پیرو انتقادهای برخی دانشآموزان از بهکارگیری واژهی «تصفیه حساب» بهجاي «تسويهحساب» در فروشگاه اینترنتی نشر دریافت، خواندن مطالبی در این مورد را خالی از لطف ندانستیم:
فرهنگ فارسي (دكترمحمّد معين)تسويه : برابر كردن ، مساوي ساختن ، يكسان كردن
تسويه كردن : برابر كردن ، مساوي ساختن
تصفيه : (1) پاك كردن، پاكيزه ساختن، پالودن، صاف كردن، بي آلايش كردن، خالص كردن (2) به پايان رسانيدن امري (3) رفع اختلاف كردن / تصفيه حساب : پاك كردن حساب خود با شخص ديگر يا مؤسّسه اي، تفريغ حساب.
__________________________
فرهنگ عميد (حسن عميد)
تسويه : مساوي كردن ، برابر كردن ، يكسان كردن ، راست كردن
تصفيه : (توضيح آن شبيه به فرهنگ معين است)
تصفيه حساب : حساب قرض و طلب خود را با ديگري روشن ساختن و پاك كردن
__________________________
غلط ننويسيم (دكتر ابوالحسن نجفي)تصفيه ي حساب : در دوران اخير بعضي گمان كرده اند كه « تصفيهي حساب» غلط است و به جاي آن بايد «تسويه ي حساب» بگويند. بعضي از فضلا (از جمله سعيد نفيسي ، در مكتب استاد، ص64) نيز بر اين تصوّرغلط صحّه گذاشتهاند.
تصفيه در عربي به معناي «پاك كردن و پالوده كردن» است و « تصفيهي حساب» در موردي به كار مي رود كه حساب پرداخته و پاك شده باشد و ديگر كسي طلبكار نباشد. همين تركيب مَجازاً به هر نوع اقدام عملي براي انتقام جويي و كينه كشي اطلاق مي شود ؛ ولي «تسويه » يعني «مساوي كردن ، يكسان كردن» ، هم سطح كردن (مثلاً زمين ناهموار را) و «تسويه ي حساب» به معناي « ايجاد تعادل و موازنه در حساب» است.
.اين تركيب در معناي مجازي به كار نمي رود و با « تصفيه ي حساب» مرادف (هم معني) نيست.
نمونه ی معیار: خدمتم که تمام شد، برگه ی تصفیه حساب را گرفتم و با خوش حالی به حسابداری رفتم.
نمونه ی معیار: مدتی بود دفترها را ثبت روزانه نکرده بودیم. نمی دانستیم چقدر بدهکاریم و چقدر بستانکار. امروز حساب ها را ثبت کردیم و خوشبختانه تسویه شد. (یعنی میزان بدهکاری و بستانکاری مساوی شد. تسویه حساب، بیشتر در حسابداری کاربرد دارد.)
……………………………….
در محاوره نیز میگوییم حسابم را با طرف صاف کردم! (نمیگوییم مساوی کردم!)(تصفیه حساب)
در حسابداری میگوییم: حساب بستانکار و بدهکار را مساوی کردم. (تسویه حساب)
پس تسویه حساب ، عمومیت ندارد و فقط در سیستم حسابداری کاربرد دارد.
هاشمي/ مدير اجرايي سايت
لینکهای سودمند در این زمینه:
.
.
.
http://www.persianacademy.ir/fa/word/
.
ديدگاه شما: ابراهیم بهادری بهمن1394 استان آذربایجان شرقی، شهر تبریز
با سلام. دکتر ابراهیم بهادری هستم .
مقالهي پدرم در اين زمينه به شرح زير است:
سئوال : به نظر شما در مسائل مالی عبارت «تسویه حساب» صحیح است یا عبارت «تصفیه حساب» ؟
پاسخ آقاي بهادري :
تمامی معانی بهکارگرفتهی زیر برای واژه «تصفیه»در کتابهای مرجع فرهنگ لغات یافت میشود. از طرفی در همان کتابهای مرجع واژهی «صاف» را حریری، واضح، روشن، خالص، بیگرد، بیآلایش، هموار، بیغل و غش ، بی شیلهپیله، بیپرده، صریح، آشکارا ، بیتقلب و متضاد با واژههای ناپاک، چرک، ناخالص، نادرست، کثیف و ناصاف، معنی کردهاند؛ و واژهی «پاک» را طاهر، طیّب، نظیف، نزیه، و متضاد با واژههای پلید، ناپاک، شوخ و نجس معنی کردهاند.
در فرایند تصفیه سه پارامتر اصلی زیر ایفای نقش میکنند:
1 – مواد اولیهای که باید در فرایند تصفیه، عملیاتی روی آنها انجام گیرد؛ مثل آب معمولی، نفت خام، نیشکر، حساب
2 – دستگاه و ابزارمورد نیاز فرایند تصفیه؛ مثل تصفیه خانهي آب، پالایشگاه نفت، کارخانهی قند، حسابرسی
3 – محصولات خروجی فرایند تصفیه؛ مثل آب تصفیهشده ، مشتقّات نفتی، قند و شکر، ماندهحسابِ موردِ تآیید طرفین ذینفع
اغلب اتّفاق میافتد که ماندهحساب در دفاتر طرفین متفاوت است. لذا باید انطباق حساب صورت گیرد. باید حساب را روشن کرد. به عبارتِ دیگر باید حسابِ قرض و طلب یکی از دیگری روشن شود؛ لذا این حساب، نیاز به حسابرسی دارد. در بررسی حساب، مغایرتها و احیاناً اشتباه در ثبت برخی از اقلام، شناسایی میشوند و ناخالصیهای حساب با ثبتهای اصلاحی، از حساب زدوده و جدا میگردند. پس از ثبتهای اصلاحی، حساب مربوطه صاف و زلال، پاک و پاکیزه، بی آلایش و خالص خواهد شد. نتیجهي حسابرسی، استخراجِ ماندهحساب صحیح و بیغل و غش خواهد بود، که مورد تأیید دو طرف است. این «تصفیه حساب» نامیده میشود. بهعبارتدیگر نتیجهی «تصفیه حساب»، بهدستآوردن ماندهحساب موردتأیید طرفین ذینفع است. فرایند «تصفیه حساب» در همینجا خاتمه مییابد. حسابی که ماندهی آن مورد تأیید طرفین باشد، نیاز به تصفیه ندارد و تصفیهشده تلقی میشود .
از طرفی در همان کتابهای مرجع واژهي «تسویه» را مساوی کردن، یکسان کردن، برابرساختن و «تسویه حساب» را ایجاد تعادل و موازنه در حساب معنی کردهاند . مهم است که بدانیم عبارت «تسویه حساب» جنبهي عام ندارد و کاربرد آن صرفاً در مسائل مالی و حسابداری است.
حال این سؤال مطرح میشود که در یک حساب، چه چیزهایی باید با هم برابر شوند، تا در آن حساب مشخص تعادل و موازنه ایجاد شود؟
پاسخ :
الف – اقلام مندرج در ستون بستانکار یک حساب مشخص، مؤید دریافت کالا، خدمات یا وجه نقد از ذینفع آن حساب است.
ب – اقلام مندرج در ستون بدهکار یک حساب مشخص، مؤید ارائهی کالا، خدمات و پرداخت وجه نقد به ذینفع آن حساب است.
ج – مادامیکه یک حساب مشخص، ماندهای بهجز صفر دارد، تعادلی در آن حساب برقرار نیست.
د – دریافتِ ماندهحساب از طرف مقابل، یا پرداخت ماندهحساب به طرف مقابل، باعث ایجاد تعادل در حساب میشود؛ یعنی جمع گردش ستون بدهکار آن حساب با جمع گردش ستون بستانکار آن حساب مساوی میشود. حساب بالانس میشود. حساب تسویه میشود. بهکارگیری واژهی «تصفیه حساب» در اینجا درست نیست و «تسویه حساب» صحیح است؛ بهعبارتِدیگر:
ه – جمع کالاها و خدمات دریافت شده از طرف مقابل با جمع پرداختهای بابت آنها به طرف مقابل مساوی میشود .
و – جمع کالاها و خدمات ارائه شده به طرف مقابل با جمع وصولیهای بابت آنها از طرف مقابل مساوی میشود.
نتیجهگیری:
در فرایند «تصفیه حساب» ماندهحساب مورد تأیید طرفین بهدست میآید، حتّی اگر آن ماندهی نهایی وموردِ تأیید، دریافت یا پرداخت نشود؛ ولی هرگاه ماندهحساب مورد تأیید طرفین، دریافت یا پرداخت شد، «تسویه حساب» صورت گرفته است.
در پایان توجه شما را به ماده 228 قانون تجارت جلب میکنم. علیرغم اینکه تصفیه شرکت در حال انحلال خاتمه مییابد، ممکن است بعضی از بستانکاران یا سهامداران، تسویه نکرده باشند.
ماده 228 – پس از اِعلام ختم تصفیه مدیران تصفیه باید وجوهی را كه باقی مانده است در حساب مخصوصی نزد یكی از بانكهای ایران تودیع و صورت اسامی بستانكاران و صاحبان سهامی را كه حقوق خود را استیفاء نكردهاند نیز به آن بانك تسلیم و مراتب را طی آگهی مذكوردر همان مادّه به اطّلاع اشخاص ذینفع برسانند تا برای گرفتن طلب خود به بانك مراجعه كنند. پس از انقضاء ده سال از تاریخ انتشار آگهی ختم تصفیه هر مبلغ از وجوه كه در بانك باقیمانده باشد درحكم مال بلاصاحب بوده و از طرف بانك با اطلاع دادستان شهرستان محل به خزانه دولت منتقل خواهدشد.
منتظر نظر جنابعالی هستیم.
پاسخ مديركل سايت: درود بر شما
این دیدگاه كاملاً كارشناسانه به نظر میرسد و با برداشتهای ما از دو واژهی تصفیه و تسویه هماهنگی كامل دارد .از دقّت نظرتان بسیار سپاسگزاریم و نظر همهی اهالی دریافت را به یافتههای كارشناسانهی شما جلب میكنیم. همیشه جوینده و یابنده باشید و پایدار.