به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، گفته میشود که با مدرک ارائه شده مدرسه سوده که در منطقه ۵ واقع شده، دانش آموزان میتوانند برای تحصیل در خارج کشور اقدام کنند.
هر سال خرداد که میرسد خانوادههایی که فرزند دانش آموز با دو دغدغه جدی دست به گریبان هستند، اول این که امتحانات نهایی فرزندانش چه خواهد شد و به کدام مسیر خواهد رفت و دوم این که در نهایت برای سال بعد و مدرسه فرزندانشان چه باید بکنند.
این اضطراب برای خانوادهها در مرداد و شهریور اگر به سراغ مدارسی که امتحان ورودی دارند رفته باشند حتی بیشتر نیز میشود به خصوص که پای تغییر مقطع تحصیلی نیز در میان باشد. این که دانش آموزی از مقطع متوسطه اول و یا دوم وارد مرحله دیگری شود برای خانواده با جا به جایی محل آموزش نیز همراه خواهد بود.
بیشتر خانوادهها در بخش بزرگی از جهان به دنبال بهترین مدارس برای فرزندانشان هستند، مثلا در بخشی از خانوادههای آمریکایی عرف است که از زمان تولد فرزندانشان، پس انداز برای مقطع آموزش عالی و دانشگاه شروع میشود و در ایران نیز خانوادهها سعی میکنند با تحصیل فرزندانشان در مدارس بهتر، راهی برای ورود به دانشگاههای بهتر بیابند.
در حقیقت آموزش مقطع تحصیلی متوسطه برای بسیاری از خانوادهها از آن جهت دارای اهمیت است که مسیر حرکت به سوی دانشگاه را برای آنان باز میکند؛ و از اینجاست که پای پولی شدن آموزش و مدارس غیرانتقاعی و دولتی به بحثهای خانوادهها نیز کشیده میشود.
پای پول از کی به آموزش باز شد؟
تاسیس مدارس خصوصی در ایران از دهه ۴۰ و با برنامه سوم عمرانی آغاز شد. این روند تا سال ۱۳۵۳ ادامه یافت. با جهش شدید قیمت نفت در دهه پنجاه در سال ۱۳۵۳ مدارس خصوصی دولتی شدند. این روند پس از انقلاب و تا پایان جنگ نیز ادامه یافت.
اما شاید بتوان خشت اول پولی شدن آموزش در این سرزمین را همزمان با تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی در کشور دانست. سنگ بنایی که در سال ۱۳۶۱ نهاده شده و منجر به تاسیس دانشگاه آزاد در کشور شد را شاید بتوان شروعی بر روند پولی شدن آموزش حداقل در بخشهایی از سازوکار آموزشی کشور دانست. سنگ بنایی که البته آغاز ماجرا و نه پایان آن بود.
سنگ بنای نهاده شده در بخش آموزش عالی، اما از خرداد سال ۱۳۶۷ به برجی تبدیل شد که نخستین نمای آن تصویب قانون تاسیس مدارس غیرانتفاعی در مجلس بود. قانونی که بر خلاف تصور عموم نه در دوران دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی که پیش از آن تصویب و تایید شد و به این ترتیب آموزش در مقابل پول کاملا رسمی شد.
این قانون نیز در حالی توسط مجلس تصویب شد که بر اساس اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «دولت موظف است وسایل آموزشوپرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.» و به این ترتیب نخستین انحراف از اصل سی قانون اساسی جمهوری اسلامی رقم خورد.
طلوع مدارس غیرانتقاعی از سالهای آخر دهه ۶۰
به این ترتیب بود که نظام جمهوری اسلامی، بازگشت بخش خصوصی را به آموزش و پرورش با قید غیرانتفاعی میپذیرفت و این در حالی بود که با توجه به این که مدارس غیرانتفاعی کمجمعیتتر بودند و در عین حال از معلمان باسابقهتر و گاه به روزتر استفاده میکردند و در عین حال معلم با تعداد کمتری دانش آموز مواجه بود در نتیجه کیفیت آموزشی بیشتری نیز داشتند. اما موضوعی که به آن چندان توجه نشد این بود که همین امکانات بهتر و بیشتر مدارس غیرانتفاعی میتوانست راه ورود به دانشگاههای بهتر و رایگان را برای قشر مرفه تری هموارتر کند که امکان استفاده از مدارس غیرانتفاعی را در کشور داشتند.
اما در نهایت نه تنها به این مساله چندان توجه نشد که در ادامه و از میانه دهه ۷۰ علاوه بر دانشگاه آزاد، تاسیس دانشگاههای غیرانتفاعی، پیام نور و شبانه و … نیز روند پولی شدن آموزش و ورود به مقطع آموزش عالی در ایران را نیز تشدید کرد.
ادامه این روند طی یک دهه آتی تا آن جا پیش رفت که در اواسط دهه ۸۰ خورشیدی عملا نیمی از دانشجویان در ایران برای تحصیل شهریه پرداخت میکردند و این نسبت در سالهای بعد حتی بیشتر و به نفع دولتها شد. روندی که به بخش بزرگی از اقشار مرفه ایران این اجازه را میداد که نه تنها در مدارس غیرانتفاعی تحصیل کنند که حتی در ادامه نیز بتوانند از امکان تحصیل در مقطع آموزش عالی به صورت پولی نیزسود ببرند.
البته برخی از حامیان این طرح نیز دلایل بسیار برای درست بودن این رویکرد داشتند.
برخی از کارشناسان آموزش معتقد هستند که آن انفجار جمعیت در دهه ۶۰ که لازم بود در دهه ۸۰ وارد مقطع تحصیلی آموزش عالی شوند به وضوح نشان از آن داشت که این جمعیت حالا جوان در آغاز دهه ۸۰ نیاز به موسسات آموزش عالی فراتر از ظرفیت دهه قبل داشت و حتی در دهه ۷۰ نیز بدون وجود مدارس غیرانتفاعی، مدارس دولتی ظرفیت و توان پذیرش این جمعیت را نداشتند.
در حقیقت مدارس غیرانتفاعی از نظر برخی کارشناسان آموزش شاید در آن زمان راهی بود برای حل بحران انفجار ناگهانی جمعیت در یک دهه.
حال، اما حکایت مدارس غیرانتفاعی، حکایت افراط گرایی شده است که به نظر میرسد مفهوم لاکچری بازی را به مدارس نیز کشانده است. مدارسی که فارغ از هزینههای تصویب شده در هر سال، ارقامی نجومی نیز از والدین دانش آموزان دریافت میکنند تا خدمات ارائه دهند.
نرخ شهریه مدارس غیردولتی در سال تحصیلی ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲
هر چند که ارقام اعلام شده برای ثبت نام مدارس غیرانتفاعی در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۲ بین ۴ تا ۳۵ میلیون تومان است، اما در نهایت ارقامی که مدارس غیرانتفاعی دریافت میکنند بسیار بیش از عددهای تصویب شده خواهد بود.
رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی وزارت آموزش و پرورش نیز در همین باره و با تاکید بر این که کمترین شهریه مصوب ثابت حدود ۴ میلیون تومان و بیشترین شهریه ۳۵ میلیون تومان است، گفته است که «سقف شهریه مصوب برای دوره متوسطه دوم، ۳۴ میلیون تومان، برای دوره متوسطه اول، ۳۳ میلیون تومان و برای دوره ابتدایی ۲۶ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان است و شهریهای بالاتر از رقم اعلام شده نخواهیم داشت.»
البته محمودزاده پذیرفته و توضیح داده است که «بار دیگر تاکید میکنم که شهریه اعلامی، شهریه ثابت است که میتواند به آن افزوده شود. البته این افزایش برای فوق برنامهها باید از شورای نظارت منطقه و استان تاییدیه گرفته و مصوبه انجمن اولیاء و مربیان مدرسه را نیز داشته باشد. هزینههایی، چون ایاب و ذهاب، تغذیه و لباس فرم جزو شهریه ثابت مدارس نیست.»
بنا به گفتههای احمد محمودزاده «شهریه اعلام شده در سامانه شهریه ثابت است و مدارس میتوانند ۳۸ درصد از این شهریه را نیز به عنوان شهریه فوق برنامه دریافت کنند و هزینه سرویس و غذا و لباس دانش آموزان جزء شهریه محسوب نمیشود و به عهده اولیاست.»
بررسی تک تک مواردی که رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی وزارت آموزش و پرورش بیان میکند در ادامه منجر به افزایش هزینهها در مدارس غیرانتفاعی خواهد شد و حتی در نهایت ترکیب مدارس لاکچری را رقم خواهد زد.
باید توجه کرد که میزان شهریه مدارس غیرانتفاعی بر اساس نوع مدارس، منطقه، مقطع تحصیلی، پایه تحصیلی و رشته تحصیلی و برنامههای جانبی که در طول سال ارائه میدهد، متفاوت است و به همین دلایل است که میان ارقام دریافتی توسط مدارس غیرانتفاعی نیز از لحاظ خدمات و شهریه تفاوتهای جدی وجود دارد.
برای مثال دبستان طلایهداران در منطقه اندرزگو یکی از دبستانهای مشهور در شمال شهر تهران است که همواره شهریهای بالاتر از میزان مصوب آموزش و پرورش دارد. شهریهای که در تماس تلفنی یا حتی مراجعه حضوری اعلام نمیشود و اطلاع یافتن از آن منوط به تکمیل فرم ثبت نام است.
توجه کنید که این دبستان در سال ۱۳۹۸ که شهریه دوره دبستان مصوب دولت رقمی حدود ۱۲ میلیون تومان بوده است برای ثبت نام دانش آموزان تا ۲۵ میلیون تومان دریافت میکرده و بنا به شنیدهها برای ثبت نام سال جاری که شهریه مصوب رقمی حدود ۲۶ میلیون تومان است نیز رقمی حدود ۵۰ میلیون تومان از والدین دانش آموزان طلب کرده است.
مدرسههای گران قیمت با ادعاهای بین المللی
مدارسی هم، چون احسان، روزبه، نیکان، فرهنگ، حنان، مجموعه مدارس سلام، روشنگران، سلاله، سوده، صبا، علوی، رفاه، مجتمع آموزشی شهید مهدوی و … بسیای دیگر از این مدارس شهریههای بالاتر از رقم تصویب شده را از والدین دریافت میکنند و البته که مدعی هستند خدمات بیشتری ارائه میدهند.
برای مثال مدرسه سلاله برای پیشدبستانی دوم یعنی مقطعی که بچههای پنج ساله و قبل از رسیدن به پیشدبستانی اصلی که قبل از اول ابتدایی بچهها باید بخوانند، رقم عجیب شهریه ۷۵ میلیون تومانی میگیرد و مادر یکی از دانشآموزان در همین باره میگوید: «این مدرسه سبک بسیار عجیبوغریبی دارد که در این چارچوب شهریههای نجومی برای خانوادهها تعیین شده و در بسیاری از موارد با کمال میل پرداخت هم میشود.»
مدرسه سوده نیز که در منطقه ۵ و خیابان اشرفیاصفهانی واقع شده و به بین المللی بودن نیز شهره است و گفته میشود که با مدرک ارائه شده این مدرسه، دانش آموزانش میتوانند برای تحصیل در خارج کشور اقدام کنند تنها برای دوره پیش دبستان رقمی حدود ۲۷ میلیون تومان طلب میکند که این ارقام در پایههای بعدی دبستان و سالهای بعد نیز با رشد بیشتری رو به رو میشود.
اساسا ارقام دریافتی توسط مدارس غیرانتفاعی حتی در مقاطع مشابه نیز کاملا با هم متفاوت است و حتی درباره شهریه دانش آموزان دوره متوسطه در یک مدرسیه نیز ارقام متفاوتی گاه ذکر میشود. برای مثال درباره مدرسه نیکان ارقام به دست آمده نشان میدهد به جز رقم اعلام شده ۳۵ میلیون تومان توسط وزارت آموزش و پرورش، این مدرسه کلاسهای فوق برنامه و سفرهای خاص نیز دارد که با توجه به انتخاب دانش آموزان و والدین شهریه هر دانش آموز میتواند بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون تومان در نوسان باشد. همچنین شنیدهها حاکی از آن است که این مدرسه اردوهایی ببه مقصد ۵ کشورهای اروپایی نیز برگزار میکند.
اردوهای اروپایی با هزینه چند صد میلیون تومانی
مساله سفرهای لاکچری در این مدارس خاص غیرانتفاعی نیز خود موضوع جدایی است. در تیرماه سال جاری اطلاعات و تبلیغات یکی از این سفرها نشان میداد که هزینه سفر تابستانی به انگلستان برای هر دانش آموز رقمی در حدود ۲۲۰ میلیون تومان خواهد بود. این مدرسه غیردولتی در تهران برای اردوی تابستانی خود از خانواده دانشآموزان درخواست رقمی حدود ۸ هزار دلار کرده بود که مبلغی معادل ۲۲۰ میلیون تومان با ارز دولتی است.
البته احمد محمودزاده رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی و مشارکتهای مردمی کمی بعدتر در همین باره و در پاسخ به این پرسش که «از اردوی ۲۲۰ میلیونی مدارس لاکچری سخن گفته میشود و آیا چنین چیزی صحت دارد؟»، گفته بود: پیگیری کردیم و تکذیب شد. این موضوع وجود ندارد. بنده پیگیر موضوع بودم. مدیرکل غیردولتی، بازرسی و حراست بررسی کردند که آنها تکذیب کردند و گفتند برای این موضوع برنامهریزی نداریم.».
اما وی در پاسخ به پرسش دیگر مبنی بر اینکه «آیا مدارس غیردولتی میتوانند اردو داشته باشند؟»، گفته بود که «بله؛ اردو میتوانند برگزار کنند، ولی باید مجوز داشته باشند.»
محمودزاده در پاسخ به این پرسش که «اردوی خارج از کشور هم میتوانند برگزار کنند؟»، نیز گفته بود که: «میتوانند مجوز بگیرند. بررسی میشود که کجا میخواهند بروند، با چه هدفی میروند؛ اردوی علمی یا تفریحی است. همه در شورای نظارت بررسی میشود و اگر به صلاح باشد، مجوز داده میشود. برگزاری اردو در آموزش و پرورش ممنوعیت ندارد، ولی باید چارچوب آموزش و پرورش رعایت شود و مجوز از شورای نظارت گرفته شود و حتی برخی اردوها باید مجوز شورای نظارت مرکزی گرفته شود. اما در مجموع ممنوعیت اردو نداریم.»
در نهایت، اما پیگیریها نشان میدهد که یک مدرسه غیردولتی با هماهنگی یک مؤسسه، اردوی تابستانی به کشور انگلستان را برگزار کرده است و همین مدرسه نیز با برگزاری مسابقه زبانهای خارجه جایزه بورسیه در کالجی در انگلستان را به دانش آموزانش میدهد.
مساله سفرها و اردوهای خارج از کشور، اما ابدا چیز عجیب یا دور از انتظاری نیست. مدرسه مشهور دیگری نیز در زمان ثبت نام حداقل سه گزینه اردوی خارجی را با خانوادهها طرح میکند. این سه اردو به انتخاب خانوادهها کشور فرانسه، سوئد و ترکیه است که بنا به انتخاب والدین دانش اموز هزینه ثبت نام نیز تغییر میکند.
مدرسه غیرانتفاعی با چاشنی کلاسهای فوق برنامه و هزینههای نجومی
این اردوها در حالی است که نتیجه تحقیقات نشان میدهد برخی از مدارس غیرانتفاعی تهران بدون هزینه سفرهای گفته شده نیز تا ۱۰۰ میلیون تومان از والدین پول دریافت میکنند.
الناز یکی از دانشآموزان دبیرستان غیرانتفاعی صبا در پاسداران است. او که دانشآموز چهارم دبیرستان (پیشدانشگاهی است) در رشته انسانی است، میگوید والدینش برای سال تحصیلی جاری ۳۰ میلیون تومان شهریه پرداختهاند که جدای از هزینه سرویس، ناهار و صبحانه است. مبلغ شهریه دانشآموزان رشتههای تجربی و ریاضی برخلاف بسیاری از مدارس غیرانتفاعی با دانش آموزان رشته انسانی برابر است. الناز درباره برنامه آموزشی دبیرستان صبا نیز میگوید: «ما هر روز راس ساعت هفت صبح باید در مدرسه حاضر باشیم. از ساعت هفت تا هفت و نیم باید در آزمون تستی مدرسه شرکت کنیم. از ساعت هفت و نیم تا سه بعد از ظهر هم کلاسهای درسیمان برگزار میشوند. ساعت سه تا چهار بعد از ظهر استراحت میکنیم و بعد از آن تا ساعت نه شب اردوی مطالعاتی برگزار میشود. در ایام عید هم از سوم تا دوازدهم اردوی مطالعاتی از هفت صبح تا نه شب برگزار میشود. هزینه این اردو جدای از شهریه است.»
الناز میگوید برنامههای این مدرسه برای دانش آموزان کنکوری محدود به آموزشهای ویژه آمادگی برای کنکور است، اما برای دانشآموزان پایههای دیگر کلاسهای متنوعی مثل تئاتر و نویسندگی نیز برگزار میشود. کلاسهای ورزش نیز در باشگاههای ورزشی برگزار میشوند.
هم چنین مادر یکی از دانشآموزان پایه سوم ابتدایی که دخترش به مدرسهای در شرق تهران میرود دراین باره میگوید: «این مدرسه تقریباً در منطقه شرق بسیار سرشناس است و برای همین مجبوریم هر هزینهای که میگویند را پرداخت کنیم. امسال مدیر مدرسه اعلام کرد که برای پایه سوم ابتدایی حدود ۳۰ میلیون تومان شهریه میگیریم؛ که با کلاس فوق برنامه و زبان انگلیسی و سرویس فکر میکنم باید حدود ۵۰ میلیون تومان باید کنیم.»
البته آنطور که این مادر میگوید میزان شهریه در هر پایه متفاوت است: «دانشآموزان کلاس چهارم حدود ۴۰ میلیون تومان شهریه میدهند و بستگی دارد در کدام پایه باشند.» او البته میگوید: «مدیر مدرسه قرارداد مصوبه آموزش و پرورش را به خانوادهها برای امضا میدهد، اما آنها میدانند که باید بیشتر از مصوبه آموزش و پرورش پرداخت کنند.»
مساله این است که مدارس غیرانتفاعی خود نیز حداقل به سه بخش تقسیم میشوند و هر کدام هزینههای متفاوتی از دانش اموزان دریافت میکنند و حتی در مدارس مدل اول هر دانش آموز ممکن است هزینه متفاوتی برای یک دوره یک ساله بپردازد.
دسته اول؛ مدارس درجه اول یا مدارس خاص
این مدارس در حالی قرارداد آموزش و پرورش را با خانوادهها امضا میکنند که نه فقط تا سی درصد بالای آن رقم را طبق مصوبه دریافت میکنند که حتی گاه تا ۳۰۰ درصد بیشتر از رقم قید شده را نیز دریافت میکنند. شهریه این مدارس با اردوهای خارج از کشور میتواند تا ۲۵۰ میلیون تومان در سال در مقطعه متوسطه و تا حدود ۵۰ تا ۸۰ میلیون در مقطع دبستان و پیش دبستان در نوسان باشد.
دسته دوم؛ مدارس درجه دو با فراوانی بیشتر نسبت به مدارس درجه اول
این مدارس نیز کلاسهای فوق برنامه در دستور کار دارند. از نظر سطح آموزش تقریبا تفاوتی با مدارس درجه اول غیرانتفاعی ندارند، اما از نظر امکانات مدرسه هم، چون سالن ورزش و باشگاه و استخر و خدمات ناهار و صبحانه بیشتر با دسته اول متفاوت هستند. سفرها در این مدارس بیشتر داخلی و شامل سفر به کیش و قشم و شیراز و در مواردی نیز مشهد میشود.
امکان دیگر در این مدارس همین است که والدین میتوانند شهریه را در طول سال و چند مرحله پرداخت کنند، در حالی که مدارس دسته اول در بیشتر مواقع در زمان ثبت نام کل شهریه چند ده میلیونی را طلب میکنند. به طور معمول هزینه این مدارس میتواند بین ۳۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان در سال نوسان داشته باشد.
مدارس غیرانتفاعی دسته سوم؛ بر اساس مصوبه همراه با تخفیف
این دسته از مدارس غیرانتفاعی شبیه دو بخش قبلی نیستند و نه تنها شهریه مصوب آموزش و پرورش را میگیرند والبته تخفیف هم میدهند. این مدارس به نسبت مدارس دولتی در مناطقی که احداث میشوند، دانش آموزان کمتری دارند و رسیدگی آموزشی مناسب تری در آنان شاید انجام میشود و در مقاطع خاص تحصیلی نیز کلاسهای فوق برنامه به هزینه دانش آموز برگزار میکنند. هزینه این مدارس فارغ از کلاسهای فوق برنامه معمولا بر اساس مصوبه خود آموزش و پرورش است و این به ان معناست که هزینه آن بین ۲۵ میلیون تومان تا نهایتا ۵۰ میلیون تومان در سال نوسان خواهد داشت.
سهم گمشده آموزش و پرورش از مدارس غیردولتی
این شرایط در حالی است که وزارت آموزش و پرورش و دولت سهم ناچیزی از درآمدهای مدارس غیرانتفاعی و غیردولتی دارد. براساس ماده ۲۰ قانون تأسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی مصوب ۱۳۹۵، به وزارت آموزشوپرورش اجازه داده شده تا معادل ۴ درصد از شهریه دریافتی مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی را سالیانه دریافت و به حساب درآمدهای اختصاصی ملی نزد خزانهداری کل کشور واریز کند.
در لایحه بودجه سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ ردیفی که نشانگر واریز این مبلغ باشد بهچشم نمیخورد. کما این که در لایحه بودجه سال ۹۹ مبلغی که در جدول درآمد اختصاصی سازمان مدارس غیردولتی بهعنوان درآمد متفرقه ذکر شده، حدود ۲۵ میلیارد تومان است که تفاوت چشمگیری با سهم واقعی آموشوپرورش از مدارس غیردولتی دارد.
این رقم نیز در حالی در بودجه آمده است که اکنون حدود ۲ میلیون دانشآموز در مدارس غیرانتفاعی تحصیل میکنند. در سال ۱۳۹۸ مرکز پژوهشهای مجلس میانگین شهریه مدارس غیرانتفاعی در کل کشور را تنها ۵ میلیون تومان تخمین زده بود که قطعا با رقم واقعی در همان زمان تفاوت داشته است و اکنون که مصوبه دولت به مدارس غیرانتفاعی اجازه میدهد بین ۲۵ تا ۴۰ میلیون تومان شهریه دریافت کنند نیز بسیار متفاوت است؛ اما حتی با فرض سهم تنها ۵ میلیون تومانی میانگین شهریه این مدارس از آمارهای رسمی بالاتر باشد، اما با فرض صحیح بودن پنج میلیون تومان برای میانگین شهریه مدارس غیرانتفاعی کل کشور میتوان مجموع شهریه دریافتی سالانه مدارس غیردولتی در سال ۱۳۹۸ را رقمی حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان تخمین زد (که این رقم در سال ۱۴۰۱ میتواند تا ۳۰ هزار میلیارد تومان و یا بیشتر افزایش یابد.)
با این حساب سهم چهار درصدی وزارت آموزشوپرورش از شهریه دریافتی مدارس غیرانتفاعی در سال ۹۹ باید رقمی حدود ۴۰۰ میلیارد تومان باشد که این رقم در سال ۱۴۰۱ میتواند تا یک هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان نیز افزایش یابد.
این ارقام حدود ۱۶ برابر مبلغی هستند که در جدول درآمد اختصاصی سازمان مدارس غیردولتی در نظر گرفته شده است و عجیب به نظر میرسد در حالی که باید طبق برنامه اولیه از تاسیس این مدارس برای بهبود روند آموزشی در کشور استفاده شود، اما وزارت آموزش و پروش تاکنون نتوانسته از این سرمایه استفاده لازم را ببرد.
دولت در حالی تنها ۲۵ میلیارد تومان از محل شهریههای دریافتی مدارس غیردولتی دریافت میکند که بر اساس لایحه بودجه سال ۹۹، به برنامه راهبردی توسعه مدارس غیردولتی و مشارکتهای مردمی ۴۵ میلیارد تومان اعتبار اختصاص داده شده است.
در این میان، اما نکته مهم این است که وجود مدارس لاکچری و نجومی نباید ما را از رجوع به اصل ۳۰ قانون اساسی و فهم تکلیف دولت برای ایجاد آموزش و پرورش رایگان برای تمام طبقات جامعه، غافل کند چرا که نخستین ثمره رشد مدارس لاکچری و پولی شدن آموزش را میتوان در ارتباط با مساله بی عدالتی آموزشی درک کرد. مسالهای که نشان از الیگارشی سرمایه بر نظام تربیت رسمی کشور است.
کما این که با بررسی اسامی ۴۰ نفر برتر کنکور سال ۱۴۰۱ در گروههای آزمایشی مختلف روشن شد که امسال نیز رتبههای برتر در دستان مدارس خاصی هستند و از میان نفرات برتر کنکور امسال تنها یک دانشآموز در مدرسه دولتی عادی تحصیل کرده است. ۲۹ نفر از آنان در مدارس استعدادهای درخشان، ۹ نفر مدارس غیرانتفاعی و یک نفر مدارس نمونه دولتی بودند.
مدارس استعدادهای درخشان و مدارس خاص غیرانتفاعی با پوشش ۳ درصدی آموزش در کل کشور، سهم ۹۵ درصدی از رتبههای برتر کنکور امسال را از آن خود کردهاند و همین آمار نیز به روشنی نشان میدهد که آن چه نسبت به یک دهه اخیر در حیطه آموزش تغییری نداشته، تراژدی تلخ تضعیف روز به روز مدارس دولتی و پیشتازی مدارس غیردولتی است.