تیر97: طرح تاثیر معدل بر کنکور ظلم بیشتر بر دانش آموزان است/گفت و گوی سرمشق نیوز با دکتر سبطی
کنکور و تأثیر امتحانات نهایی بحث بسیار داغ این روزهای فضای آموزشوپرورش است. همین یکشنبه قرار شد که امتحانات نهایی تأثیر مستقیم روی کنکور ۹۸ داشته باشد و این باعث نگرانی بسیاری از کارشناسان این حوزه ازجمله دکتر سبطی شد.
دکتر هامون سبطی مدیر مسئول نشر دریافت است و مدیر مسئول انجمن ناشران آموزشی کشور در سالهای ۹۴ تا ۹۶ ، عضو شورای سیاستگذاری محتوای آموزشی و تربیتی وزارت آموزشوپرورش بوده و در سال ۸۴ بهترین کتاب کمکآموزشی کشور را در زمینه دستور و زبانشناسی نوشته است. او همچنین دبیر کارگروه سمن شفافیت و عدالت آموزشی است.
در ادامه متن مصاحبه سرمشق نیوز با او را میخوانید:
یکی از مباحثی که در یک دهه آخر کنکور، نحوه برگزاری، حذف و… است. نظر شما درباره کنکور چیست؟
کنکور معایب زیادی دارد اما یک حسنی دارد که به همه ایرادات آن میچربد و آن ایجاد حس عدالت است. اینکه آموزشوپرورش ایرادات خود را به کنکور نسبت میدهد فرافکنی است. سیستم آموزشوپرورش دو بار تغییر کرده، یکبار در هشت سال زمان آقای نجفی و یکبار زمان آقای احمدینژاد که ایشان شخصاً دستور دادند پایه ششم به ابتدایی اضافه شود. کتابهای دوره ششم در پنج ماه نوشته شد و ما معلم متخصص آن را نداشتیم. این تغییرات خلقالساعه ضربه زیادی به آموزشوپرورش میزند. از آن زمان تاکنون آموزشوپرورش همچنان دچار تغییرات عجیب و ناگهانی میشود. برای مثال همین هفته گذشته ناگهان اعلام شد که برنامه پایه دوازد ۲۴ ساعته است و کتاب زبان و عربی که برای آن پایه نوشتهشده و روی سایت آموزشوپرورش قرارگرفته گویا جایی در برنامه درسی مدارس ندارد. این بیبرنامگی هیچ ربطی به کنکور ندارد. آنچه مشکل اصلی آموزش و پروش ماست این است که نمیتواند علاقه به درس خواندن را در دانشآموز به وجود آورد و این ربطی به کنکور ندارد.
آموزشوپرورش هدفش را طوری تعیین کرده که دانش آموز آماده دانشگاه شود، این در حالی است که باید هدف این نهاد تربیت شهروند باشد. این هدفگذاری ربطی به کنکور ندارد؟
بگذارید من مثالی بزنم. تصور کنید مردم شهری نخواهند تفریحاتشان را در شهر خود انجام دهند و بخواهند تفریح خود را در شهر دیگری انجام دهند. مردم شهر فرضی ما با اتوبوس به شهر دیگر میروند و تفریح میکنند و برمیگردند. این که بگوییم مشکل از کنکور است شبیه این است که بگوییم مشکل آن شهر فرضی از اتوبوسهاست. این موضوع کودکانه و خندهدار است.
اینکه دانشآموز و خانوادهها تصور میکنند شغل و خوشبختی به دانشگاه ربط دارد یک مشکل اجتماعی و اقتصادی است، چراکه امکاناتی برای تولید وجود ندارد. در حال حاضر دانشگاه پناهی شده برای جوانان مملکت ما . مشکل این است که دانشآموزان ما راهی برای ساختن آینده نمیبینند بهجز اینکه به دانشگاههای خاص و رشتههای خاص برود. اینکه شغلی برای بسیاری از فارغالتحصیلان ما وجود ندارد مشکل حاصل از کنکور نیست.
مشکلاتی که شما گفتید درست است اما برگردیم به وظیفه آموزشوپرورش، آیا کارهایی که آموزشوپرورش میکند به این مشکلات دامن نمیزند؟
من اعتقاد ندارم که آموزشوپرورش به این مشکلات دامن میزند. کتابهای جدید که در دوره جدید نوشتهشده باوجود مشکلات کلی موفقت بسیار بیشتری در آموزش مهارتهای اجتماعی دارد، برای نمونه گنجاندن صفحات سفید در میان کتابهای درسی یا کتابهای تفکر و پژوهش، اما با توجه به اینکه بودجه کافی به آموزشوپرورش تعلق نمیگیرد، بخش زیادی از آموزش دانشآموزان ما توسط کسانی صورت میگیرد که گاهی از سر ناچاری آمدهاند و معلم شدهاند و دانشآموخته مراکز تربیتمعلم سابق و دانشگاه فرهنگیان فعلی نیستند. چراکه آموزشوپرورش توان دادن حقوق کافی را ندارد. آموزشوپرورش به بعضی معلمان حقالتدریسی ماهی هفتصد هزار تومان حقوق میدهد. شما از کسی که ماهی هفتصد هزار تومان حقوق میگیرد انتظار دارید مهارت زندگی به کودکان ما آموزش دهد؟ ما محتوا خوبی داریم اما نیروی انسانی متخصص به قدر کافی نداریم که این محتوا را آموزش دهد.
شما مسئله اقتصادی را پیش کشیدید. حالا تصور کنید از فردا بودجه آموزشوپرورش دو برابر شد. اگر این اتفاق رخ دهد کارایی معلمان ما نیز دو برابر میشود؟
خیر، طبیعتاً شما اگر به پراید بنزین سوپر هم بزنید نمیتوانید توقع بنز بودن از آن داشته باشید. ما اگر معلمان آموزشدیده نداشته باشیم هرچقدر هم که حقوق دهیم نمیتوانیم توقعاتمان را برآورده کنیم؛ اما اگر بودجه آموزش و پروش بهاندازهای که شایسته آن است، تعلق گیرد، آنوقت راههای ریشهایتری وجود دارد.
از زمانی که دانشگاه فرهنگیان پدید آمد و دانشجویان خود را بورسیه کرد ما شاهد آن هستیم که رتبههای حدود هزار نیز وارد دانشگاه فرهنگیان میشوند. به گواه افکار عمومی کسی که رتبه هزار دارد توانایی علمی خوبی دارد.
مشکل آموزشوپرورش نه از کتابهای درسی و نه از کتابهای کمکدرسی است. بلکه همانا عدم توانایی علاقهمند کردن دانشآموزان به درس است. شما تصور کنید معلمی به فلسفه علاقه دارد، حالا کتاب درسی و کتب کمکآموزشی هرچقدر بد باشد این معلم میتواند دانشآموزان را به آن درس علاقهمند کند. مشکل آموزشوپرورش این است که نمیتواند این افراد را جذب خودش کند. نخبههای کشور ما به رشته پزشکی گرایش دارند نه معلمی چون پول آنجا بیشتر است! مشکل ما این است که نخبهها به آموزشوپرورش نمیآیند.
خیلی از کارشناسان معتقدند که یکی از این عوامل بهتنهایی نمیتواند مؤثر باشد و چند عامل همزمان روی آموزشوپرورش ما تأثیر میگذارند. شما فک میکنید تنها با حل کردن مشکل سرمایه انسانی مشکل حل میشود؟
در اینکه این اتفاق چند فاکتوری است کسی شکی ندارد. باید مذاق آموزشوپرورش تغییر کند و این تغییر مذاق تنها با ورود نخبگان به آموزشوپرورش رخ میدهد. مثلاً ما درجاهای مختلفی در کشور ازجمله صنایع موشکی یا نانوتکنولوژی پیشرفت داریم این به خاطر وجود نخبههای ایرانی در این حوزههاست.
درباره محتوا کتاب بعضی کارشناسان میگویند که محتوا فعلی بیشتر ایدئولوژیک است نه استاندارد با پارامترهای جهانی. نظر شما دراینباره چیست؟
نگاه من بهعنوان یک کارشناس این است که کسانی که برنامه کلی این کتابها را چیدهاند افراد دانایی بودهاند اما کسانی که به تولید محتوای این کتابها پرداختهاند گاهی جزو نخبگان کشور نیستد! درواقع اغلب آنها نخبه نیستند. در کتاب فیزیک یکی از پایهها ما دیدیم که شکلها و گفتهها دقیقاً شبیه یک کتاب آموزش فیزیک دانشگاهی است که ترجمهشده! حتی بومیسازی نشده! عددها عوض نشده! به اینکه نمیگویند تألیف کتاب درسی! ساختار، فصلبندیها و اهداف هر فصل درست انتخابشده اما در اجرا اصلاً درست اجرانشده! هر کتاب درسی خوراک روح بیش از یکمیلیون دانشآموز کشور است و اگر کسی نمیتواند این را تألیف کند باید کنار برود.
کتابهای درسی ما پر است از غلطهای علمی و عدم هماهنگی فصلها اما کتابهای خوبی هم پدید آمده نظیر کتابهای تفکر و پژوهش .
پس شما معتقد نیستید که نظرات سیاسی و ایدئولوژیک در این کتابها وجود دارد؟
اتفاقاً بنده معتقدم بوی سیاست در این کتابها مشام انسان را آزار میدهد. درباره ایدئولوژیک بودن ما نمیتوانیم ایرادی بگیریم از نویسندگان. بگذارید درباره کتاب ادبیات بگویم، خیلی وقتها کتابهای ما رنگ و بوی مذهبی دارند که این ایرادی ندارد چون مذهب بخش مهمی از ادبیات ماست اما درباره بخش سیاسی شان کتاب درسی حفظ نشده است، برای نمونه نامه به فردی که الآن خودش متهم است بهعنوان یک متن در کتاب گنجاندهشده، این نامه واقعاً شأن کتاب درسی را پایین میآورد. نباید نام کسی که در سمت اجرایی است در کتاب درسی قرار بگیرد. اگر قبلاً کتابها ایدئولوژیک بود حالا کتابهای ما سیاسی شده.
برگردیم سر موضوع کنکور، به نظر شما سنجش تحصیلی برای دانشآموزان ما خوب است یا نه؟
بنده روز ۱۶ تیر ماه در خدمت آقای وزیر بودم و ایشان صراحتاً اعلام کردند که چون نمرات امتحانی از بیست است و اکثراً دانشآموزان از ده بالاترند، با ده نمره نمیشود چند ده هزار نفر را که میخواهند در یکرشته خاص قبول شوند از هم تفکیک کرد و تا وقتیکه امتحانات هماهنگ در سهپایه متوسطه برگزار نشود جایی برای مطرح کردن حذف کنکور نیست.
فردای آن روز ما باکمال تعجب دیدیم که تصمیم آن جلسه با حضور آقای وزیر عوض شد! برای من سؤال است که چه پارامترهایی بهجز قوانیندعلمی در تصمیمات مدیران کشور مؤثر است.
تأثیر دادن سوابق تحصیلی مانند این است که شما بگویید ما میاگین قد و وزن دانشآموز را می گیریم و بر اساس آن رتبه بندی شان می کنیم! خب این دو پارامتر به هم ربطی ندارند و میاگینشان عددی معنادار نیست.
نمره کنکور ربطی به نمره امتحان نهایی ندارد! چراکه امتحان نهایی یک آزمون حد نصابی است برای اینکه یک دانشآموز از یک مقطع به مقطع بالاتر برود؛ اما کنکور یک آزمون رقابتی است برای تفکیک دهک بالای دانشآموزان ازنظر علمی.
همین سال گذشته بیش از ۶۰۰۰ نفر معدل ۲۰ داشتند و بیش از صد هزار نفر معدل بین ۱۹ تا ۲۰ دارند حالا اگر دانشآموزی معدلش ۱۸٫۹۹ بود رتبه او در امتحانات نهایی صد هزار است. تأثیر مثبت که تا حالا بود بحث خوبی بود، اما تأثیر قطعی که حالا تصویبشده به این شکل است که کسی که معدلش ۱۹ است حتی اگر رتبهاش ۱۰۰ بشود با تأثیر امتحان نهایی نهایتاً رتبه پانرزده هزار میآورد که در هیچ رشته- محل پرطرفدهرب قبول نمیشود.
حالا سوداگر کنکور جشن گرفته چراکه تا حالا جزوه طلایی و سی دی جادویی کنکور میفروخته اما حالا کتاب امتحانهای نهایی اش هم چندین برابر فروش خواهد رفت. من متوجه نمیشوم که چرا فرهیختگان ساکت هستند. تازه بساط تقلب قبل، حین و بعد از امتحانات هم داغتر میشود.
بعضی میگویند دانشآموز چندین سال درس میخواند اما باوجود کنکور باید چندساعته تعیین سرنوشت شود! این باعث استرس در دانشآموزان میشود پس باید حذف شود یا تأثیرش کم شود اما برخی دیگر میگویند با حذف آن، این استرس به ردههای پایینتر منتقل میشود. نظر شما درباره این صحبتها چیست؟
درباره نکته دوم که شکی در آن نیست اما درباره نکته اول؛ این کاملاً مغلطه است. یک نفر چندین سال زحمتکشیده پس نباید سرنوشتش در چند ساعت تعیین شود! جمله درستی است اما چه ربطی به تأثیر دادن نمره امتحان نهایی دارد؟
امتحان نهایی نمایانگر رقابت بین نخبهها نیست که شش هزار نفر میتوانند معدل بیست بیاورند پس خیلی بهتر است که کنکور به نوع دیگری تعدیل شود. بد بودن یک مورد، دلیلی بر خوب بودن مورد دیگری نیست! کنکور بد است اما امتحان نهایی قطعاً بهتر از کنکور نیست چون نمیتواند نخبهها را از هم تفکیک کند.
راهحل درست این است که یکپایش مستمر و همگانی انجام شود متشکل از مولفه های دانشی و درسی، مهارتی، روانشناسی و… و در پایان دوره مشخص شود که برای نمونه این چند هزار نفر میتوانند در در این رشتهها باهم رقابت کنند. این نیاز به ساختار دارد اما باوجوداین امتحانات نهایی که به گفته خود وزیر توانایی تفکیک دانشآموزان را ندارد نباید کنکور که بد است را با یکچیز بدتر عجین کرد!
سؤالات کنکور بر مبنای کتاب درسی است، سؤالات امتحانات نهایی هم بر اساس کتاب درسی است. آیا سطح آنها یکی است؟
خیر، شما اگر کتاب درسی را با خودتان سر جلسه امتحان نهایی ببرید میتوانید به اغلب سؤالات پاسخ دهید اما اگر کتاب درسی را سر جلسه کنکور ببرید با مراجعه به کتاب ها،به تعداد کمی سؤالها پاسخ خواهید دهید. پس این قانون دارد نمرات آزمونی با سطح پایینتر را در نتایج آزمونی با سطح بالاتر اعمال میکند و این اشتباه است.
با توجه به اینکه وضعیت آموزشی در کل کشور یکی نیست، برای نمونه در تهران و استانهای مرزی این تأثیر دادن بیعدالتی را بیشتر نمیکند؟
در نگاه ساده اینطور است که وقتی درجایی امکانات کم است چه آزمون ما کنکور باشد چه برای امتحان نهایی فرقی نمیکند اما یک بحثی وجود دارد و آن این است که امتحانات نهایی در دورهای گرفته میشود که هنوز نوجوانان ما به بلوغ فکری کامل نرسیدهاند و نبود امکانات تأثیر زیادی روی آنها میگذارد اما همین داوطلب در سن بیست یا بیست و یک سالگی می تواند به یک مبارز تمام عیار در عرصه کنکور تبدیل شود. از طرفی جوانان چند بار میتوانند کنکور دهند اما هر بار با سوالات یکسانی سنجیده می شوند برخلاف امتحانات نهایی که نمرات آنها مربوط به امتحاناتی متفاوت در سالهایی متفاوت است و این نکته بسیار مهمی است.
بهعنوان حرف آخر اگر نکتهای هست بفرمایید.
این مصوبه کارشناسی نشده، بسیار به نفع مافیای کنکور و سوداگران آموزشی است که ما نمود آن را در صداوسیما مشاهده میکنیم. اگر امتحانات نهایی تأثیر مستقیم روی کنکور ۹۸ داشته باشد این مافیا –که متأسفانه هیچوقت اسمش را اعلام نمیکنند- بسیار فربهتر خواهد شد. چون نهتنها محصولات مربوط به کنکور که محصولات امتحان نهایی اش هم به فروش میرسد. اینکه میگویند اعتراضات دانشآموزان مربوط به مافیای کنکور است فرار به جلوی است چون این مافیا از این تغییرات سود هنگفتی خواهد برد.