گروه سلامت خبرگزاری فارس : موضوع آمار، سرانه، تعداد و ظرفیت پذیرش دندانپزشکی در ایران از یکسو و تاثیر آن بر کاهش هزینههای سرسام آور سلامت دهان و دندان از سوی دیگر، این روزها، باز هم، به یک چالش جدی تبدیل شده است. دوگانه ظرفیت پذیرش و سرانه دندانپزشک را در برابر کیفیت خدمت و قیمت (هزینه) دندانپزشکی مطرح کرده است.
در این زمینه، صاحبنظران و مسئولان حوزههای مختلف اعم از وزارت بهداشت، شورای عالی انقلاب فرهنگی، مجلس، نهادهای صنفی و متخصصان این حوزه، دیدگاههای متفاوت و حتی متضادی درباره ضرورت و میزان افزایش یا کاهش پذیرش ظرفیت دندانپزشکی و تاثیر آن بر خدمات این حوزه، اعم از هزینه و کیفیت دارند. این در حالی است که بخش زیادی از جامعه، خصوصا در شرایط اقتصادی کنونی، به خاطر هزینههای بالای دندانپزشکی که با توجه به نوع تقاضا، بعضا حقوق یک ماه و حتی بیشتر را میبلعد، با تنگناهای زیادی مواجه هستند.
ظرفیت پذیرش و سرانه دندانپزشک با توجه به جمعیت کشور و خدمات آن، نگرشهای متفاوت و حتی متقابل را در بین اقشار مختلف به ویژه جامعه پزشکی، حداقل در دو زمینه زیر ایجاد کرده است.برخی معتقدند سرانه دندانپزشک در ایران، با توجه به تعداد جمعیت کشور و در مقایسه با دنیا، کم است و ظرفیت پذیرش دندانپزشکی باید افزایش یابد. گروه دیگر بر این باورند آمار دندانپزشکان در ایران، مناسب است اما توزیع عادلانه آن در مناطق مختلف باید مدنظر قرار گیرد و نیاز به افزایش ظرفیت پذیرش دانشگاهی نیست.
به اعتقاد برخی صاحبنظران عدم توانایی پرداخت هزینههای دندانپزشکی، با کمبود سرانه دندانپزشک در کشور، رابطه مستقیم دارد و با افزایش متخصصان دندانپزشکی و رقابت در این حوزه، هزینهها، کاهش و کیفیت خدمات، افزایش مییابد. از طرفی مساله توزیع هم حل می شود و بخشی از ظرفیت آموزش دندان پزشک به مناطق کمتر برخوردار اختصاص می یابد.
از همین رو با دکتر هامون سبطی فارغالتحصیل رشته پزشکی از دانشگاه تهران و دبیر کمیسیون آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت گفتوگو کردیم تا نظر وی را در خصوص موضوع افزایش ظرفیت دندانپزشکی جویا شویم.
*آقای دکتر موافقان افزایش ظرفیت پزشکی و دندانپزشکی معتقدند روند پذیرش دانشجویان پزشکی طی سالهای اخیر کاهش یافته است این موضوع را تایید میکنید؟
زمانی که بحث آمار به میان میآید دو موضوع مهم است، موضوع اول سندیت و اعتبار و موضوع بعدی جامعیت که نوع تحلیل و برداشت را تحت تاثیر قرار می دهد. در مورد افزایش پذیرش پزشکی عمومی، آماری ارائه شد که این آمار منجر به تصمیمگیریهایی شد که هنوز هم مشاهده میکنیم در نوشتن آیین نامه اش مشکلاتی وجود دارد، به عنوان مثال از اوایل انقلاب تاکنون ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشکی در دانشگاه تهران افزایش پیدا کرده است اما این ظرفیت مجددا کاهش یافت؛ در حال حاضر ما نسبت به گذشته با کاهش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی در این دانشگاه روبه رو هستیم . این آمار معتبرست اما ناقص است و تحلیلهای اشتباهی از آن حاصل می شود؛ متاسفانه براساس چنین آمارهایی اخذ تصمیمهای کلان اشتباهی نابخشودنی است.
*چرا این آمار نباید مبنای تصمیم کلان شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گیرد؟
دانشگاه تهران فقط دانشجوی رشته پزشکی عمومی جذب نمیکند بلکه دانشجویان تخصص و فوق تخصص نیز جذب میکند. تعداد تختها و بیمارستانهای دانشگاه تهران در طی این سالها افزایش چشمگیری نداشته است، بنابراین بخشی از توان جذب دانشجو در دانشگاه تهران به دورههای پس از پزشکی عمومی یعنی تخصص و فوق تخصص اختصاص داده شده است که این امر کاملا منطقی و به سود کشور است.
دانشگاه مادری مانند دانشگاه تهران، بیش از این که دانشجوی عمومی پزشکی تربیت کند، باید دانشجوی تخصص و فوق تخصص تربیت بکند، بنابراین آمار کاهش جذب دانشجویان دوره عمومی دانشگاه تهران مطرح شد اما در مقابل آن افزایش تعداد جذب در رشتههای تخصصی و فوق تخصصی مورد توجه قرارنگرفت که این امر سبب تصمیمگیریهایی شد که در عمل، راه به جایی نمیبرد و برگشت میخورد. در زمینه دندانپزشکی نیز نظیر همین اتفاق رخ داده است. آمارها باید کامل و همه سونگر باشد تا تحلیل صحیحی از آنها حاصل شود؛ ارائه آمار ناقص یا غلط میتواند سبب اشتباهات بزرگ شود.
*اینکه در کشور ما نسبت به کشورهای دیگر تعداد دندانپزشک کمتر یا بیشتر است چقدر با توجه به وضعیت بهداشت دهان و دندان مردم جامعه ما مهم است؟
اینکه در کشور ما نسبت به کشورهای دیگر تعداد دندانپزشک کمتر یا بیشتر است شاید یکی از معیارهای کماهمیت در تعیین تعداد پذیرش دندانپزشکان باشد؛ زیرا پارامترهای مهمتری وجود دارد، از جمله اینکه وضعیت بهداشت دهان و دندان مردم ایران به چه شکل است، به این معنا که ممکن است وضعیت بهداشت دهان و دندان مردم ایران نسبت به کشوری مانند کانادا یا انگلیس به حدی نامناسب باشد که ما نیازمند دندانپزشک بیشتری باشیم اما متاسفانه به این موضوعات پایه ای اشارهای نمیشود.
باید توجه کنیم پراکندگی پزشکان در کشور به چه شکل است، حتی اگر ما تعداد دندانپزشکان را به دو یا سه برابر افزایش دهیم، به دلیل آنکه پراکندگی آنان صحیح نیست و همه آنان در مراکز استانها حضور دارند، مشکلات صنفی به وجود میآید اما مشکلات بهداشت دهان و دندان مردم رفع نمیشود؛ این موارد و موارد دیگر سبب آن میشود که برپایه مقایسه آمارهایی ناقص، تصمیماتی اخذ شود که در عمل اجرا نشوند یا اگر هم اجرا شوند مشکلی را حل نکنند و حتی ممکن است مشکلی به مشکلات دیگر هم بیفزایند.
*زیرساخت مناسب برای افزایش تعداد دندانپزشکان در کشور وجود دارد؟
بحث تربیت دندانپزشک نسبت به تربیت پزشک، بسیار هزینهبر و حساستر است و در یک دانشگاه علوم پزشکی، دانشجویان کارآموزی ، کارورزی، دستیاری و پس از آنها فلوشیپ مشغول کسب تجربه و خدمترسانی هستند البته درکنارشان دانشجویان بهیاری و پرستاری نیز حضور دارند. حداقل برای تخت هر بیمار ۱۰ دانشجو در مقاطع مختلف حضور دارند و هرچند این امر گاهی برای بیمار مشکل ساز و استرسزا است، اما با این حال بیماران با سعه صدر به سوالاتی که حتی ممکن است چندین بار توسط دانشجویان پرسیده شود به طور کامل پاسخ میدهند و تن به معاینات تکراری می دهند زیرا میدانند در بیمارستان آموزشی بستری هستند و باید برای تربیت کادر پزشکی آینده با دانشجویان فعلی همکاری کنند.
اینکه گفته شود هرسال باید ۲۰ درصد به تعداد دانشجویان پزشکی عمومی افزوده شود، یعنی در ۵ سال بعد تعداد دانشجویان بیش از دو برابر خواهد شد و شرایط به گونهای میشود که حال اگر بیمار با سوال و معاینات ۱۰ دانشجو روبه رو است در سالهای آینده باید به سوال ۲۰ دانشجو پاسخ دهد و معاینه شود که مطمئنا تبعات بسیاری هم برای بیماران و هم برای تیم پزشکان در پی خواهد داشت، اما این موضوع در بحث دندانپزشکی مشکل زا نیست، بلکه نشدنی است؛ زیرا دندانپزشک دیگر با تخت روبه رو نیست و ابزار کار او یونیت است. اصولا نمیتوان یک یونیت را به دو دندانپزشک اختصاص داد، هر دندانپزشک برای ارائه خدمات نیازمند یک یونیت است اما باتوجه به هزینه گزاف یونیت و وجود تحریمها، افزایش این امکانات بعید به نظر می رسد.
ما پیش از انکه تصمیم بگیریم که برای رشته دندان پزشکی چه میزان پذیرش داشته باشیم، باید مشخص کنیم که چگونه یونیت او را تهیه کنیم ضمن اینکه برای این امر ضمانت اجرا هم داشته باشیم؛ این موارد امور تخصصی است که باید افرادی که درگیر این مسئله هستند درباره آن تصمیمگیری کنند. البته در این میان بحث تعارض منافع هم به وجود میآید که باید چارهای برایش اندیشیده شود.
*آقای دکتر راهکار ارتقای سلامت بهداشت دهان و دندان مردم چیست؟
به نظر دیدهبان، افرادی که به دنبال افزایش ظرفیتهای پزشکی و دندانپزشکی و دیگر رشتهها هستند، گهگاه اهداف دیگری دارند؛ به عبارت دیگر، میتوان گفت این اهداف، اهدافی جدا از ارتقا سیستم درمانی کشور است، زیرا اگر هدف ارتقای سیستم بهداشت و درمان کشور باشد در ابتدا باید به سراغ افزایش پذیرش بهداشتکار دهان و دندان برویم .
درحال حاضر ما کمبود دندانپزشک در شهرهای بزرگ نداریم و اغلب مردم کشور ما نیز در شهرهای بزرگ ساکن هستند اما مشکل بزرگتر عدم وجود دندانپزشک در نقاط محروم و دور از مراکز است، واقعیت این است که به خدمت گرفتن دندانپزشک در مناطق دور از مرکز هزینههای بسیاری را به دولت تحمیل خواهدکرد. اگر در نقاط محروم و دور از مرکز که گاهی رفت و آمد به آنجا بسیار دشوار است، یک درمانگاه دندانپزشکی تاسیس شود بسیار خوب است اما بدانیم که هزینه تحهیز درمانگاه دندانپزشکی چندین بار بیشتر از مطب پزشکی است.
توانایی گرفتن عکس از دندان واجب است و درمانگاه دندانپزشکی بدون دستگاه گرافی چندان فایدهای ندارد. اگر یک یونیت و یک دستگاه گرفتن عکس و یک دستگاه استریلازبسیون هم تهیه شود، اصولا باید یک دستیار دندانپزشک نیز در کنار دندانپزشک باشد که جمع این ها هزینه بسیار گزافی میشود. این به سود کشور نیست که بگوییم باید دندانپزشک بیشتری تربیت کرد اما به این هزینهها فکر نکرد. اگر قرار باشد این قوانین در جهت افزایش سلامت دهان و دندان باشد در ابتدا باید به سراغ بهداشت کار دهان و دندان برویم.
*با این وجود چرا بهداشت کاران دهان و دندان بیکار هستند و از این موضوع گلایه دارند؟
وی ادامه داد: ما باید به پراکندگی دندانپزشکان و امکان کمک آنان به بهداشت دهان و دندان کشور توجه کنیم؛ درحال حاضر برخی بهداشت کاران دهان و دهان بیکار هستند. ممکن است یک دلیل این بیکاری، تعارض منافع آنان با دندانپزشکان باشد که به نظر من اگر اینطور باشد بسیار رفتار اشتباهی است؛ بهداشت کار دهان و دندان به ارتقا سواد بهداشتی مردم در زمینه دهان و دندان کمک بسیاری میکنند و وجود آنان در نقاط محروم و دور از مرکز در درازمدت، سبب افزایش مراجعات مردم به دندانپزشکان خواهدشد.
نهادهای سیاستگذاری باید به این موضوع وارد شوند. بهداشت کاران دهان و دندان با هزینههای بسیار کمتر، خدمات حداقلی و اورژانس را به مردم ارائه میدهند و در صورت لزوم بیماران را به دندانپزشکان ارجاع می دهند. بهتر است ابتدا آنان با تصویب قوانین جدید یا ایجاد ضمانت اجرایی فعالیت کنند، بعد اگر نیاز بود به افزایش پذیرش بهداشت کاران یا دندان پزشکان پرداخته شود.
*افزایش تعداد دندانپزشکان و پزشکان منجر به فرار نخبهها خواهد شد؟
افزایش تعداد پزشکان یا دندانپزشکان در ایران اهداف دیگری را دنبال میکنند از جمله اینکه عدم تناسب شدید میان داوطلبان رشتههای علوم پزشکی و ظرفیت پذیرش در دانشگاهها را تا حدودی تعدیل کنند. اما این عدم تناسب بسیار زیاد است و با این افزایشها اتفاقی رخ نمیدهد . راه حل این است که رشتههای دیگری غیر از علوم پزشکی(نظیر آموزگاری و دبیری)، از نظر مالی برای جوانان جذاب شود. در این صورت داوطلبان به سوی دانشگاه و رشته های دیگر روانه میشوند و مشکل حل میشود .
یک تفکری وجود دارد که توصیه می کند تا تربیت پزشک، دندانپزشک، داروساز و پرستار به شکل بی محابایی افزایش پیدا کند و یک نوع تولید انبوه به وجود آید. در صورتی که این امر رخ دهد، بخشی از این پزشکان و دندان پزشکان که دیگر فقط مدرک دارند اما مهارت خاصی ندارند، متوجه می شوند در ایران آیندهای ندارند و به کشورهای دیگر از جمله حاشیه نشین های خلیج فارس میروند و در آنجا کسب درآمد میکنند و درآمد آنان به درهم و دلار وارد ایران میشود .
با این که این نظریه، نظریه من درآوردی نیست و به یکباره درمیان اقتصاددانان ایرانی خلق نشده است، اما نظر من این است که فردی که این موضوع را بیان کرده حتما در میان پزشکان و پرستاران نبوده است و متوجه نیست که این افراد زمانی که به خارج از کشور میروند، اغلب اقوام خود را به همراه خود به خارج از کشور میبرند؛ یعنی این میان هم سرمایه علمی از کشور خارج میشود و هم خانوادههای آنان نیز هرآنچه را در کشور دارند میفروشند و به کشورهای دیگر میروند. یعنی در این ماجرا، سوی مهاجرت و خروج سرمایه قوی تر است تا ورود ارز به کشور ؛ این مسئله یک خطای استراتژیک به شمار میآید و در این سالها پزشکانی که از ایران میروند پول به ایران بازنمیگردانند بلکه همه تلاش خود را میکنند که خانواده خود را هم با خود ببرند.
متأسفانه این وضعیت کمک به خروج نخبگان از کشور و سرمایه است و مخالف سیاستهای نظام است. هر ایرانی که به فکر افزایش سطح کمی و کیفی بهداشت و درمان در کشور است، در ابتدا باید امکانات و زیرساخت های درمانی و بهداشتی را در مناطق محروم افزایش دهد، یعنی همان کاری که کشورهایی مانند کانادا و انگلستان انجام میدهند. اینکه این کشورها از لحاظ بهداشت دهان و دندان، پیشرفته هستند دلیلش این است که در مناطق دور افتاده این کشورها هم، امکانات لازم برای دندانپزشکان وجود دارد که بتوانند خدمات استاندارد را ارائه دهند.
*آیا افزایش تعداد پزشکان منجر به کاهش قیمت خدمات دندانپزشکی میشود؟
در حال حاضر ما این امکانات را در ایران کم داریم؛ زمانی که این امکانات در کشور وجود ندارد یک دندانپزشک جوان باید این امکانات را از جیب خود تهیه کند که در شهرهای کوچک و نقاط محروم به صرفه نیست. بنابراین در شهرهای بزرگ حضور دندانپزشکان متراکم و متراکمتر میشود و تعارضات و مشکلات صنفی شکل می گیرد.
در مواردی که فعالیتهای اکسسوری و جانبی قابل انجام باشد، مانند روشهای سفیدکردن دندان یا زیباسازی دندانها و… شاید. در این موارد بخش مهمی از پولی که گرفته می شود هزینه برند و پول مهارت دست دندانپزشک است اما در مواردی مانند کاشت یا پر کردن دندان، عمده هزینه مربوط به مواد اولیهای است که با ارز به کشور وارد میشود. در این زمینه رقابت معنایی ندارد.زیرا این کالاها گران هستند و دندانپزشکان مجبور هستند که از بیماران یا بیمه ها این پول را دریافت کنند.
منبع: فارس