دسته‌بندی نشده

همه خاک ایران سرای من است: موسیقی لُری و بختیاری:3 اثر

.

اثر شماره3:

دانلود ترانه لری «دایه دایه» با صدای رضا سقایی و تنظیم مجتبی میرزاده

دایه دایه یکی از مشهورترین اهنگ های لری است که در مقام سه پا اجرا میگردد.در زبان لری واژه دا (Da) به معنی مادر می باشد و کلمات دایه ،دالکه و دایال(پیر زنان) نیز از مشتقات همین واژه می باشند.

در متن آهنگ دایه دایه نامی از نازی برده شده است، بنا به اقوال موجود منظور از نازی همان نازی خانم بیرانوند مادر فاضل اسدخان و از زنان متهور لرستان است که فرزندش نیز از شجاعان زمان خود در لرستان بوده و نیز از زبان پسر برای مادر خوانده شده است.

 

ترانه لری ترجمه فارسی
د قه‌لا که‌رده وه در شه‌مشیر وه ده‌سش  /  از قلعه بیرون زده و شمشیر به دست اوست
چی طلا به‌رق میزنه له‌قوم اسبش  /   لگام اسبش همانند طلا برق می زند
زین و به‌رگم بونیت واو مادیونم  /   زین و برگم را به مادیانم ببندید
خه‌ورم بوریتو سی هالوونم   /  خبر مرا برای دایی‌های من ببرید
دایہ دایہ وه‌خت جه‌نگہ   /  ای مادر ای مادر هنگام جنگ است
وه‌خت دوسی وا ته‌فه‌نگہ  /  و وقت دوستی با تفنگ است
نال نال برنویا چه‌نی قه‌شه‌نگہ   /  ناله ی تفنگ های برنو چقدر زیباست
سه‌نگرانِ برمنیت له‌شه‌م درآریت  /   سنگرها را خراب کنید و جنازه مرا بیرون بیاورید
بوریتِم سی دالکم بونگمہ وراریت  /   جنازه مرا برای مادرم ببرید و برایم فریاد عزاداری سر دهید
نازیِ تو سی به‌کو جومہ ورتِہ   /  نازی تو جامه سیاه بپوش زیرا
دور کردن دوو قورسو شیر نرتہ  /   شیر نرت را در گورستان به خاک سپردند

daya daya lori reza saghaee

.

اثر شماره 2 :

دانلود اثر بختیاری «دِی بلال»(2) با صدای کوروش اسدپور

ترجمه فارسي و متن ترانه دي بلال از آقاي كوروش اسدپور
دي بلال دي بلال، دي بلال آخي، بلال بلال، اي گل، بل تا بنالم
تش مَنه تش مَنه، تش منه آخي، پيواره دل، اي يار، يار تيه كالم

دي بلال دي بلال، آخي بلال بلال اي واي، بلاله رش بين
ديرا دير ديرا دير، ديرا دير آخي سيلم مكن اي گل، دلمه مكن خين (واي دلمه مكن خين)

بي كسم بي دل آخي بي همدرنگم
بي وفا كافر، آخي، نكرده بنگم

آرمون داشتم بياي، دس وه دلم كاشكي بني، كافر دله
دي نكن خين به دلم، اي دودره ول كنم دلم، سنگين دله مو

نصف دله انجيد و ره، از نو نمك پاشيد و ره
زجر مونه فهميد و ره، ديدي چطو خنديد و ره

اي بي بفا كافردله، تش من دلش اوفتا
عاشق كشي بد رسميه، حيفه ز تو اي وا

دي بلال آخي بلال بلال اي گل، گل بختياري
تون خدا (تون خدا آخي) رحمي بيار اي گل بيو وادياري (واي بيو وادياري)

بخت بد (آخي) طالع سياه (آخي) بي همدرنگم
بي وفا بي وفا (آخي) كافردلم (آخي) نكرده بنگم

دي بلال آخي بلال بلال آخي بلاله يارم
ايل به وار آخي، مال به گدار آخي، بيو واديارم (واي بيو واديارم)
دي بلال (معاني مختلفي براي اين اصطلاح وجود دارد؛ جستجو كنيد)
دي بلال دي بلال، دي بلال آخه بلال بلال اي گل بذار تا ناله كنم
آتيش نذار؛ آتيش نذار؛ آتيش نذار آخه مثل پيوار (گياهي خشك) است اين دل؛ اي يار، يار چشم رنگي ام

دي بلال دي بلال، آخه بلال بلال اي واي بلال راهش رو ببين (***)
دورا دور دورا دور، دورا دور آخه نگاهم نكن اي گل؛ دلم رو نكن خون (واي دلم رو نكن خون)

بي كسم، بي دل، آخه بي همزبونم
بي وفا! كافر! آخه نكرده صدايم

آرزو داشتم بياي دست به دلم كاشكي بذاري اي كافر دل
ديگه نكن خون به دلم اي دختره ول كنم دلم، اي سنگين دلِ من

نصف دل رو تيكه تيكه كرد و رفت، دوباره نمك پاشيد و رفت
زجر كشيدن من رو فهميد و رفت، ديدي چطور خنديد و رفت

اين بي وفا كافردل است، آتيش توي دلش بيفته
عاشق كشي بد رسمي است، حيف است از تو! اي واي

دي بلال آخه بلال بلال اي گل، گل بختياري
تو رو خدا (تو رو خدا آخه) رحمي بيار اي گل، بيا پيشمون (واي بيا پيشمون)

بخت بد (آخه) طالع سياه (آخه) بي همزبونم
بي وفا بي وفا (آخه) كافردلم (آخه) نكرده صدايم

دي بلال آخه بلال بلال آخه بلال است يارم
ايل به وار آخه مال به گدار (1) آخه بيا پيشم (واي بيا پيشم)
(1) ايل و مال: از تقسيم بندي هاي عشاير هستند كه ايل بزرگترين و مال كوچكترين رده (شامل 2 الي 10 خانوار) است.
وار: جايي است كه براي اسكان ايل، سياه چادر را مي بندند؛ در واقع محل اسكان ايل است.
گدار: محل كم عمق رودخانه است كه انسان و حيوان بدون تجهيزات بتوانند از آن عبور كنند.
معني كلي مصرع ممكن است در جريان و برقرار بودن زندگي باشد.

 

اثر شماره 1:

دانلود تنظیم پاپ ترانه لری «دِی بلال»(1) با صدای احمدرضا نبی زاده

دی بلالم دی بلال سوز تیه کالم دی بلال
دی بلال (نام زنی بوده) ای که سبزه هستی چشمهای قشنگی داری
دی بلالم دی بلال ، بل مو بنالم تو منال
بگذار تا من ناله کنم و تو ناله نکن
سه چیه قیمتیه ، قدرش ندونیم دی بلال
سه چیز گرانبها داریم که قدرشان را نمیدانیم
شوو مه ،فصل بهار ، عهد جوونی دی بلال
شب مهتابی ، فصل بهار، دوران جوانی
چه خوشه اسب قزال ،زین برگ روسی، دی بلال
چه قدر خوب است اسب قزال(تندرو)با زین و یراق روسی
چه خوشه بازی کنیم با نوعروسی ،دی بلال
چه قدر خوب است بازی کردن با یک تازه عروس
دی بلالم دی بلال، سوز تیه کالم دی بلال
دی بلال (نام زنی بوده) ای که سبزه هستی چشمهای قشنگی داری
دی بلالم دی بلال ، بل مو بنالم تو منال
بگذار تا من ناله کنم و تو ناله نکن

.

موسیقی لُری:

موسیقی لری از تنوع و پیشینه‌ای کهن برخوردار است که به دو بخش کلی، موسیقی‌های آوازی (کلامی) و موسیقی‌های سازی تقسیم می‌شود. هم اکنون موسیقی لری در قالب ترانه به هفت بخش تقسیم می‌شود.

انواع موسیقی در قوم لر

هم اکنون موسیقی لری در قالب ترانه به هفت بخش تقسیم می‌شود که عبارتند از موسیقی و ترانه‌های غنایی و عاشقانه، موسیقی و ترانه‌های حماسه رزمی، موسیقی و ترانه‌های سوگواری، موسیقی و ترانه‌های فصول، موسیقی و ترانه‌های کار، موسیقی و ترانه‌های طنز و سرودهای مذهبی.

موسیقی و ترانه‌های غنایی و عاشقانه: شامل ترانه‌ها و آهنگ‌هایی است در وصال یا فراق معشوق مانند ترانه‌های هی لو، بینا بینا، کیودار یا نغمه‌های شیرین و خسرو، ساری خوانی، میربگی (میرونه) و ده‌ها ترانه دیگر که در مقامهای مختلف موسیقی لری اجرا می‌گردد.
موسبقی و ترانه‌های حماسه رزمی: این سرودها بیانگر ارزشهای حماسی و رزمی جنگاوران در میان ایل هستند. مانند جنگ لرو، دایه دایه و یا مقامهای موسیقی بدون کلام که در رزم‌گاه و مسابقه به کار رفته‌اند، مانند جنگه را، سوارهو و نقاره.
موسیقی و ترانه‌های سوگواری: این موسیقی بیشتر جنبه آیینی داشته‌است و در مواقع سوگواری از روزگار کهن تا کنون کاربرد فراوانی دارد، مانند چمری یا سایر مقامها، از جمله، سحری، پاکتلی، شیونی و ده‌ها مقام دیگر.
موسیقی و ترانه‌های فصول: موسیقی و ترانه‌های ویژه فصول مختلف مانند برزه کوهی، ماله ژیری، کوچ بارو.
موسیقی و ترانه‌های کار: به منظور سهولت و تسریع در کار مردان و زنان ایلاتی، این ترانه‌ها به صورت فردی یا دسته جمعی خوانده می‌شود، مانند ترانه‌های گل‌درو (برزیگری)، هوله (خرمن کوبی)، مشک زنی، شیردوشی و چوپانی.
موسیقی و ترانه‌های طنز: این ترانه‌ها اغلب به صورت فی البداهه در هجو شخص یا موضوع یا مکانی سروده شده و برخی اوقات نیز با حرکات نمایشی طنز آلود فرد یا افرادی همراه بوده‌است.
سرودهای مذهبی: بر اساس کلام‌های یارسان (از سروده‌های اهل حق) بوده، جنبه عرفانی و اعتقادی آن بسیار عمیق است. مانند ضامن آهو، سرای خاموشان (شهر بی‌صدا) و دوازده کلام یاری..
موسیقی سازی:

سازهای موسیقی لری عبارتند از سرنا، دهل، تال (کمانچه)، تنبک (تمک)، و سازهای سنتی مرسوم از جمله سازهایی هستند که در موسیقی قوم لر مورد استفاده قرار می‌گیرند. در این میان کمانچه تنها سازی است که با ساز سایر اقوام تفاوت اساسی دارد.

سرنا
سرنا (یا سورْنا) نام ساز بادی باستانی ایرانی است که از چوب ساخته می‌شود. سُرنا و کَرنا هر دو به معنی بوق و با لغت “Horn” در انگلیسی از یک ریشه می‌باشند. در اصل در میان اقوامی که زبان هندواروپائی اولیه را صحبت می‌کردند این ساز به علت اینکه از شاخ حیوانات ساخته می‌شد به این اسم نامیده شده. البته سُرنای کنونی به مراتب از بوقهای شاخی اولیه پیشرفته تر است، ولی عضوی از خانواده سازهای بادی یا بوقی به شمار می‌آید.

دهل
دهل نام یکی از سازهای کوبه‌ای موسیقی است. دهل طبلی بزرگ و دورویه‌ای که هر دو طرف آن پوستی از گاو یا گاومیش دارد، است. در متن‌های مختلف نام آن، داول، تاول و داوول آمده است.

کمانچه (تال)
کمانچه یکی از سازهای ایرانی و موسیقی خاور زمین است. این ساز علاوه بر شکم، دسته و سر، در انتهای تحتانی ساز پایه نیز دارد که روی زمین یا زانوی نوازنده قرار می‌گیرد. کمانچه لری یا تال سازی است که به کمانچه متداول در موسیقی سنتی شباهت‌های فراوانی دارد اما دو ویژگی آن را از کمانچه سنتی مجزا می‌سازد. اولین ویژگی مربوط به کاسیه این ساز است که برخلاف کمانچه سنتی بسته و یک تکه نیست بلکه انتهای آن باز، شکلش تا حدودی مخروطی و درون کاسه و زیر پوست قابل مشاهده می‌باشد. به همین دلیل آن را کمانچه پشت باز نیز می‌گویند.

دومین ویژگی در حفظ سنت کهن تعداد سیم‌ها در این ساز است. از دوران باستان تا عهد قاجار کمانچه دارای سه سیم بود، اما پس از ورود ویولن به ایران کمانچه نوازان به تقلید سیم چهارمی بر کمانچه افزودند. کمانچه موسیقی سنتی امروزه دارای چهار سیم می‌باشد. شایان ذکر است که در موسیقی کردی از این کمانچه استفاده نمی‌شود و با وجود وجوه اشتراک میان این دو موسیقی کمانچه پشت باز فقط به عنوان ساز انحصاری مردم لر مطرح است.

تنبک
تمبک یکی از سازهای کوبه‌ای پوستی است و از نظر سازشناسی جزء طبل‌های جام‌شکل محسوب می‌شود که از این خانواده می‌توان به سازهای مشابه مانند داربوکا در کشورهای عربی و ترکیه و همچنین زیربغلی در افغانستان اشاره کرد.

تنبور
تنبور یکی از سازهای زهی است که در آن سیم‌ها از روی دسته‌ای بلند و کاسه‌ای عبور کرده‌است و با ضربه انگشتان به صدا درمی‌آید. امروزه از تنبور می‌توان به ساز محلی با دسته‌ای بلندتر و کاسه‌ای بزرگتر و منحنی تر از سه‌تار دارای دو یا سه سیم و چهارده پرده که به فاصله اکتاو در ساز پرده‌بندی شده، تعبیر نمود. ویژگی‌های اجرایی آن در دوتار مشهود نیست. تنبور را با پنجه نوازند و این خود دلیلی است بر ارتباط خانوادگی تنبور و دوتار محلی و سه‌تار که آنها نیز با انگشت (ناخن) به صدا در می‌آیند.

تاریخچه
بر اساس کاوش‌های باستان‌شناسی در مناطق لرنشین، تصویری از رقص و پایکوبی بر قطعه‌ای سفالی به دست آمده که قدمت موسیقی در این منطقه را به هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح رقم می‌زند. همچنین از آثار و شواهد به دست آمده در این مناطق تصاویری از آلات موسیقی دوران مانند شیپور و تنبور بر روی ظروف نقره وجود دارد که حاکی از رواج موسیقی نزد این قوم در عهد ساسانی است. امروزه نیز برخی از نغمه‌های باستانی در قالب مقامهای موسیقی قومی باقی‌مانده‌است. البته توالی و ترتیب به هنگام اجرای رقص صورت می‌گرفت و در صورت دیدن سواران، مقام‌های موسیقی رقص قطع می‌گردید و به اجرای مقام‌های سوارکاری (موسیقی رزمی) می‌پرداختند. مثلاً اگر مقام هل پرکه در حال اجرا بود، با دیدن سواران مقام نقاره نواخته می‌شد که در ابتدای مقامهای موسیقی سوارکاری است. در مناطق لر نشین توالی و ترتیب موسیقی غنایی بدین گونه‌است:سنگین سما، دوپا، سه پا، شانه شکی، گاه ضمن اجرای این مقامها، مقامهای دیگری مانن شیرین و خسرو، و سارو خوانی نیز اجرا می‌شود.

از ترانه‌های مشهور قوم لر می‌توان به قدم خیر، رنگینه، کش طلا (کفش طلا)، صنم گل و هالو گنم خر اشاره نمود. موسیقی و ترانه‌های حماسی در قوم لر در دو جهت عمل نموده‌اند. تشویق ایلات و عشایر به شرکت و حضور در میادین نبرد (مانند ترانه دایه دایه) و حفظ و زنده نگهداشتن یاد برخی از شخصیتهای حماسی قوم لر در دو بخش بی‌کلام، مانند مقام‌های سحری، نقاره، شاره را، یا با کلام، مانند ترانه‌های دایه دایه، جنگ لر وکرمی اجرا می‌شود. از هنرمندان قوم لر نجفقلی میرزایی، علیرضا حسین خانی و پیرولی کریمی را می‌توان نام برد.

موسیقی سوگواری: بیانگر مراحل مختلف عزاداری و سنت‌های رایج آن در لرستان است. این موسیقی نیز به صورت بی‌کلام (مانند مقام‌های سحری، پاکتلی، چمری) و با کلام (مانند مراسم راراپیشکوه، راراشتکوه، راراشیرازی یا دنگ دال در مناطق مختلف بختیاری) اجرا می‌شود.
موسیقی فصول: بر اساس اعتقاد حکما در قدیم اجرای موسیقی با اوقات شب و روز، ماه‌ها و فصول در ارتباط بوده‌است و برای هر مقطع از زمان در هر ماه یا فصل، موسیقی و نغمه‌های ویژه‌ای را توصیه می‌کردند. در مناطق لرنشین نیز در گذشته چنین سنتی وجود داشت، از جمله نغمه شادمانه برزه کوهی که به هنگام بهار و بازگشت ایل از قشلاق و جشن بازگشت به سرزمین نواخته می‌شد.
موسیقی و ترانه‌های کار: شامل ترانه‌هایی است که مردان یا زنان به ویژه جوانان در هنگام کار، مانند جمع‌آوری هیزم، آب، شیردوشی و برداشت محصول مشک زنی می‌خوانند. به عنوان مثال دختران و زنها هنگام آوردن آب چشمه آوازی را به صورت همسرایی اجرا می‌کنند که زنگوله‌دار نامیده می‌شود. زنان در لرستان هنگام شیردوشی آوایی را زمزمه می‌کنند.
موسیقی و ترانه‌های طنز: این موسیقی و ترانه‌های که با اجرای حرکات موزون همراه است، در لرستان توسط عده‌ای بنام دلی اجرا می‌شد که استعداد فراوانی در ردیف کردن کلمات و اشعار به صورت بداهه داشتند و از این راه ارتزاق می‌کردند. بیشتر مردم از ترس هجویات جالب آنان مجبور به دادن مبلغی به آنها بودند.
موسیقی مذهبی: این موسیقی شامل سرودهای یارسان که وزن خاصی دارند و به کلام معروف هستند و در نسخ مختلف به گویش گورانی و لکی لرستانی ثبت شده‌اند می‌شود. این کلام‌ها در نزد اهل حق بسیار گرامی و محترم شمرده می‌شوند و شامل تعالیمی هستند که هر شخص وظیفه دارد در طول حیاط خود از آنها پیروی کند. برجسته‌ترین سازی که این نغمه‌ها را می‌نوازد «تنبور» (تمیره) است.
بررسی و تحلیل ضرباهنگ ترانه‌ها

موسیقی و ترانه‌های مردم لر معمولاً در میزانهای مرسوم۴/۲، ۸/۶، ۸/۷ اجرا می‌شوند. همان‌طور که مشاهده می‌شود این وزنها در موسیقی مردم کرد نیز وجود دارند. اما نکته قابل ملاحظه در این میان نحوه اجرای تاکیدها در هر قوم است که باعث تفاوت و ایجاد ویژگی برای هر قوم می‌گردد. در تعدادی از ترانه‌ها شروع ملودی با سکوت همراه است (وجه مشترک با قوم کرد)، لیکن در اجراها همواره چوبی لری که به زبان چوبی سه پا نامیده می‌شود، با چوبی کردی متفاوت است. به این معنا که فرم قطعه مانند چوبی کردی است اما نوازنده تنبک ضربه‌ها را به قسمت ثابتی از پوست وارد می‌سازد که در طول اجراها تاکیدها به گوش می‌رسد. در اجرای ریتم۸/۶ نیز این تفاوت نسبت به ریتم سماع در موسیقی کردی مشهود است.

بررسی و تحلیل ملودی ترانه‌ها
قوم لر به ویژه در منطقه لرستان نسبت به سایر اقوام بیشترین بهره را از دستگاه ماهور برده‌اند. آمیختگی فرهنگی با این دستگاه سبب ایجاد گوشه شیرین خسرو در ماهور شده است. چنین گوشه‌ای در موسیقی سنتی ایران در دستگاه شور وجود دارد و اجرای این گوشه در دستگاه ماهور، منحصر به قوم لر است. در مناطق بختیاری تشمالها افرادی هستند که به اجرای موسیقی اشتغال دارند. نغمه‌های این ناحیه معمولاً در دستگاه شور نواخته می‌شود و در قالب اشعار غزل گونه و عاشقانه، گاهی شرح زندگی قوم و ایل و گاه در قالب لالایی‌های مادرانه متجلی می‌شوند. نغمه‌های فراوانی، از جمله علی سونه لری یا شیرین خسرو وجود دارند که دارای ریتم آزاد هستند.

ساز کمانچه به عنوان ساز رسمی مردم لر ایفای نقش می‌کند. نحوه نوازندگی و ایجاد ویبراسیونها توسط نوازندگان محلی باعث می‌گردد نوعی لهجه خاص مربوط به این قوم در ملودی‌ها طنین بیندازد. این لهجه ملودیک ناشی از اجرای زینت‌های خاص توسط نوازندگان و تأکید بر فواصلی است که با آنچه مبنای فواصل موسیقی غربی است، تفاوت دارد. همچنین در بسیاری از قسمت‌ها شروع از درجه دوم (نت ر) است و در مواردی ایست قطعات نیز بر این درجه استوار است که باعث تفاوتهایی در نحوه بیان با دستگاه ماهور در ردیف می‌گردد. ملودی‌ها در سه بخش باستانی (شامل کلام‌ها)، روستایی (همراه با دوزله و دهل) و شهری (همراه با کمانچه و گاه در کنار سایر سازها) قرار می‌گیرند. فواصل موسیقی باستانی با تفاوتهایی اندکی منطبق بر فواصل موسیقی تنبوری در قوم کرد است. از جمله این نغمه‌های باستانی می‌توان به مقام‌های سحری، هوره و چمری اشاره نمود.
ویژگیهای کلی موسیقی لری
بعضی از ترانه‌ها در ابتدا با سکوت (ضد ضرب) همراه هستند، این مطلب به عنوان نقطه اشتراک با موسیقی کردی مطرح است. ترانه‌ها مانند سنت رایج در ترانه‌های محلی سایر نواحی، از دو جمله (فراز و فرود) و گاه از یک جمله تشکیل یافته‌اند؛ و معمولاً بیت واحدی از کلام در هر ترانه وجود دارد که مانند ترجیع بند تکرای می‌گردد، عموماً ترانه‌ها با انتخاب کلمه‌ای از این بیت نامگذاری می‌شوند، مشابه این مورد در ترانه‌های قوم کرد وجود دارد. در ترانه‌ها همواره از کلماتی مانند هه، خدا، اری و عزیزم استفاده می‌شود که این کلمات در پیوند و تطبیق هجاهای شعر و موسیقی ایفای نقش می‌کنند.

معمولاً در پایان هر ترانه نوازندگان قطعه‌ای ضربی با ریتم ۴/۲ می‌نوازند. این مورد نیز در موسیقی مردم کرد وجود دارد. از اشعار هجایی و بیت‌های تکراری در ترانها (نسبت به قوم کرد) کمتر استفاده می‌گرد به ویژه در ترانه‌هایی که برای مردم لر شناخته شده هستند. در اجرای موسیقی نوعی لهجه خاص (لری) توسط نوازندگان کمانچه القا می‌شود که تأکیدی بر هویت ملودیک موسیقی در این قوم می‌باشد.

قسمت اعظم ترانه‌های قوم لر به ویژه در منطقه لرستان در دستگاه ماهور ساخته شده‌اند این ساخته‌ها با حسن سلحشوری و روحیه حماسی مردمان این منطق منطبق است. هر اندازه موسیقی منطقه لرستان به موسیقی کردی نزدیک است به همان نسبت موسیقی مناطق بختیاری با موسیقی نواحی فارس و جنوبی ایران سنخیت دارد.
افراد شاخص

از چهره‌های شاخص این عرصه می‌توان به اساتیدی چون:شادروان همت علی سالم، شادروان پیرولی کریمی، شادروان علیرضا حسین خانی، قوچعلی راج، شادروان رضا مریدی دلفان، شامیرزا مرادی، علی اکبر شکارچی، شادروان رضا سقایی، محمد میرزاوندی , فرج علیپور، ایرج رحمانپور، سیف الدین آشتیانی، محمد باجلاوند، همت علی رضایی , بهمن اسکینی , حشمت رجب زاده اشاره کرد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *