدا کنیم. شبکه توزیع آنها بسیار پیچیده است و عملا انبار دپوکردن این کتابها پیدا نمیشود. از طرفی به این امور دادسرای فرهنگ و رسانه رسیدگی میکند و این دادسرا بازوی انتظامی و ضابطین قضائیاش ضعیف عمل میکنند بهایندلیل که کارکرد دادسرای رسانه بهگونهای است که با کلانتری سروکار ندارد و آن برخوردهای ضربتی انتظامی را در دسترس ندارند. این معضلات وجود دارد و ما در تلاش هستیم که این رویهای را که وجود دارد، تغییر بدهیم تا به نهادهای مدنی اختیارات نظارتی داده شود تا آنها بتوانند به مراکز چاپ و پخش کتاب بروند و البته انتظار برخورد جدیتری هم از نهادهای قضائی داریم».
رعایتنکردن قانون کپیرایت، در اولویت قرارندادن خرید کتاب و نداشن دغدغه مسئولان فرهنگی برای اینکه کتاب را در سبد خرید خانوادهها قرار بدهند، خودبهخود و به اندازه کافی تیشه به فرهنگ کتابخوانی زده است؛ درحالیکه از ناشران بهعنوان شریفترین اقشار فرهنگی کشور یاد میشود، هیچگاه از دست تولیدکنندگان قاچاق و مافیای فرهنگی در امان نبودهاند. حالا با تعطیلشدن یکبهیک کتابفروشیها نوبت به ناشران آموزشی رسیده است تا آنها هم کرکره انتشاراتشان را پایین بکشند و سرقفلی را به اولین قصابی دونبش محله زیر قیمت بازار تقدیم کنند.
اسفند95
در تاریخ ۹۵/۱۲/۱۸ به درخواست هیات مدیره انجمن فرهنگی ناشران آموزشی کشور، جلسه ای با حضور آقای دکتر امانی مدیر کل دفتر برنامه ریزی و تالیف کتاب های درسی وزارت آموزش و پرورش و آقای علی امین صادقیه و دکتر هامون سبطی به نمایندگی از اعضای هیات مدیره و ناشران آموزشی کشور، از ساعت ۱۱ تا ۱۳:۳۰ برگزارشد که به بحث و گفت و گو در زمینه راهکارهای همکاری درجهت ارتقای محتوایی کتابهای درسی و کتابهای کمک درسی گذشت. نتایج عملی حاصل از این جلسه که جناب دکتر امانی تاکید بسیاری بر اطلاع رسانی گسترده آن داشتند، از این قرار است:
۱. برای نگارش کتابهای وزین و کارآمد کمک آموزشی، که همگام با اهداف کتابهای درسی نیز باشند، خواسته ناشران و مولفان اهل علم و صاحب سبک، در دسترس بودن متن اولیه کتابهای درسی بویژه در پایه یازدهم است تا زمان کافی برای بررسی کتاب درسی و ارائه پیشنهادها و انتقادها و همچنین تولید محتوای آموزشی مناسب با کتاب های درسی فراهم شود.
۲. جناب دکتر امانی، تاکید داشتند که با پیگیری های شخص ایشان و تاکیدات جناب دکتر محمدیان، معاونت محترم پژوهشی وزیر، امسال روند دسترسی به متن اولیه کتابهای تازه تالیف، تسهیل و تسریع خواهدشد به گونه ای که متن اولیه ی تمامی کتابهای رشته های گوناگون سال یازدهم و سایر کتابهای تازه تالیف، نهایتا ۹۶/۲/۳۱ و متن نهایی شده کتابها، نهایتا تا ۹۶/۵/۳۱ در دسترس عموم قرارخواهدگرفت.
۳- تارنماهای
Www.talif.sch.ir
Www.chap.sch.ir
Www.etebarsanji.org
به همین منظور در آن جلسه به نمایندگان ناشران آموزشی معرفی شد.
۴- برای ازمیان رفتن رانت اطلاعاتی مربوط به متن اولیه کتابها، جناب دکتر امانی تاکید کردند که آماده هرگونه همکاری با ناشران آموزشی هستند. ایشان از آن عده ناشران آموزشی که سال گذشته به سبب سودجویی برخی افراد مجبور گشتند به هر دلیل و به هر نحوی، برای دست یابی به متن اولیه کتابهای پایه دهم یا سایر پایه ها، وجهی به این افراد پرداخت نمایند، تقاضا کردند که برای از میان بردن این پدیده شوم به دفتر ایشان مراجعه کرده یا از طریق هیات مدیره مشخصات آن افراد را اعلام نمایند تا علاوه بر بازگشت وجه پرداخت شده به ناشران محترم، با این افراد ویژه خوار و سودجو برخورد شود.
.
معضل عرضه غیرقانونى محصولات فرهنگى و آموزشى: مصاحبه روزنامه كليد با دكتر سبطی
كليك كنيد:
https://daryaftpub.com/mosahebe-kelid-sebti/
(اسفند95) گزارش رادیو ایران از کتاب های ناشران آموزشی
بخشی از این گزارش:
000
..
(آبان95) پاسخ انجمن فرهنگی ناشران آموزشی به گزارش روزنامهی جامجم
(آبان95) پاسخ انجمن فرهنگی ناشران آموزشی به گزارش روزنامه جامجم
به نام دانای توانا
در تاریخ سهشنبه 4 آبان 1395، مقالهای در روزنامه جامجم به چاپ رسیده که گزارشگر محترم آن، توصیفات و گزارههایی ناروا را به صنعت نشر آموزشی این آب و خاک نسبت داده است. بر غیرمنصفانه بودنِ گزارش یادشده همین گواه بس، که با هیچ یک از مسؤولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ که ناشران آموزشی با مجوز و زیر نظارت ایشان فعالیت میکنند ـ و حتی هیچ یک از ناشران آموزشی نیز مصاحبهای صورت نگرفته است و نویسنده کاملا یک طرفه به قاضی رفتهاند. متاسفانه تیتر اصلی در صفحه یک روزنامه نیز به این گزارش اختصاص یافته است: «سودهای میلیاردی از کتابهای آموزشی».
این درحالیست که صنعت نشر جزو بخش خصوصی اقتصاد کشور است و از بیتالمال سهمی ندارد؛ بنابراین، وجود درآمدهای میلیاردی در آن، باید برای هر فرد آگاه و دلسوزی مایهی مسرت و امید باشد نه رشك و سرزنش. وجود این درآمدها مساوی است با گشتن چرخ اقتصاد چاپ خانهها، لیتوگرافیها، صحافیها و هزاران نفر تحصیل كردهای كه با كتاب و قلم روزگار میگذارانند؛ این یعنی كارآفرینی و رفتن بر مسیر اقتصادی خودكفا و ملی. گردش مالی میلیاردی در صنفهای دیگر هم در جریان است. چرا در صنعت نشر ما جریان نداشته باشد؟
گفتنیست که طبق منابع آماری وزارت محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، تنها 20% گردش مالی صنعت نشر کشور، مربوط به ناشران آموزشی است که با توجه به بازهی سنی مخاطبان این ناشران، کاملا طبیعی و منطقی مینماید. (منبع: پیشنویس سند راهبردی صنعت نشر ایران، معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آذر 1394)
ناشران آموزشی با تولید کتابهای علمی، راه ورود فرزندان هوشمند و تلاشگر این آب و خاک را به دانشگاهها و مراکز آموزش عالی هموار میسازند و در خدمت آیندهسازان این مرزوبوم هستند. بدون شک در میان محصولات ناشران آموزشی، آثاری یگانه و سودمند وجود دارد که باعث شده است وزارت محترم آموزشوپرورش مجلّدهای بسیاری را تحت عنوان “کتابنامهی رشد” برای معرفی محصولات ارزشمند آنان تألیف و به مدارس سراسر کشور ارسال نماید. همان کتابهایی که نویسنده مقاله، به دلیل ناآگاهی، تأییدشان را ازسوی وزارت آموزشوپرورش متناقض میبیند و گمان میکند که خطایی بزرگ از این وزارت محترم سرزده و ایشان موفق به كشف آن شدهاند! اما واقعیت این است كه این كتابها براساس آییننامه 828 شورای عالی آموزش و پرورش كه در تاریخ 02/06/89 تصویب و به امضای بالاترین مقام اجرایی كشور رسیده است، باید به مدارس كشور معرفی شوند و از امكانات بخش خصوصی از جمله ناشران آموزشی نیز در این راستا كمك گرفته شود ( ماده 2، بند 3 و 6 و همچنین ماده 5، بند 4) .
کتابهای آموزشی لازمه حیات و پیشرفت آموزشی – فرهنگی هر کشور هستند و وجود برخی کتابهای نازل در میان آنها، فلسفهی وجودی و ارزش آموزشی – فرهنگی آنها را یکباره زیر سوال نمیبرد. همچنین کتابهای کمک آموزشی عامل بسیار مهمی در برقراری عدالت آموزشی به شمار میآیند. این کتابها در نقاط مرزی و محروم کشور، گاهی یگانه معلم کودکان و نوجوانانی هستند که رویای ورود به دانشگاهها را در سر دارند.
و اما کتابهای درسی تولیدشده در وزارت آموزش و پرورش ـ بر خلاف نظر غیرکارشناسانه نویسنده مقاله مزبورـ ناقصالخلقه نیستند. اتفاقا کتابهای درسی مدارس در طول دو دهه اخیر از پیشرفت علمی، فرهنگی و فنی بسیاری برخوردار بودهاند و گروههای زبدهای با عیار علمی بالا در تالیف آنها نقش داشتهاند. البته کاستیهایی هم در این میان بوده و هست که نقد آن باید برعهدهی كارشناسانی با عیار علمی بالا و تجربه آموزشی فراوان باشد.
کتاب درسی در چارچوب محدودیتهای زمانی، مکانی و نیروی انسانی، طرحریزی و ارائه میشود. محدودیتهایی که به کمک کتابهای کمک آموزشی تا حد بسیار زیادی رفع شده، نیازهای طیف وسیعی از دانشآموزان (از تیزهوش تا ضعیف) را برآورده میسازد و مشکل نبودِ معلمان متخصص و کارآمد را در نقاط و مدارس محروم کشور مرتفع مینماید. در زمان کنکورِ نویسندهی محترم مقاله، تعداد کتابهای کمک آموزشی کمتر بوده، همچنان که تعداد کتابهای مرجع یا فیلمهای مستند یا تعداد شبکههای صدا و سیما، شومنهای آموزشی، تولیدكنندگان و تبلیغكنندگان سیدیهای آموزشی و… نیز خیلی کمتر از امروز بوده و ربطی به داستان لوبیای سحرآمیز ندارد.
تبلیغ و بازاریابی نیز لازمهی هر صنعتی است و صنعت نشر جدا از این قاعده نیست. بازاریابی چهرهبهچهره از پرهزینهترین و کمشائبهترین روشهای معرفی محصول است که زیرپوستی و چراغ خاموش خواندن آن سخنی نسنجیده و نارواست.
غول جلوهدادن آزمون سراسری، اندیشهی غیرعلمی و سنتی دیگریست؛ طبق نظرسنجی جامعِ سازمان سنجش آموزش كشور در سال 1395، هشتادوپنج درصد داوطلبان کنکور، تاثیر مثبت سوابق تحصیلی را بر تاثیر قطعی آن ترجیح دادند؛ این بدان معناست که دانشآموزان کشور می دانند که امتحانات نهایی به دلیل ماهیتی حدنصابی شان، سنگ محک مناسبی برای رتبهبندی عادلانه داوطلبان رشتههای خاص دانشگاهی نیستند؛ از این رو به همین کنکوری پناه میآورند که در چشم شکستخوردگان تحصیلی البته شبیه غول است و دوست دارند شاخش را بشکنند. ولی در نگاه جوانان باهوش و با استعداد کشور، گویی همان فرشته مهربان داستان پینوکیو است؛ سختگیر، جدی اما درعوض راستگو و مهربان.
مشكل اصلی كنكور، اضطراب آفرینی و محدودیت زمانی آن است كه راهحلهای عملی و سادهای برای كمرنگ ساختن این دو كاستی وجود دارد. راهحلهایی که در مجموعه نشستهای علمی ـ فرهنگی ناشران آموزشی كشور در نمایشگاه بینالمللی كتاب تهران، 1393، به تفصیل در موردش سخن گفته شد و راهكارهای پیشنهادشده در اختیار صاحبنظران قرار گرفت.
در پایان، انجمن فرهنگی ناشران آموزشی، به عنوان نمایندهی ناشران آموزشی فعال و تاثیرگذار در عرصه نشر و آموزش کشور، از مدیر مسئول محترم روزنامه جامجم و سایر ارباب و اصحاب خبر و رسانه از جمله رسانهی ملی، تقاضا میكند تا در نقد فعالیتهای نویسندگان و ناشران آموزشی، یك سویه به داور نروند. برگزاری جلساتی با حضور مولفان و ناشران آموزشی با هدف برسی فرصتها، راهكارها و واكاوی آسیبشناسانهی نظام آموزشی و تربیتی كشور، در فضایی علمی و به دور از پیشداوری و هیجانزدگی، پیشنهاد ما برای تعاملات آینده انجمن فرهنگی ناشران آموزشی و شما بزرگواران است.
در پناه حق
هیات مدیره انجمن فرهنگی ناشران آموزشی کشور
تنظیم کنندگان: هامون سبطی، کاظم قلمچی، بابک جوانمرد
پاسخ چاپ شده در روزنامهی جام جم
لینک گزارش روزنامه جام جم:
روزنامه جام جم – 4 آبان 95 – مریم خبّاز