.
اثر (آثار) 2 : ملودیهای هرمزگان با تنظیم امروزی و احرای هنرمندان جوان هرمزگان sharji.com
.
اثر1: آهنگ بندرعباسی با صدای ناصر عبداللهی و …
.
موسیقی جنوبی ایران ملهم از طبیعت تفتیده و گرم این منطقه، سرشار از شور و نیرو و حرارت است. این موسیقی در استانهای هرمزگان، بوشهر و خوزستان رایج است.این نوع موسیقی ریتمی شاد دارد . آنچه بیش از همه برای بررسی موسیقی جنوب بخصوص هرمزگان دارای اهمیت به نظر میرسد، ترکیب جمعیتی این منطقه است. در این منطقه به جز ساکنان محلی، تیرههای دیگری از جمله مهاجرین بسیار قدیمی آفریقایی نیز زندگی میکنند. موسیقی کرانههای جنوب ایران، بخصوص آواز بندری به باور برخی از شناسندگان، با موسیقی بومیان آفریقایی پیوندی ژرف و ریشه دار یافته است. شکلهای موسیقی جنوب ایران:
بندری
سبالو
یزله
لیوا
موسیقی زار
شروه
چاوشی
لالایی بندری
نی مه خوانی
علاوه بر این در جنوب ایران عزاداری مذهبی و نوحه سرایی خود دارای آواز و شیوههای متمایزی است. مناجات و شاهنامه خوانی، رباعی خوانی، مثنوی خوانی و دوبیتی خوانی یا شروه همه اشکال متمایزی از موسیقی جنوبند. مشهورترین شیوه اجرای موسیقی در جنوب آواز بندری بندری است؛ که بسیار شبیه موسیقی آفریقایی و متأثر از موسیقی مهاجران آفریقایی به جنوب ایران است.
در موسیقی عزاداری جنوب از سازهای منحصر بفردی مانند سنج و دمام استفاده میشود. (منبع: ویکیپدیا)
تاريخ موسيقى اين منطقه به دوران بردهفروشى و تجارت انسان در اين ناحيه برمىگردد که توسط سياهان اجرا مىشد. با گذشت زمان اين موسيقى از محيط جديد الهام گرفت و رنگ و بوى بومى بخود گرفت و موسيقى منطقهٔ نوار ساحلى جنوب متولد شد.
سازهاى اوليه سياهان در بندرعباس را ليوا مىگفتند که شامل دهلهاى بزرگ و نوعى ساز بادى بود و در مراسم شادى و رقصهاى خنجر و رقص ليوا استفاده مىشد. سازهاى ديگرى که به مرور زمان متداول شدند شامل کلم (قلم – ني)، دهل، پيپه و کسر بود. در مناطق مختلف اين استان موسيقىها متفاوت بود.
سازهاى هرمزگان عبارتند از: سورنا، قلم جفتي، جَوَره، گپ دُهل (مارساز)، تمپک (تمبک)، دهل، کِسِر، پيپه و سَمّا. (منبع: تارنمای آفتاب)
علت تنوع موسیقی این ناحیه، بخشی بحث اقلیم و بخشی به جهت بندری بودن آن است ضمن آنکه مراوده و ارتباط با دیگر کشورها باعث شده موسیقی آیینی زیادی مثل موسیقی زار و لیوا در این شهر شکل بگیرد. طولی بودن استان هرمزگان و داشتن بیش از یک هزار کیلومتر ساحل سبب شده هر جای این استان یک نوع موسیقی داشته باشد، به طور مثال به سمت جاسک که میرویم رنگ و بوی بلوچی در ساز و لهجه هنرمندان پدیدار میشود و اصولاً این منطقه به لحاظ باز بودن فضا و تعامل با فرهنگهای مختلف حالات مختلف موسیقی رشد و گسترش داشته است.
در بدنه اصلی موسیقی بومی هرمزگان یک موسیقی تقریباً مجلسی و شهری وجود دارد که با سازهایی مثل عود و جفتی و غیره اجرا میشود و برخی موسیقی زار، لیوا، نوبان و رظیف که جنبههای آیینی دارند و هریک از این سبکها برای خود فلسفه و داستان و اسطوره و حتی تاریخچهای جداگانه دارد و بر همین اساس موسیقی باید تابع همان افسانهها باشد، در صورتی که در موسیقی زار بحث و جنبه پزشکی پدیدار میشود و هنگام گوش دادن به این موسیقی متوجه کامل بودن این موسیقی میشویم زیرا بافت و ساز بندی و اوج و حضیض دارد و به لحاظ فن، موسیقی کاملی است.
با توجه به اینکه موسیقی هرمزگان هنر بومی این استان است در کنار موسیقی نواحی ژانرهای دیگر هم فعال هستند مثل پاپ و راک و موسیقی سنتی و کلاسیک ایرانی که در سبک پاپ و راک هرمزگان کاملا سبک و نوای جنوبی و در اصل بندری حفظ شده و تنظیمهای موزیسینهای هرمزگانی بر اساس موسیقی بندری است و این امر سبب شده زمانی که موسیقی پاپ این منطقه را گوش میدهید کاملا نوای بندری به گوش برسد.
(منبع: گفتگوی ایسنا با رضا احمدی)
اقوام و تيرههاى مختلف ايرانى (به ويژه در روستاها و شهرهاى كوچك) موسيقى را به عنوان هنر نمايشى تلقى نمىكنند؛ اما در مناطق جنوبى كشور، به ويژه در هرمزگان با تلفيق موسيقى با هنرهاى نمايشى از جمله رقص، به آن جنبه نمايشى نيز دادهاند. آنچه بيش از همه براى مطالعه موسيقى هرمزگان حائز اهميت به نظر مىرسد، تركيب جمعيتى اين منطقه است. در اين منطقه به جز ساكنان محلى، اقوام ديگرى از جمله مهاجرين بسيار قديمى آفريقايى نيز زندگى مىكنند.
يكى از فرمهاى رايج موسيقى محلى «يزله» است. يزله به وسيله گروهى از خوانندگان غير حرفهاى اجرا مىشود و فقط با دست زدن همراه است. در اين موسيقى، ملودى بيش از همه حايز اهميت است و به متن چندان اهميتى داده نمىشود.
علاوه بر موسيقى محلى (سازى و آوازى)، موسيقى مذهبى نيز در اين استان بسيار رايج است. از نظر ساكنان اين منطقه، موسيقى مذهبى و به خصوص آن نوع موسيقى كه در ماه محرم نواخته مىشود، اهميت بيشترى نسبت به ساير موسيقىهاى محلّى دارد.
يكى از فرمهاى معمولى در موسيقى محلى «سبالو» ناميده مىشود و آن آوازى است كه با دايره همراهى مىشود و به وسيله خوانندگانى كه دايرهوار كنار هم مىنشينند، اجرا مىگردد. خوانندگان هم زمان با اجراى سبالو، شانههاى خود را به طرف راست و چپ و به طور منظم حركت مىدهند. رقص و موسيقى سبالو متأثر از موسيقى آفريقايى است.
نوع ديگر موسيقى در اين منطقه موسيقى اهل هواست كه در مجالس زار براى معالجه اهل هوا، بابا زار و ماما زار بايد باد به اسارت درآورنده را بشناسد و در مجالسى كه بسته به شدت و ضعف بيمارى از 3 تا 7 شب طول مىكشد و با موسيقى ماى شورانگيز و دعا و نيايش و رقص و جنبش و دم گرفتن و همه خوانى اشعارى كه بيشتر در ستايش شيخ عبدالقادر گيلانى است، ارواح خبيثه و باد زار را از تن بيمار بيرون كنند.
مبناى معالجه زن و مرد مبتلا به زار يا باد جن يا هوا همان ترنم موسيقى و ايجاد هيجان در بيمار روانى است و او در اثر شنيدن موسيقى و رقص و هيجانى كه به او دست مىدهد به مدد اعتقاد شفا مىيابد.
رقصهاى محلى استان هرمزگان نيز هم چون موسيقى بومى، ريشه در فرهنگ عامه مردم اين منطقه دارد.
رقصها، به مناسبتهاى مختلف، از جمله اعياد مذهبى و ملى و عروسىها اجرا مىشوند و در بين آنها، «رقص اوزا» به لحاظ شيوه اجرا، مضمون و نقشهاى اجرا كنندگان آن، درخور توجه ويژه است.
اين رقص كه عمدتا توسط صيادان انجام مىشود از مراسم ديدنى مردم استان است و در آن، رقصندگان دايرهوار مىچرخند و همراه حركات موزون خود، شعرهايى را مىخوانند. (منبع: ویکی اطس فرهنگی ایران)
در ادامه مطلبی در مورد موسیقی درمانی زار در جنوب ایران و عقاید عامیانه میخوانیم که شاید از حوصلهی عموم خارح باشد:
زار – نوبان –ه مشایخ
وقتی از هر جنوبی بومی که با فرهنگ مخلوط و در هم ساحل نشینان آشنا باشد درباره ی زار- نوبان – مشایخ بپرسی – در جواب اگر اعتمادی به تو داشته باشند خواهند گفت که( زار نوبان ومشایخ همه باد است) و این بادها قدرت هایی هستند که دنیای خک و برون خاک همه در اختیار آنهاست .تمام موجودات خیالی و همه ی آنها هایی که به چشم نمی آیند – پری ها – دیوها – ارواح نیک وبد همه باد یا خیال یا هوا هستند .
اغلب سیاهان و جاشوان و فقرا گرفتار می شوند . ابتلای به هر یکی از زارها با علائم بخصوصی شروع می شوند . مثلا باد ( متوری ) با حمله ی قلبی . دینگومه رو با سر درد و چشم درد- بو مریم با کمر درد و متروراژی و دای کتو با بی حرکتی و درخودفرورفتگی . حالات سئستوپاتیک را در بعضی از زارها از جمله زار تقروری میبینیم که بیماراحساس می کند چیز عجیبی در شکمش وجود دارد بیماری را می شناختیم که گویا گرفتار هیپوکوندیاک بوده – و بعد از چند عمل در شیراز – اخر سر با مجلس زار بهبودی پیدا کرده است . مبتلا به زار ام گاره حالت یک هیپومانیاک را دارد. تعغیر خلق واضح – پر خوری – پرحرکتی و گاهی وفت ها حالات گریز از خانه و کاشانه از علائم هیشکی این باد است . بو مریم تباوی هیستریک کاملی است که زن ها بعد از دعوا و مرافه با همدیگر گرفتارش می شوند . همچنین است زار په په که بصورت تب – سرفه- درد و باز از دعوا و مرافعه و دلخوری پیدا می شود بابور که یک زار عربی است تقربیآ هیستری صرعی شگل است و چین یاسه که باد جنگلی است بعد از ترس ظاهر می شود. طبیب قادر به معالجه ی این ناراحتی ها نیست . تنها بابا یا ماما ی زار که همیشه سیاه هستند می توانند مبتلایان را علاج کنند . شخص مبتلا را مرَکَب یا فَرَس می گویند . و بابا یا ماما کسی است که ابتدا خود – مرکب چندین زار و چندین باد مختلف بوده است و در اثر مرور زمان و ممارست و قدانی که به دست پاورده – توانسته خود بر باد مسلط و سوار شود . بدین ترتیب با پدیده ی تسخیر دو طرفه ماما یا بابا قادر می شود که زار را از وجود شخص مبتلا خارج کند. برای هر زار- مجلس بخصوص و فدیه و قربانی و مراسم و لوازم خاصی لازم است .
تعداد و نوع دهل ها وسازهای لازم برای زیر کردن هر زاری فرق می کند . اهمیت باباها وماماها بسته به تعداد خیزران هایی است که دارند . باباها یا ماماها بزرگ تا هفده خیزران می توانند داشته باشند. خیزران را معمولا از مسقط می آورند . روزی که بازی ترتیب داده شده و زار آمده – بابا از زار می پرسد که چه نوع خیزرانی لازم دارد . زار خیزران را خودش بر حسب تعداد بند (بول ) سفارش می دهد مثلآ می گوید خیزران من باید 6-8-10-بول داشته باشد . اغلب خیزران باید دو سره یا حلقه های نقره در کمر داشته باشد . مجلش زیرکردن – بسته به اهمیت زار – ممکن است از چندین ساعت تا جندین شبانه روز طول بکشد . اغلب بای تمام بیماران جسمی یا روحی چنین مجالسی تشکیل می دهند . بیماری که زمینه ی هیستریک یا حالات نوروتیک قابل علاج دارتد با یک یا جند مجلس بازی زارش زیر می شود و به جرکه ای اهل هوا در می آید . و بدین ترتیب عده ای از افراد نوروتیک و یا دارای زمینه ی پسیکوتیک همدیگر را پیدا کرده و به صورت گروهی در می آیند و تظا هرات هیستریک یا نوروتیک قبلی که وقت و بی وقت بیمار را گرفتار می کرد – قابل مهار می شود ودر نتیجه فقط درمجالس رسمی امکان ظهور پیدا می کند . مناسک و محرماتی که برای مبتلایان به زار وجود دارد و اعتقاد شدیدی که به مراعات کوچکترین ادب خاص اهل هوا دیده می شود . این گروه ها را به صورت فرقه های مذهبی جلوه گر می سازد.گاهی وقت ها ( مجالس زار ) روز ها و شب ها متمادی طول می ککشد و بابا و ماما قادر به زیر کردن باد یا زار نمی شود- به ناچار او را پیش ( گپ تران) یعنی بابا یا ماما بزرگ و معروف یک ولایت دیگر می فرستند. در انجا هم زیرکردن باد و آزاد کردن مریض ممکن نمی شود در چنین صورتی دیگر بیمار را به حال خود می گذارند . و با او مثل کافر یا مرتد یا جن زده ی ابدی رفتار می کنند و نجسش می دانند و بیشتر جا ها سعی میکنند از آبادی بیرونش کنند . چنین شخصی را تهَرن می نامند . تهرن ها اواره هایی هستند با انبانی از هذیان و توهمات پسیکوتیک که آواره ای بیابان ها و سواحل و جزایر هستند.
نحوه ی برگزاری مراسم و نقش موسیقی
وقتی بابا یا ماما احتمال بدهد که شخص ، مبتلا ی یکی از زارها شده ، او را مدت هفت روز در حچاب و دور از چشم دیگران نگه می دارند . ابتدا بدن شخص مبتلا را تمیزمی شویند و بعد مدت هفت روز مانع می شوند که بیمار زن و سگ ومرغ نبیند . و به علاوه در این مدت چشم هیچ زن ، چه محرم و چه نامحرم ، نباید به روی وی بیفتد. واگر شخص مبتلا زن باشد، او را از چشم مرد ها دور می کنند . برای این منظور اغلب مریض را در یک گپر خالی ، کناردریا و دور از چشم دیگران نگه می دارند و تنها ماما یا بابا مواظب وی است . تمام شب هایی که شخص مبتلا در حجاب نکه داشته می شود ، ماما یا بابا معجون یا دوای مخصوص زازان را به تن وی می کشد. این دوا که (گره کو ) نتم دارد از بیست و یک ماده درست شده که مواد عمده اش این ها هستند : 1- ریحان 2- زعفران 3- بوخش ( از هند می آورند )4- هل 5- جوز6- زبان جوجه ( گیاهی است که در کوه می روید) 7-گشت (جوبی است که از بمبئی می آورند) تمام بیست و یک ماده را در گلاب خیس می کنند و هر شب به تن شخص مبتلا می کشند و مقداری هم به وی می خورانند .
از انواع غذا ها گرفته تا گیاهان معطر و انواع ریاحین جنوب و میوه ی ( کنار ) خرما گوشت و خونی که برای مبتلا ی زار سر سفره لازم است خون سر سفره ، خون قربانی زار است ،و این قربانی معمولا یک بز ( کَهَر ) است که در همان مجلس سرش را بریده خونش را درون طشتی سر سفره گذاشته اند . معمولا تا باد خون نخورد به حرف در نمی اید .بنابر برای این که خوب فهمیده شود باد چه می خواهد ، لازم است شخص مبتلا خون بخورد ريال خون خوردن نشانه ی شدت و وابستگی شخص مبتلاست به اهل هوا . اعتبار و مقام هر بابا یا ماما به تعداد خون هایی که خورده است بستگی کامل دارد .مثلا می گویند فلان بابا سه خون خورده است و به همان ماما پنج خون .به هر حال بابا یا ماما با تکان دادن خیزرانی که به دست دارد مجلس بازی را شروع میکند .خود بابا سر وقت یکی از دهل ها و اغلب سر وقت مودندو می رود وشروع می کند به کوبیدن و شعر خواندن و غنی کردن مجلس که گرم شد دیگران هم همراه آواز بابا دم می گیرند. آواز و اشعار (زاران ) در سواحل آفریقا همه به زبان سواحلی است . ولی در ایران بیشتر اشعار را به زبان عربی می خوانند که بعد از چند بیت تبدیل به اشعار نامفهوم سواحلی می شود . ولی کمتر کسی معنی این اشعار را می فهمد ،نه سیاها و نه حتی خود بابا یا ماما. ولی با وجود این همه ، ساعت ها می توانند به زبان ناآشنا ی سواحلی غنی بکنند. در شعر زیر بعد از سه چهاربیت عربی ،اشعار به سواحلی تبدیل می شود : کل زار وفو/ و انا ما وفونی / شیخ شنگر رضو/ وانا ما رضونی / وزفنا وزفش نایی /دوئی وانت دوئی ……. در مجلس زار زن ومرد با هم جمع می شوند و کنا ر هم می نشینند . بازی معمولا چندین شبانه روز طول می کشد. مخصوصآ در مجلسی که اول بار برای شخص مبتلا ترتیب داده شده است . زیرا تا باد از کله ی شخص مبتلا پائین بیاید وو زیر بشود چندین شبانه طول می کشد .حتی دیده شده که بعد از هفت روز گوبیدن و آواز زار یکی پایین می آید و تکان می خورد . به هر صورت در تمام مدت شبانه روز هیچ کس از مجلس بازی دور نمی شود و آن هایی که خسته شده اند ، روز را در همان جا به خواب می روند وسیاهی شب پیدا نشده دوباره شروع به کوبیدن می کنند. به هر صورت ابتدا شخص مبتلا شروع به لرزیدن می کند و به تدریج تکان ها زیادتر می شده ، از شانه ها به تمام بدن سرایت می کند و بازی وقتی به اوج می رسد که کله ی شخص مبتلا کاملآ پایین آمده و در ضمن تکان ها ی شدید از ظرف خونی که در برابرش هست خون بخورد .
در این موقع صدای دهل ها بیشتر اوج گرفته و آواز ها بلند تر می شود . درچنیین مرحله ای علاوه بر شحص مبتلا ، زار داخل کله ی عده ی زیادی هم طلوع می کند و همه در حال سر جنباندن از خود بی خود شده و غعش می کنند.آهنگ مخصوصی لازم است تا زار زیر بشود . بنابراین به تعداد زارها و بلکه بیشتر ،وزن وآهنگ بازی تغییر می کند .وزن آهنگ ها را دهل کسر عوض می کند موندو و دهل گپ تنها سرعت وزن را معین می کنند و اغلب با هم یکنواخت کوبیده می شوند . تنها کسر است که با تغییر ضربه ها وزن را عوض می کند . بنابراین نوازنده ی کسر باید مهارت زیادی داشته باشد . به هر صورت در برابر یکی از این آهنگ هاست که زار شخص مبتلا تکان خورده ، حرکت کرده ، پائین می آید . شخص حال خود رانمی فهمد .در این میان بابا می تواند با زار صحبت بکند . بابا همیشه از زار می پرسد که اهل کجاست و اسمش چی هست .برای چه مرد یا زن بدبخت را اسیر کرده ،آخر او بیچاره است ، فقیر و زحمتکش است .ماهیگیر ،جاشو ، غواص یا گداست .زار به زبان خودش جواب می دهد که اهل کجاست و اسمش چی هست و آن مرد یا زن را بخاطر فلان یا بهمان کار،مرکب خود ساخته ،البته تمام این حرفها با صدای تغییر یافته ای از دهان مریض خارج می شود. ولی به زبان اصلی خود زار ،عربی ،هندی یا سواحلی ، در حالی که ممکن است مرکب او به زبان هندی یا سواحلی ،به ظاهر آشنا نباشد. بعد بابا یا ماما از زار می خواهد که مرکب خود را آزاد بکند . زار جواب می دهد که این کار آسان نیست و برای این که مرکب خود را راحت بگذارد ، سفره لازم دارد. خیزران و خلخال و پیراهن تمیز می خواهد .توفع همه ی زارها یکسان نیست . بعضی ها همچون (متوری ) پر توقعند و همه را طلا می خواهند و بعضی ها کم توقعند ویک خیزران کوچک چند بندی برایشان کافی است ،مثل (بو مَریم  
غلامحسین ساعدی ، اهل هوا ،تهران ، امیر کبیر ،2535 رکن اصلی این مراسم آیینی که هنوز با تفاوت هایی در همه ی مناطق سواحلی جنوب ایران رواج دارد.آوازهایی است با ترکیبی دلپزیر و زیبا از نغمه های بومی آفریقاییان ( به ویژه آواز بومیان تانزانیا) نشیت های عربی ، شروندها ودیگر آوازهای مردم سواحل خلیچ فارس و بلوچستان . ترکیب نغمه ها ی مراسم زار تا بدان حد گسترده است که برخی آوازهای قؤالان پاکستانی را نیز در بر می گیرد .اشعار این اوازها علاوه بر استفاده از ادبیات رسمی ایران ، به ویژه اشعار مولوی و حافظ ، برخی ترانه های بومی ،اشعار مولود خوانی ها وبرخی اشعار ترانه های بومیان آفریقا را نیز شامل می شود.مجموعه ی حاضر شامل بیست وسه آواز مراسم زار میناب است آوازهای این مجموعه بیشتر ملهم از موسیقی بلوچی ، شروند های مینابی ،نشیت های عربی و برخی نغمه های مربوط به قوالی است .که توسط غلام مارگیری و عباس سمائی ، معرفترین بابای زار میناب اجرا شده و نساء سمائی ، مامای زار نیز همخوانی و همراهی این مجموعه را به عهده داشته است. (جهانگیر نصری اشرفی / آقایان میر زاده/ www.katekingmusic.com)