(بهمن 1396)
زاهدی، رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی:
حذف کنکور ضروری است اما راحت نیست و مستلزم تأمین زیرساختهای لازم است.
رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی حذف کنکور را ضروری اما مستلزم تأمین زیرساختهای لازم برشمرد.
آموزش عالی و به طور کلی دانشگاهها جزء لاینفک توسعه هر کشور به شمار میروند به طوری که اگر دانشگاه در یک کشور رشد کند آن کشور میتواند در زمینههای دیگر نیز به رشد برسد.
محمدمهدی زاهدی رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، در رابطه با برخی چالشهای فعلی آموزش عالی با همان صراحت همیشگیاش پاسخ داد.
زاهدی: به نظر میآید فضای کمیسیون بر این است که ما باید به سمت حذف کنکور برویم اما مشکلاتی هم وجود دارد و باید بسترها فراهم شود تا این کار صورت بگیرد.
* حذف کنکور یک اصل است ولی انجام آن راحت نیست
*این بسترها و مشکلات چیست؟
زاهدی: اولین سوال این است که اگر کنکور نباشد چه چیزی جایگزین آن شود؟ در قانونی که در سال 92 در مجلس تصویب شد آمده که باید آزمونهای استاندارد (مطابق تعریف) در آموزش و پرورش به صورت ملی برگزار شود و به گونهای باشد که حداقل 85 درصد پذیرش داوطلبان بر این اساس صورت گیرد و در همان قانون تصریح شده که سال اول باید تاثیر این نمرات 25 درصد باشد و سپس هر سال به صورت تدریجی به این تاثیر اضافه شود.
البته متأسفانه آموزش و پرورش به هر دلیلی که شاید یک دلیل آن هم تغییر نظام آموزشی بوده است، نتوانسته به گونهای برنامهریزی کند که هر سال تعداد دروس را افزایش دهد تا شورای سنجش و پذیرش هم که مسئولیت اصلی بر عهده آنهاست بتواند هر ساله تاثیر را افزایش دهد.
نکته دوم این است که فرض کنیم آموزش و پرورش این اقدامات را انجام داد، کار را باید بسیار سنگین در نظر بگیریم یعنی درباره قرنطینه سوالات، امنیت سوالات از مرحله طرح تا تحویل به دانشآموزان باید فکر کرد که اگر کنکور نباشد این مسائل به چه صورت است؟
نکته بعدی اینکه قرار است 15 درصد داوطلبان با آزمون وارد دانشگاه شوند که اینها از رشتههای پر متقاضی مثل فنی دانشگاه شریف، تهران، شهید بهشتی و رشتههای پزشکی و برخی رشتههای علوم انسانی هستند.
بنابراین باید در برخی دانشگاهها شرایطی فراهم کنیم که در صورت حذف کنکور خلل ایجاد نشود، کنکور در حال حاضر مصیبتی شده که خانوادهها پول زیادی را برای کلاسهای کنکور صرف میکنند و بنگاههای زیادی هم ایجاد شده است که سالانه حدود 10 هزار میلیارد تومان پول در این راهها هزینه میشود بنابراین باید کاری کنیم که در روش جایگزین کنکور از این بازارهای کاذب علمی ایجاد نشود پس میبینید که حذف کنکور یک اصل است و باید انجام شود ولی به راحتی ممکن نیست.
نکته بعدی این است که در حال حاضر مردم به سازمان سنجش اعتماد پیدا کردند و میدانند در سازمان سنجش تقلب و تخلف وجود ندارد. آنچنان سیستم مکانیزه است که دست انسان دخالت ندارد و تاکنون هم نشنیدهایم که خدای نکرده در سازمان سنجش تخلفی صورت گرفته باشد آموزش و پرورش اگر بخواهد این حجم آزمون را برگزار کند که جایگزین کنکور شود باید کاری کند که اعتمادسازی نزد مردم ایجاد شود که مورد اعتراضات قرار نگیرد و برای اعتماد سازی باید بسترهای زیادی فراهم شود.
* بررسی راهکارهای عملیاتی حذف کنکور در یک ماه آینده
ما جلسهای با حضور وزیر علوم و وزیر آموزش و پرورش داشتیم و قرار شد ظرف یک ماه آینده کارشناسان 2 وزارتخانه راهکارهای عملیاتی برای حذف کنکور را بر اساس قانون سنجش و پذیرش دانشجو بررسی کنند.
امیدواریم در این یک ماه به جمعبندی خوبی برسند.
*آیا انجام این اقدامات برای کنکور دیر نیست؟
زاهدی: بالاخره باید شروع میکردیم، پیش از این تصورمان این بود که 2 وزارتخانه اهتمام جدی برای این موضوع دارند اما دیدیم دوباره میخواهند همان درصدهای سال قبل را اعمال کنند و حتی میخواهند درصدهای مثبت اعمال کنند که ممکن است داوطلب از این موضوع خوشحال باشد ولی در کل این تصمیم اشتباه است. زیرا به معنی اصالت دادن به کنکور است در حالیکه ما میخواهیم کنکور را حذف کنیم و با تاثیر مثبت 2 فشار بر داوطلب وارد میشود هم برای نمرات تحصیل و هم در کلاسهای کنکور و این مسالهای است که تمام مسئولان کشور با آن مخالف هستند چون کنکور داوطلبان را به سمت تستزنی سوق میدهد و در تست زنی خلاقیت و شکوفایی و نوآفرینی ذهن بچهها کور میشود.
پس تاثیر مثبت از وجود کنکور حمایت میکند و به ضرر برنامهریزی حذف کنکور است.
*پیشبینی شما برای حذف کنکور تا چه زمانی است؟
زاهدی: براساس قانون باید کنکور تا سال 98 حذف شود. برای آن 15 درصد رشتههای پرمتقاضی هم باید راهکار پیدا کنیم ولی گفتیم دو وزارتخانه به ما برنامه زمانبندی بدهند که قرار شده برنامه زمانبندی را ارائه دهند.
*بحث ادغام نظام قدیم و نظام جدید در کنکور هم مطرح میشود، این مساله مورد بررسی قرار گرفته است؟
زاهدی: یکی از بحثهایی که در جلسه با وزیر علوم هم مطرح کردیم انطباق دو نظام قدیم و جدید بود که باید به گونهای باشد که اگر قرار شد این مساله انجام شود، داوطلبان بخصوص نظام قدیمیها دچار آسیب نشوند و قرار شد برنامهریزی کنند و به اطلاع ما برسانند که اگر انجام شود هم از سال 98 به بعد است.
* باید در تصمیم کمیسیون تلفیق اصلاحاتی صورت گیرد
*رؤسای دانشگاههای برتر در نامهای به رئیس مجلس نسبت به مصوبه کمیسیون تلفیق درباره حقوق اعضای هیأت علمی اعتراض داشتند ارزیابی شما در اینباره چیست؟
زاهدی: اعتراضاتی از دانشگاههای علوم پزشکی و دانشگاههای وزارت علوم به ما رسیده است، به نظر من تصمیمی که کمیسیون تلفیق گرفته باید حتماً اصلاحاتی داشته باشد، در اینکه ما با حقوقهای نجومی مخالفیم شکی نیست و این مسئله را به صراحت اعلام میکنیم که ما با حقوقها و درآمدهای نجومی مخالفیم اما آیا رفتار با قشر نخبه کشور باید چگونه باشد؟
در بسیاری از کشورها اعضای هیأت علمی جزء سرمایههای آن کشور محسوب میشوند و برای هرکدام قیمت دارند، ما طلا را به عنوان سرمایه نگاه میکنیم و برخی کشورها نخبگان و قشر دانشگاهی را بالاتر از طلا میدانند. در کشورهای دیگر اعضای هیأت علمی سرمایه و ذخیره کشور هستند و این قشر قیمت و قدر دارند.
چقدر کشور هزینه میکند تا یک فرد استاد تمام شود؟ مگر ما چقدر استاد تمام دارید؟ آیا به راحتی میتوانیم جایگزین اینها را پیدا کنیم؟
این مصوبه کمیسیون تلفیق موجب ریزش بسیاری از اعضای هیأت علمی برجسته میشود پس حتماً نیاز به اصلاح دارد ولی این اصلاح باید به گونهای باشد که حقوق نجومی نباشد البته استاد دانشگاه در بهترین شرایط 11 میلیون دریافتی دارد، شاید در مناطق محروم کمی بیشتر باشد.آیا واقعاً این میزان حقوق برای یک استاد تمام حقوق نجومی است؟
این قانون باید به گونهای اصلاح شود که قشر نخبه احساس نکنند که ما نخبهزدا هستیم و تصمیمگیریها نباید سالانه باشد بلکه باید به صورت دائمی باشد.
*به نظر شما آیا این مساله در افزایش فرار مغزها تاثیر دارد و آیا فرار مغزها به نظر شما در کشور ما پررنگ است؟
زاهدی: فرار مغزها یک اصطلاح عامیانه و یک بحث تخصصی دارد که من پیرامون بحث تخصصی صحبت میکنم.
آنچه به عنوان مهاجرت نخبگان از آن یاد میکنیم اعداد و ارقام بالایی ندارد که جایی نگرانی داشته باشد.
هر نخبهای که از کشور بیرون برود و برنگردد ما یک سرمایه را از دست میدهیم هرچند که بسیاری از اینها در خارج کشور عرق و عشق به ایران را دارند و کمک میکنند.
از نظر کمی تعداد بالا نیست ولی از نظر کیفی هرکدام که بروند ما یک سرمایه را از دست دادیم. بنابراین باید به گونهای برخورد کنیم که علاقمندی به زندگی در خارج کمتر شود.
ولی اینکه قانون کمیسیون تلفیق موجب مهاجرت نخبگان شود اینگونه نیست زیرا اعضای هیأت علمی ما عاشق کشورشان هستند ولی این وضعیت سبب خروج آنها از بدنه وزارت بهداشت و وزارت علوم میشود که این هم ضربه به کشور است و باید کاری کنیم که رضایتمندی آنها را هم جلب کنیم.
منبع: فارس