دسته‌بندی نشده

ادبیات فارسی : پاسخ ما

پاسخ دكتر هامون سبطی به پرسش‌های شما (ادبیات فارسی)

شامل: 0) تازه‌ترین پرسش‌ها

و

پرسش‌های طبقه‌بندی‌شده‌ی قبلی: 1- تناسب مفهومی   2- آرایه‌ها   3- امــلا و لغــت  4- تــاريخ ادبيــــات

(توجه: پاسخ پرسش‌های مربوط به چاپ و نشر کتاب‌های نشر دریافت را در صفحه‌ی «نشر دریافت: پاسخ ما» بیابید!)

grapevine separator line jodakonande 03

0) تازه‌ترین پرسش‌ها

آرایه‌ها: شمس جسور (کاظم).تابستان96 .  استان آذربایجانشرقی. شهر اهر.

باعرض سلام محضر استاد ارجمند وگرامی وساعی

در کنکور سراسری هنر 95 سؤال زیر آمده بود و پاسخ کلیدی سازمان سنجش گزینه 2 بوده سؤال من این است که اسلوب معادله وحسن تعلیل به جهت تعریف وخط فکری که از این دو آرایه داریم اصولاً کنارهم نمی‌آیند لطفاً در این مورد مرا راهنمایی بفرمایید.

آرایه‌های موجود در بیت زیر , کدام است؟ ( سراسری هنر 95)

« در حقیقت تنگدستی مایه‌ی دیوانگی است /  در چمن بید از غم بی‌حاصلی مجنون شود»

1- تشبیه – تضاد -کنایه 2- حسن تعلیل – ایهام تناسب – اسلوب معادله

3- کنایه – حسن تعلیل – تلمیح 4- جناس – اسلوب معادله – تلمیح

پاسخ استاد: درود بر شما . پرسش خوب و نكته‌دارى بود. آفرین

امكان دارد در متن یك مثال، آرایه‌هاى دیگرى نیز وجود داشته باشد، از جمله حسن تعلیل. روشن است كه مصراع دوم این بیت مثالى براى مصراع نخست بیت است.

شرط جابه‌جایى مصراع‌ها هم برقرار است، بنابراین اسلوب معادله وجود دارد.

حال در مصراع دوم (مثال) حسن تعلیل هم داریم زیراِ، دلیل آشفتگى شاخه‌هاى بید مجنون را، بى‌حاصلى آن مى‌داند.

 

1- تناسب مفهومی  عرفان میرزایی   آذر1395  استان اردبیل- شهر خلخال (پرسش از درس اوّل سال دهم است)  با سلام خدمت دکتر سبطی

«چون بگشایم ز سر مو شکن / ماه ببیند رخ خود را به من»  مفهوم بیت خودستایی است یا پاکی و شفاف بودن چشمه؟

با تشکر فراوان.

پاسخ استاد: درود بر شما

با توجّه به پيام كلّي اين حكايت، خودستايي مورد نظر شاعر بوده است.

2- آرایه‌ها    رضایی  آذر95 استان تهران، شهر ‌تهران سلام

چرا بیت زیر تلمیح دارد؟ مگر در تلمیح نباید شاعر ابتدا درباره‌ی موضوعی سخن بگوید و بعد به یاد داستان یا … معروفی بیفتد؟ اینجا فقط داره از عشق شیرین و فرهاد میگه که!

غرق خون بود و نمی‌مرد ز حسرت فرهاد / گفتم افسانه‌ی شیرین و به خوابش کردم.

پاسخ استاد: درود

تلمیح این بیت ضعیف است. امّا دقّت كنید كه شاعر در حال تعریف كردن داستان نیست زیرا در داستان واقعی، شاعر این بیت نقشی و حضوری ندارد.

2- آرایه‌ها    سمانه کلینی    مرداد95   استان تهران، شهر تهران    سلام خسته نباشید. من یک سؤال داشتم که به شک افتادم

درحسن تعلیل حتماً باید دلیل غیرواقعی بیاریم یا دلیل واقعی هم بیاریم و یک رابطه‌ی علّت و معلول داشته باشه؟

پاسخ استاد: درود بر شما سمانه خانم

در حسن تعلیل لازم نیست متن دلیل شما غیرواقعی باشد، مهم این است كه آن دلیل ربطی به موضوع نداشته باشد؛ مثلاً این كه ما دو گوش داریم و یك زبان واقعیت دارد، امّا نمی‌تواند دلیل این باشد كه پس باید كمتر حرف بزنیم و بیشتر گوش بدهیم و اگر كسی آن دلیل را برای این موضوع بیان كند، حسن تعلیل است.

4- تــاريخ ادبيــــات   آرش اكبری       خرداد95     استان تهران، شهر تهران   سلام استاد

لطفاً یه توضیحی درباره‌ی تفاوت هسته و درون‌مایه از عناصر داستان بدهید؟

پاسخ استاد: درود بر شما

هسته به حادثه‌ای گفته می‌شود كه میان حوادث دیگر داستان برجسته‌تر و مهم تر است و سایر حوادث به دلیل اینكه علّت یا معلول آن حادثه هستند در روایت داستان وارد می‌شوند. درون مایه پیام اخلاقی، سیاسی یا اجتماعی داستان است نه یك شبكه از حوادث.

1- تناسب مفهومی:  علی زیب ارزانی      فروردین1395    استان آذربایجان غربی، شهر ارومیه

با سلام و عرض خسته نباشید، جا دارد كه ابتدا از شما به‌خاطر كتاب‌های فوق‌العاده‌تان تشكر كنم كه واقعاً كتاب‌هایی كامل هستند.

سؤال در مورد پرسش ۲۲ کنکور سراسری هنر سال ۹۳ است که سازمان سنجش بیت « ترک دست و پای کوشش کن که در میدان لاف با همه بی‌دست و پایی گوی از چوگان گذشت » را متناسب با «روی کسی سرخ نشد بی مدد لعل لبت بی تو اگر سرخ بود از اثر غازه شود» گرفته است خواهشمندم ارتباط این دو بیت را توضیح دهید.

پاسخ استاد: درود بر شما و آفرین بابت پرسش‌های خوبتان

این تست غیراستاندارد و سلیقه‌ای است. حتماً نقد آزمون‌های سراسری و سنجش را از سایت نشردریافت بخوانید.

2- آرایه‌ها : علی زیب ارزانی      فروردین1395    استان آذربایجان غربی، شهر ارومیه

… و در سؤال ١٠ سراسری زبان ٩٣ كلمه «قربان» ایهام در نظر گرفته شده، آیا لزوم دارد چنین ایهام‌هایی را بخوانیم ؟! و از کجا بخوانیم؟

پاسخ استاد: این نكته مربوط به كتاب‌های نظام قدیم آموزشی است و طراح محترم با یادداشته‌های ذهنی خود تستی غیراستاندارد را رقم زده است. البته برخی از این واژه‌های ابهام‌برانگیز احتمالی در جلد نخست كتاب همایش زبان و ادبیات فارسی من آمده و بررسی شده است.

2- آرایه‌ها     زهرا افشار    اسفند94    استان فارس، شهر اردکان(سپیدان)

درود بر استاد عزیز. در جمله‌ی  « او قبلاً این زندگی را چشیده بود»،  آرایه‌ی استعاره‌ی مکنیه وجود دارد یا  حس آمیزی؟ باتشکر

پاسخ استاد: درود بر شما

هر دو. زیرا حس‌آمیزی نوعی استعاره‌ی مكنیه است.

 

1- تناسب مفهومی  هارون عزیزپور     آذر1394   استان ارومیه، شهر بوکان

3. وآخرین سؤال: اگر ممکن است معنی ومفهوم این بیت کنکور  94تجربی که می‌گوید:

گل بی خار اگربود دراین خارستان / دامنی بود که‌از صحبت مردم چیدند: بیان بفرمایید. درلغت نامه دهخدا دامن چیدن به معنی کناره‌گرفتن معنی شده. در کل به طور ناقص می‌دانم که یعنی عزلت ومعنی کردن بیت برایم میسّرنیست.

پاسخ استاد:  3- تنها گل بی‌خاری كه در این گلستان یافت می‌شود، دامنی است كه از این گلستان جمع شده است و پاهای فردی گوشه‌گیر را در خود جای داده است؛ یعنی هر پدیده‌ی جالبی در این دنیا زیان و آزاری در پی دارد به جز گوشه‌نشینی كه مانند گل بی‌خار است و همه سود است و خوبی.

1- تناسب مفهومی   نيلوفر احمدي‌پور    آذر1394

سلام آقای دکتر خسته نباشید. ممنون میشم سؤال من رو جواب بدین. در بیت

«در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم  /  بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم»

شاعر در پیِ وصال بعد از مرگ است؟ پس چرا با این بیت زیر تناسب نداره:

«شور شراب عشق تو آن نفسم رود زسر /  کاین سر پر هوس شود خاک در سرای تو»

خب بیت دوم هم در طلب وصال هست که برسه به در خانه‌ی محبوب!!! آقای دکتر خیلی زیاد ادبیات برام سخت شده :'(

پاسخ استاد: درود بر شما

خب كمی این 2 مفهوم با هم متفاوت هستند . بیت دوم می‌گوید كه پس از مرگ، هوس رسیدن به تو از سرم بیرون می‌شود؛ یعنی تا زنده‌ام عاشقت می‌مانم امّا بیت نخست چه می‌گفت؟!

4- تــاريخ ادبيــــات: مهدی حکمت   آبان 1394       استان  کهگیلویه و بویراحمد، شهر یاسوج

باعرض سلام و ادب و احترام خدمت همه مسئولان دریافتی و بخصوص جناب دکتر سبطی. امیدوارم حالتون خوب باشه

من یه سوال فنی داشتم از حاشیه‌های تاریخ ادبیات، بخش ادبیات حماسی.

در رابطه با حماسه‌ی طبیعی و مصنوع که توی ادبیات سال دوّم اون‌ها رو به‌ترتیب آفرینش و بازآفرینی و در سال چهارم باز‌آفرینی و آفرینش می‌گیره و توی کنکور باز‌آفرینی و آفرینش می‌گیره باید چی‌کار کرد آخر سر؟!

آخرش کدوم رو صحیح بدونیم؟

خداوکیلی من اصلاً کاری به از‌دست‌دادن تستش ندارم  تو کنکور (ولی دوس دارم بزنمش اگه اومد)

میخوام بلد باشم که اگه یه انسانی براش سؤال شد و از من پرسید بلد باشم جوابش‌و بدم؛ یعنی واسه اطلاعات خودم؛ولی خب تست کنکورم در کنارش بزنم دیگه عالیه.مرسی از اینکه تحملم کردین. موفق و سربلند باشین

پاسخ استاد: درود بر شما و آفرین به پرسش حكیمانه‌ی شما!

حماسه‌ی طبیعی را مردمان یك فرهنگ باستانی طی چندین قرن می‌آفرینند، امّا حماسه‌ی مصنوع را یك فرد مشخص در زمانی مشخص به تقلید از حماسه‌های طبیعی بازآفرینی می‌كند. حل شد؟

1- تناسب مفهومی:  نيلوفر احمدي‌پور      آبان 1394

سلام آقای دکتر، خسته نباشید. ممنون میشم سؤال من رو جواب بدین.

در بیت «در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم  / بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم»شاعر در پی وصال بعد از مرگ است.پس چرا با این بیت زیر تناسب نداره؟

«شور شراب عشق تو آن نفسم رود زسر / کاین سر پر هوس شود خاک در سرای تو»

خب بیت دوم هم در طلب وصال هست که برسه به در خانه محبوب!!!آقای دکتر خیلی زیاد ادبیات برام سخت شده :'(

پاسخ استاد: درود بر شما

خب كمي اين 2 مفهوم با هم متفاوت هستند. بيت دوّم مي‌گويد كه پس از مرگ، هوس رسيدن به تو از سرم بيرون مي‌شود؛ يعني تا زنده‌ام عاشقت مي‌مانم؛ امّا بيت نخست چه مي‌گفت؟

1- تناسب مفهومی:  نيلوفر احمدي‌پور    مهر 1394

سلام آقای دکتر سبطی.  من تعریف سایت شما رو از دوستانم شنیدم و اینکه شما سؤالات درسی بچه‌ها رو با حوصله جواب میدین.

«گر از آن آدمیانی که بهشتت هوس است / عیش آدمی ای چند پری زاده کنی»

آیا معنی این بیت این است که عیش و عشق زمینی خیلی بهتر و عالی تر از عیش با زیبارویان بهشتی هست؟ و منظور حافظ غنیمت شمردن عشق در همین دنیا است؟

و بیت بعدی سعدی

«به قدم رفتم و به ناچار به سر باز آیم / گر به دامن نرسد چنگ قضا و قدرم»

آیا میگه با اراده عاشق شدم امّا چون قضا و قدر بهم اجازه نداد به معشوق برسم عاقل شدم و به خواسته‌ی قضا و قدر رضایت دادم؟

آخه سر، مجاز از فکر و اندیشه عقل است.یعنی عاشق رفتم و عاقل برگشتم.

آقای دکتر بی‌جواب نگذارید من‌و لطفاً.

پاسخ استاد: درود بر شما دوست خوب

به خانه‌ي يافتن و دريافتن خوش آمديد. تعبيرتان از بيت حافظ كاملاً درست است. در مورد بيت سعدي بايد بدانيد كه «به سر رفتن» يا «به سر بازآمدن» كنايه از با اشتياق تمام رفتن يا باز آمدن است. مي‌گويد با تمام وجود اشتياق برگشتن دارم اگر اجل مهلتم دهد.

 پيروز باشيد!

2- آرایه‌ها: رضا پارسا      16مهر1394     استان گیلان، شهر  رشت

سلام استاد. در بیت زیر آیا حسن تعلیل داریم؟

تنگ چشمی بین که بر خوان محیط بی‌کران / هر دو دست خود ز خست بر گلو دارد صدف

چون تا اونجا که من می‌دونم باید برای پدیده‌ی واقعی، علت شاعرانه آورده ولی دست بر گلو داشتن صدف که خودش تشخیص داره و کنایه.

پاسخ استاد: درود بر شما و آفرين بر تيزبيني‌تان

حسن تعليل زيبا آن است كه برای پديده‌ای واقعي، علتی شاعرانه بياوريم اما بعضی‌ها از جمله طراح محترم آزمون سراسری آوردن علتی غيرواقعی براي موضوعی غير واقعی را نيز حسن تعليل در نظر می‌گيرند كه البته از نظر زيباشناسی بسيار كم‌رمق‌تر از حالت اصلی حسن تعليل است.

1- تناسب مفهومی : نیلوفر احمدپور    7مهر1394

سلام آقای دکتر سبطی من تعریف سایت شما رو از دوستانم شنیدم و اینکه شما سؤالات درسی بچه‌ها رو با حوصله جواب میدین. میشه سؤالات من رو پاسخ بدین؟:

«گر از آن آدمیانی که بهشتت هوس است /عیش با آدمی ای چند پری‌زاده کنی» ؛ معنی این بیت این هست که عیش و عشق زمینی خیلی بهتر و عالی تر از عیش با زیبارویان بهشتی هست و منظور حافظ غنیمت شمردن عشق در همین دنیا هست؟!

و بیت بعدی سعدی: «به قدم رفتم و ناچار به سر باز آیم / گر به دامن نرسد چنگ قضا و قدرم»؛ میگه با اراده عاشق شدم امّا چون قضا و قدر بهم اجازه نداد به معشوق برسم عاقل شدم و به خواسته‌ی قضا و قدر رضایت دادم… . آخه سر مجاز از فکر و اندیشه عقل هستیعنی عاشق رفتم و عاقل برگشتم. آقای دکتر بی‌جواب نگذارید من‌و لطفاً.

پاسخ استاد: درود بر شما دوست خوب

به خانه‌ی یافتن و دریافتن خوش آمدید. تعبیرتان از بیت حافظ كاملاً درست است. در مورد بیت سعدی باید بدانید كه “به سر رفتن” یا “به سر بازآمدن” كناییه از با اشتیاق تمام رفتن یا باز آمدن است.

می گوید با تمام وجود اشتیاق برگشتن دارم اگر اجل مهلتم دهد.

پیروز باشید!

آرایه‌ها: حانیه باقری      6شهریور1394    استان فارس، شهر حاجی اباد

یه سؤال داشتم در رابطه با آرایه ها: اینکه آیا بعضی از مجازها می‌توانند تشخیص باشند؟ مثلاً در جمله : ایران غرق در شادی شد.(ایران نام انسان نباشد)

پاسخ استاد: درود بر شما

خوب دقت كنید: اگر به واژه‌ای كه مسلماً مجاز از انسان یا انسان‌ها است، ویژگی انسانی نسبت دهیم، فقط مجاز داریم نه تشخیص. برای نمونه در مثال شما، «ایران» مجاز از مردم ایران است و مردم ایران هم می‌توانند كه شاد شوند؛ پس فقط مجاز داریم نه تشخیص؛ زیرا در این‌جا روشن است كه گوینده در مورد كشور ایران و كوه و صحرا و دریا حرف نمی‌زند بلكه آشكارا منظورش مردم ایران است.

اما اگر واژه‌ای را هم بتوان مجاز از انسان گرفت و هم تشخیص، یعنی مجاز حتمی و روشن نباشد؛ اولویت با تشخیص است؛ برای نمونه وقتی «دل» را مورد خطاب قرار می‌دهیم، هم می‌توانیم بگوییم كه «دل» انسان فرض شده است، هم می‌شود گفت كه «دل» مجاز از انسان است؛ كه در این حالت زیباتر آن است كه «دل» را تشخیص بدانیم نه مجاز.

سربلند باشید!

آرایه‌ها: کامران محمدی 28تیر1394 خراسان رضوی، شهر گناباد
سلام آقای سبطی. کتاباتون واسه کسی که بخواد مفهوم ادبیات رو درک کنه عالیه.
در مورد آرایه ها سؤالی داشتم:ایهام رو چه‌طور تشخیص بدم؟ ازکجا در اولین برخورد با کلماتی مثل پروانه (جواز-نوع حشره)یا قلب(سکه-مرکز-عضو بدن)یا دارا(داریوش سوم-پولدار)
و… بفهمم که ایهام دارند؟ آیا باید از قبل حفظ کنمشون یا دیده باشم؟ اگر این‌طوره یک مرجع معرفی کنید.

خیلی ممنون

پاسخ استاد: درود بر شما آقای محمدی
تمام تلاش من در جلد نخست از كتاب همايش ادبيات، آموزش همين نوع نگاه در جست‌جوی آرايه‌ها است. لطفاً اين كتاب را مطالعه نماييد.از دانلود درس‌نامه‌ی آرایه‌های ادبی که به رایگان در فروشگاه نشر دریافت برایتان گذاشته‌ایم هم غافل نشوید.
سربلند باشيد!

تناسب مفهومی: امیرحسین فریدونی 24تیر1394 آذربایجان غربی، شهر ارومیه
سلام لطفاً درباره‌ی معنا و مفهوم بیت سؤال۶ صفحه‌ی ۴۰از کتاب قرابت بیشتر توضیح بدهید.

پاسخ استاد: درود بر شما
معناي بيت: افسوس كه دلبر از من جدا شد و براي من كاري جز گريستن و چهره‌ي او را در برابر چشمان خود تصور كردن نمانده است؛ امّا مي‌دانم اين كار نقش بر آب زدن است و دلتنگي مرا تسكين نمي دهد.
من دلبرم را مي‌خواهم نه تصوير و خيال او را.

امــلا و لغــت: حسین 31مرداد1394 استان فارس، شهر کازرون

سلام استاد.
1-املا و لغت کنکور رو چه جوری باید بخونیم؟
2-از کتاب املا و لغتتون چه جوری باید استفاده کرد؟
ممنون از پاسخگویی شما

پاسخ استاد: درود بر شما
ابتدا بخش املا را بخوانيد. هر هفته 2 درس از املا را بخوانيد و هفته‌ي چهارم هر 6درس را دوره كنيد. سپس برويد سراغ تست‌ها و هر هفته 50 تست بزنيد و پس از زدن هر تست، به سراغ پاسخش برويد و سپس به تست بعدي پاسخ دهيد. حتماً از روي تست‌ها دو يا سه سري كپي بگيريد چون پس از تمام شدن تست‌ها بايد از آن‌ها ده‌تا ده‌تا از خودتان امتحان بگيريد، پس نبايد متن تست‌ها علامت و نشانه داشته باشد.
بعد از آن‌كه يك‌بار از تست‌هاي املا امتحان ده‌تايي-ده تايي از خودتان گرفتيد (هر 10تست 12دقيقه) برويد سراغ قسمت لغت كه روش خواندنش در ابتداي فصل آمده است.

پيروز و پاينده باشيد!

آرایه‌ها:  الناز پورمحمد 11خرداد1394

استاد گرامی ،سلام
چند سؤال از محضرتون دارم.

1- اگر واژهای، استعاره از چیزی باشد و در معنای غیر استعاری با واژهای دیگر تناسب داشته باشد. ، ما ایهام تناسب داریم؟
مثلا در این بیت:
«باد خزان نکبت ایام ناگهان بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد.» بگوییم ، باغ و بوستان استعاره از زندگی خوش است، اما در معنی متداول، با واژه ی خزان تناسب دارد؟

2- استاد واژه «راست» در بیت زیر ایهام تناسب(تضاد) دارد؟ راست اول به معنی دست طرف راست است، اما در معنی مستقیم و بدون خمی با واژه‌ی خم تضاد دارد.(؟)
«بر او راست خم كرد و چپ كرد راست خروش از خم چرخ چاچی بخاست»

استاد ، در کتاب آرایه‌های ادبی در بیت «میان گریه می‌خندم كه چون شمع اندر این مجلس زبان آتشینم هست، لیكن درنمی‌گیرد»،

«در نمی گیرد» را ایهام گرفته است در‌صورتی‌که با این استدلال که شاعر همانند شمعی است كه شعله می‌كشد و ذوب می‌شود و همانند شمع زبانش آتش است، آنگونه كه آتش شمع، شمع‌های دیگر را روشن
نمی‌كند؛ سخن او نیز در دیگران اثر نمی‌كند. یعنی «در نمی گیرد» در مورد مشبه و مشبه‌به معنی متفاوتی ایجاد می‌کند و نه در مورد یک چیز یکسان!همین طور در شعر:

«چشمهی خورشید تویی، سایه‌گه بید منم چون كه زدی بر سر من پست و گدازنده شدم»

زدن را ایهام گرفته!در صورتی زدن در ترکیب با مشبه (تو) و مشبه‌به (خورشید) معانی متفاوت دارد.

3- استاد،در اینجا دست مجاز نیست و کنایه داریم فقط؟
«اگر به زلف دراز تو، دست ما نرسد گناه بخت پریشان و دست کوته ماست »

4- استاد در بیت «نکوهش مکن چرخ نیلوفری را برون کن ز سر باد خیره سری را»، کتاب، چرخ نیلوفری را کنایه از روزگار گرفته!در اینجا نشانه‌ی چیست؟ در تست‌های مشابه در کنکور هم کنایه
بگیریم؟

5- استاد، مصراع اول بیت «پرده‌ی چشم غزال است سیه خانه‌ی او/آن پریزاد که راه دل مجنون زده است» یعنی چی؟

6- استاد چرا در «که به کفر سر زلفت نبود ایمانش » تناقض داریم؟

بی نهایت سپاس

پاسخ استاد: درود بر شما خانم پورمحمد
از سؤال‌هایت روشن است كه خیلی خوب و كاربردی درس خوانده‌ای. پیروز باشی!
1- بله حتماً تناسب دارد زیرا ذهن ما این زیبایی را احساس می‌كند و استعاره مانع درك این زیبایی نمی‌شود.
2- فقط با دو معنای یك‌ واژه، جناس تام آشكاری ساخته شده است، دیگر كج‌سلیقگی است كه با همان دو معنا، دنبال ایهام‌سازی هم باشیم.
3و4- قدیمی‌ها آرایه‌ای داشتند به نام «استخدام» كه از اقسام «ایهام» بود و هست و در آن هر یك از معانی واژه‌ی موردنظر با بخشی از كلام سازگار است مانند این ایهام استخدام زیبا در «می‌رود بر باد»
در این بیت حافظ: «دلم كه چون سر زلف تو می‌رود بر باد »
5- بله «كنایه» آشكار و زیباست.
6- كتاب دچار اشتباه شده است.
7- غزال كه خود مظهر زیبایی و تراشیدگی است، چشم از او برنمی‌دارد و تصویر او در خانه‌ی تاریك چشم غزال خانه كرده است…..
8- «ایمان آوردن به كفر» متناقض‌نما نیست؟ حتماً هست.
منتظر شنیدن بهترین خبرها از سوی شما هستیم!

تناسب مفهومی: سام پورمختار 13خرداد1394 استان کرمان ، شهر کرمان

درود بر هامون ادبیات . استاد در بیت زیر چه کاری نیمه مانده است از نظر مولانا؟
این نیم کاره ماند و دل من ز کار شد / کار آن کند که هست خداوندگار ما

پاسخ استاد:  درود
بيت پاياني غزلي‌است از مولانا، پس احتمالاً منظور خود غزل است كه آن‌چنان كه بايد و شايد از پس مدح و ستايش محبوب (يا ممدوح) بر نيامده است.

سربلند باشيد!

تاریخ ادبیات: مریم 15خرداد1394    استان البرز، شهر هشتگرد

سلام آقای سبطی.ازتون ممنونم که چراغ امیدی هستین واسه ما شهرستانیا… 🙂

من یه سؤال داشتم. بهتون گفته بودم تاریخ ادبیات فار رو به اضافه‌ی درآمدهای «پیش»خوندم، گفتین نکته‌های پنهان جلد دوم همایش رو هم بخونم.خواستم بپرسم قسمت درآمد‌ها رو نخونم؟! ممنون میشم جواب بدین.

پاسخ استاد: درود بر شما مريم خانم . چراغ اميدت پر زبانه!
چرا چرا، حتماً آن قسمت كتاب همايش را هم بخوانيد، اما در الويت دوم مي‌باشد.

پيروز باشي!

 

آرایه‌ها: پارسا   27اردیبهشت1394    استان تهران، شهر تهران

سلام استاد گرامی
1-در رزمگه زلفش گردون سپر انداخت
2-شربت قند و گلاب از لب یارم فرمود/نرگس او که طبیب دل بیمار من است
در اولی به جز کنایه، مجاز نداریم (گردون)؟
در دومی «شربت قند و گلاب» تشبیه از «لب» است؟ «نرگس» تشبیه از «طبیب» است؟
لطفاً توضیح بدین.

ممنون.

پاسخ استاد: درود آقا پارسا. خسته نباشی!
1- «گردون» و «چرخ» به جای آسمان (روزگار) می‌آیند، چون شبیه آن هستند (گذشتگان بر این باور بودند كه آسمان مثل چرخ و گردونه دور زمین می‌چرخد) و هرگاه اسمی به دلیل شباهت، جای اسم دیگری بیاید، استعاره شكل می‌گیرد.
2- بله «لب» به شربت قند و گلاب مانند شده است.
3- «نرگس» به دلیل شباهت جای چشمان خمار معشوق آمده است، پس چه آرایه‌ای داریم؟ بله استعاره.
تاریخ ادبیات: رستمی 2 خرداد 1394 استان البرز، شهر هشتگرد

سلام آقای سبطی….خسته نباشین، واقعاً ممنون که وقت میذارین برای ما…
یه سوال داشتم، من تاریخ ادبیات رو از روی آفاردئون فار خوندم و درآمدهای پیش دانشگاهی رو هم بخونم کافیه؟ یا باید اعلام رو هم بخونم؟

پاسخ استاد:  درود بر شما
اگر نكته‌های پنهان تاریخ ادبیات را هم از كتاب همایش (جلد دوم) به این مجموعه بیفزایید، كاملِ كامل است.

پیروز باشید!

امــلا و لغــت – فرنوش احمدی 16اسفند 1393 استان چهارمحال و بختیاری، شهر شهرکرد

سلام خسته نباشید
توی ابیاتی کلمه‌ای معنای اصلیش‌و نداره،مثلاً در انتهای کتاب معنای اصلی رو اورده ولی گفته در فلان درس، معنای دیگه‌ای میده. خواستم بپرسم توی تست‌های لغت باید کدوم معنی رو درنظر گرفت؟    با تشکر از شما

پاسخ استاد: درود بر شما
هر دو معنا قابل قبول است.

grapevine separator line jodakonande 02

پرسش‌های طبقه‌بندی‌شده‌ی قبلی:

1) تناسب مفهومي

 

1- سؤال دانش‌آموز: عرض سلام و خدا قوت به آقای دکتر سبطی! چند تا سؤال می‌خواستم خدمتون عرض کنم. 1- چگونه قرابت معنایی رو بخوانم؟ 2- چه‌قدر بخوانم؟ 3- می‌خوام یه روش عامیانه بهم بگین که بتونم به‌راحتی کتاب تناسب معنایی رو تمام کنم و از عهده‌ی تست‌ها بربیام؟! این نکته رو هم متذکر بشم آقای دکتر سبطی واقعاً کتابتون (قرابت معنایی) بی‌شک حرف نداره بنده الان یک هفته هست که به‌صورت سطحی مفاهیم فصل 2 کتاب تناسب معنایی (بدون خواندن فصل 1) تونستم 6 تا از تست‌های قرابت 89 (رشته‌ي تجربی) به‌راحتی بزنم من که از تست‌های قرابت وحشت داشتم! اما آقای سبطی ازتون خواهش می‌کنم کمکم کنین که به چه صورت بخوانم (روش‌کار)؟ با تشکر فارغ‌التحصیل تجربی از بوشهر! (سعيد ق)

پاسخ استاد: سلام بر شما دوست خوب و خون‌گرم! آقا عاميانه و رسمي ندارد كه، فقط لطف كن از صفحه‌ي اول اين كتاب را بخوان- نه از وسط!– اين كتاب كاملاً حالت خودآموز دارد و من مرحله‌به‌مرحله به شما گفته‌ام كه بايد چه‌كار كنيد و چگونه پيش برويد. خواندن فصل اول اين كتاب لازم و ضروري است. براي بعضي‌ها حجم اين كتاب كمي زياد به‌نظر مي‌رسد اما تجربه‌ي خوانندگان دو سال گذشته نشان‌داده‌است كه با تمام‌شدن فصل اول سرعت خواندن و فراگيري شما بسيار افزايش مي‌يابد و كتاب به سرعت به‌سوي صفحات پاياني پيش مي‌رود. فصل اول را هم با وسواس نخوانيد. اگر حدود 75% نكات آن دست‌گيرتان شد، برويد فصل‌هاي بعدي. نكات فصل اول آرام‌آرام با خواندن ادامه‌ي كتاب برايتان جا مي‌افتد و سرانجام پس از تمام‌شدن كتاب، هنگام اولين دوره متوجه مي‌شويد كه خيلي از آن نكته‌ها ديگر برايتان سخت و ناآشنا نيستند. لطفاً دقت داشته‌باشيد كه در آزمون سراسري سال‌هاي گذشته از نكات فصل اول، اختصاصاً سؤال طرح‌شده‌ساست و نكته‌ي مهم ديگر اين‌كه بايد مطالب اين كتاب را پس از يك‌بار خواندن دوبار تا آزمون سراسري دوره كنيد.

پايدار و پيروز باشيد!

2- سؤال دانش‌آموز: با سلام و خسته‌نباشيد مي‌خواستم بپرسم كتاب همايش ادبيات جلد دوم، قرابت معنايي رو هم آموزش ميده؟ یا فقط تسته؟ (يعني باهاش مي‌تونيم شيوه‌ي زدن تست‌هاي قرابت معنايي كنكور رو ياد بگيريم؟ چون خود كتاب قرابت معنايي نشر دريافت 350 صفحه است و تو اين فاصله كم نميشه خوندش!!!!) (پوريا (ارديبهشت 90)

پاسخ استاد: درود بر شما؛ راستش، خواندن فصل اول كتاب همايش ادبيات (جلد 2) كمك‌كننده است اما آموزنده نيست! براي آن‌كه كسي به شما ياد بدهد كه چگونه بايد از عهده‌ي تست‌هاي تناسب مفهومي برآييد فقط يك راه وجود دارد و آن هم خواندن كتاب تناسب مفهومي نشر دريافت است از صفحه‌ي 1 تا دستِ كم پايان ادبيات عاشقانه كه زمان زيادي هم نمي‌برد. در ادامه‌ي كار مي‌توانيد فقط عنوان‌ها و كادرهاي دو مبحث ادبيات عارفانه و تعلمي را مطالعه كنيد و برويد سراغ تست‌هاي اين دو مبحث. اگر باز هم وقت داشتيد از جلد دوم همايش ادبيات براي دوره استفاده كنيد كه در اين حالت بسيار مفيد و آموزنده است.

پيروز باشيد!

3- سؤال دانش‌آموز: با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزيز و گرامي آقاي سبطي، يك سؤال؟! من داوطلب رشته علوم انساني هستم و مي‌خواستم بپرسم آيا كتاب زبان فارسي و قرابتي كه شما تأليف كرديد كه در زمره‌ي بهترين كتاب‌هاي كنكور است براي رشته انساني كارايي دارد؟ با تشكر از شما! (مرضيه پ. (شهريورماه 91))

پاسخ استاد: درود بر شما و سپاس از محبتتان؛ دوست خوب، اين كتاب‌ها كاملاً براي دانش‌آموزان گرامي رشته‌ي انساني كارآيي دارد؛ فقط در كتاب زبان‌فارسي نشر دريافت، به مبحث دستور تاريخي پرداخته نشده است كه خوشبختانه اين مبحث در بخش دوم از فصل اول كتاب تناسب مفهومي (قرابت معنايي) بررسي شده‌است. براي شما و همه‌ي دانش‌آموزان كوشاي رشته‌ي انساني آرزوي سربلندي دارم!

4- سؤال دانش‌آموز: با عرض سلام و خسته نباشید خدمت آقای دکتر سبطی! من کتاب قرابت معنایی شما رو می‌خونم اما از یه چیز می‌ترسم این‌که تیترها رو فراموش کنم مثلاً عنوان‌های بیت‌های با مفهوم‌های عرفانی رو فراموش کنم و موقع حل تمرین‌هایی که تو کتابتون درنظرگرفتین نمی‌تونم عین اون تیترو بنویسم. به نظر شما این مشکلی ایجاد می‌کنه؟ من باید چی کار کنم؟

پاسخ استاد: درود بر شما، دوست خوب! حل تست‌هاي پايان هر بخش كمك بسياري به تثبيت اين مفاهيم و عنوان آن‌ها در ذهن شما مي‌كند؛ اما به‌هرحال دانستن خودِ مفهوم، بسيار مهم‌تر است تا عنواني كه من براي آن مفهوم در كتاب تناسب مفهومي، برگزيده‌ام. ولي اگر اين عناوين در خاطرتان حك شود سرعت شما را در پاسخ‌گويي به تست‌هاي تناسب مفهومي بالا مي‌برد.

پيروز و سرزنده باشيد!

5- سؤال دانش‌آموز: درود بر نشر دریافت و آقای دکتر سبطی و سپاس از زحماتتون! یه سؤال داشتم از آقای دکتر سبطی، چرا شمع و صبح می‌خندند؟ واگه می‌شه کتابی معرفی کنید که این اصطلاحات رو توش توضیح داده‌باشه چون حتی اگه مفهوم کل بیت را هم بدون دانستن این‌ها درك كنيم اون حس رو دریافت نمی‌کنیم. مثلاً این بیت: «یاد باد آن‌که چو یاقوت قدح خنده زدی / در میان من و لعل تو حکایت‌ها بود» بی‌این‌که بدونیم چرا قدح می‌خندد هم می‌تونیم بفهمیم چی می‌گه اما خودتان قضاوت کنید حس شعر را وقتی می‌گیریم که صدای قهقهه‌ی جام می و رقص نورش در ذهن با خنده‌ی یار ترکیب بشه. (راستی من دوم هستم و وقت بسیار دارم). ای غایب از نظر که شدی هم‌نشین دل / می‌گویمت دعا و ثنا می‌فرستمت

پاسخ استاد: سلام بر تو هم‌نفس زودآشناي ما! از اين‌كه شما را مشتاق دانستن و تشنه‌ي دريافتن مي‌بينم، سيراب مي‌شوم! دوست خوب، درخشش شعله‌ي شمع و رقص نور آن بي‌شك شادي و خنده را تداعي مي‌كند حتي در كنار قطرات اشكي كه بر چهره‌ي شمع، غلتان است؛ با همين تخيل، حافظ در اين بيت چنين تصوير متناقض‌نمايي را آفريده‌است: «ميان خنده مي‌گريم كه چون شمع اندر اين مجلس / زبان آتشينم هست، ليكن درنمي‌گيرد» بر پهنه‌ي سياه شب، سپيده‌يِ بامداد و سرخيِ فلق يادآور چهره‌ي درخشانِ يار و سرخيِ لب‌هاي خندانِ اوست! در ديوان حافظ با توضيح «كاظم برگ نيسي» از شركت انتشاراتي «فكر روز» به بسياري از اين نكته‌هاي ظريف اشاره شده‌است و هم‌چنين «حافظ‌نامه‌ي استاد خرم‌شاهي»

روز و روزگارت پرسپيده‌دمان!

6- سؤال دانش‌آموز: سلام به خون‌گرم‌ترين معلم سال‌هاى سرد كنكور! من آرزو دارم روزى شما را از نزديك ملاقات كنم ولى هم‌اكنون در شهر كوچك رشت از راه دور با كتاب‌هاى عالى شما هم‌نفسى مي‌كنم. متأسفانه من در خواندن برخى لغات ابيات كتاب تناسب مفهومي شما دچار مشكل شده‌ام، براى مثال در صفحه‌ي ٧ كتاب تناسب مفهومي، تمرين ١، كه درواقع تمرين لغت «سر» است من در خواندن «وى» شك دارم. وَى درست است يا وِى؟ مي‌دانم به معنى وَ اِى است ولى وَى اصلاً هم‌خوانى ندارد. من خيلى در اين زمينه مشكل دارم، آيا امكانش هست از اين طريق از شما راهنمايى‌بگيرم؟ (فريد س. (مهرماه 89))

پاسخ استاد: درود بر شما آقا فريد! شهر زيبا و خاطره‌انگيز رشت، كجايش كوچك است؟ تازه به فرض هم كه كوچك باشد، نفسِ سبز جنگل‌هاي درياكنار شمال كجا و دود و دم كلان‌شهر تهران كجا؟ اي كاش ما هم مي‌توانستيم در هوايي كه شما نفس مي‌كشيد، دمي تازه كنيم، اي يار هم‌نفس! اما پاسخ سؤال‌تان كه نشانه‌ي مهم‌بودن شعر و ادب فارسي در نگاه شماست: وَ + اي = وِي (البته شايد گذشتگان آن را «وَي» مي‌خواندند، اما اين تلفظ امروزه اصلاً خوشايند فارسي‌زبانان نيست و دست‌كم من آن را ديگر «وِي» مي‌خوانم تا از خواندن شعر لذت ببرم!) من در هر زمينه‌اي در حدامكان پاسخ‌گوي شما عزيزان هستم!

به‌اميد ديدار!

7- سؤال دانش‌آموز: نظر يا پرسش شما: با عرض سلام وخسته نباشید. (شهرزاد افشار) لطفاً در معناکردن این چند بیت من را راهنمایی کنید. با تشکر فراوان از شما عزیزان. 1) در نمازم خم ابروی تو در یاد‌آمد / حالتی رفت که محراب به فریادآمد 2) گفت اگر دارد هلالی چشم گریانت غبار / کحل بینایی بکش زین خاک در گفتم به‌چشم 3) زبهر روشنی چشم کز رخش دور است / غبار از آن طرف و گرد از آن دیار بیار 4) گشت بیمار که چون چشم تو گردد نرگس/ شیوه‌ی تو نشدش حاصل و بیمار بماند 5) این لاله نیست بر سر مشت غبار من / گل کرده است داغ کسی از مزار من

پاسخ استاد: درود بر شما. چشم 1- هنگام نماز خواندن، با ديدن محراب به ياد ابروان محرابي شكل تو افتادم و آن‌چنان حال عاشقانه‌اي به‌ من دست‌داد كه محراب را نيز تحت تأثير قرارداد. 2- معشوق هلالي (شاعري‌ست)به او مي‌گويد كه براي روشني بخشيدن به چشمانت بايد از خاك درگاه من به چشمانت بكشي و هلالي مي‌گويد به چشم! (كه ايهام دارد. 3- اي باد براي روشني‌بخشيدن به چشمانم (كه از شدت گريستن در غم معشوق بينايي‌شان از‌دست‌رفته‌است) خاكي از كوي يار با خود بياور. «از رخش دور است» ايهام دارد: 1) چشم من كه از ديدار معشوق محروم است. 2) رخ او كه چشم شور و حسود از آن دور باشد. 4- گل نرگس وقتي ديد كه چشمان تو چقدر خمار و زيباست،‌خودش را بيمار كرد (سرما خورد) تا چشمانش خمار و زيبا شود، اما نتوانست به آن زيبايي دست يابد و فقط بيماري برايش ماند (نرگس رنگ‌پريده و زرد روست!) 5- لاله‌اي كه بر مزار من روييده‌است،‌ از داغ دل عاشق من برآمده‌است.

8- سؤال دانش‌آموز: حسين 20/07/92 با سلام خدمت آقاي سبطي، مي‌خواستم معنا و مفهوم اين چهار بيت را در كنكور 92 آمده، بدانم. در تنگناي سينه‌ي حسرت كشيده ام/ گهواره‌ي بصيرت مردان نهفته است ز دست رفتم و بي‌ديدگان نمي‌دانند/ كه زخم‌هاي نظر بر بصير مي‌آيد بي حجت و بصارت سوي تو خويشتن/ با چشم كور نام نهاد است ابوبصير گر شانه‌ي خود از دل صد چاك من كني/ آشفتگي به زلف تو يك مو نمي‌رسد

پاسخ استاد: درود بر شما 1- به دليل رنج‌ها و دردهايي كه كشيده‌ام، بصيرتِ بزرگمردان نصيبم شده‌است. 2- فقط انسان‌هاي دنيا‌ديده و آگاه مي‌دانند كه هميشه آگاهان در معرض حسادت و چشم‌زخم ديگرانند. 3- «ابو بصير» بدون هيچ دليلي نزد تو اين لقب را گرفته است. و گرنه در واقع هيچ بصارتي ندارد و كور مي‌ماند. 4- دل من از عشق تو چاك‌چاك است، هم‌چون شانه؛ پس بيا و دلم را به عنوان شانه در زلف خود جاي ده ومطمئن باش كه آسيبي به زلفت نخواهد رسید.

9- سؤال دانش‌آموز: راضيه. ا 14/10/92 سلام ببخشید چندتا سوال بیت زیر یعنی ذات عوض شدنی نیست؟ آتشی,بویی ز دلجویی نمی‌آید زتو چشمه ام کاری به جز زاری نمی‌آید زمن در بیت زیر «می» ها با هم جناس دارند؟ درد می کش تا دوایی یابی درد می نوش تاصفایی یابی اولی حرف می مربوط به خود فعل هس دومی یعنی شراب؟ این بیت سیلی که تو آوردی در شهر نمی گنجد این خانه بر اندازی در خلوت هامون به مفهومش اینِ که هر کسی ظرفیت عشق رو نداره ببخشید من معلم ادبیات ندارم به خاطر همین مزاحم می شم پاسخ استاد: درود بر شما خانم شاكري؛ شما معلم ادبيات داريد، آن‌هم كتاب‌هاي نشر دريافت است؛ مگر نه؟ حالا پاسخ پرسش‌هايتان: 1- برداشت شما درست است 2- خير در هر دو مورد منظور شاعر همان «ميِ» پيش‌وندِ فعل بوده است گرچه اگر مثل شما آن را «دُردِ مي» هم بخوانيم آسيبي به وزن شعر نمي‌رسد اما كمي حشو دارد. خُب چيز ديگري به جز «مي» كه دُرد ندارد. 3- تا حدي درست است اما منظور اصلي شاعر اين است كه، تو وارد هر شهري شوي،آن‌چنان مردم آن شهر را واله و شيفته‌ي خود مي‌كني كه همه سر به كوه و بيابان مي‌گذارند!

10- سؤال دانش‌آموز:  فاطمه پولادي 03/02/92 با عرض سلام خدمت شما و خسته نباشيد خدمت آقاي سبطي. من كتاب تناسب معنايي آقاي سبطي رو خوندم و كار كردم و اغلب تست‌هاي مشكل رو با استفاده از مفاهيم رايج ادبيات حل مي‌كنم اما بعضي تست‌ها منو نگران مي‌كنه، مثلاً تست 21 كنكور سراسري زبان 1390، كه بيت « دل هر ذره را كه بشكافي …» رو آورده و گفته كدوم بيت با اون تناسب نداره و گزينه‌ي 1 رو به عنوان جواب پذيرفته اما طبق مفاهيم مطرح شده در كتاب آقاي مؤلف مفهوم گزينه‌ي 4 مربوط به مفهوم شماره‌ي 38 (نشانه‌هاي خدا در آفرينش) هست اما مفهوم سؤال مفهوم شماره‌ي 7 (عظمت در هر ذره) است و در واقع اين گزينه جواب است حالا به نظر شما ما بايد چه كار كنيم؟

پاسخ استاد: درود بر شما خانم پولادي . نگران اين تست‌هاي غير استاندارد آزمون سراسري نباشيد چون همه‌ي رقيبانتان (از رتبه‌ي 1 تا 300000) در پاسخ گفتن به آن دچار مشكل ‌مي‌شوند. با اين حال بي‌ربط بودن گزينه نخست آشكار است و مطمئناً فاصله‌ي مفهوم گزينه‌ چهارم از اين بيت بسيار كمتر است تا گزينه نخست؛ پس مي‌توان سر جلسه كنكور به اغلب اين تست‌هاي غير استاندارد و سليقه‌اي نيز پاسخ گفت. به هر حال به شما توصيه‌ي اكيد مي‌كنم كه در اين موارد به نقد آزمون‌هاي سراسري از سايت نشر دريافت مراجعه كنيد تا متوجه شويد مشكل از شماست يا طراح سؤال

11- سؤال دانش‌آموز:  نوشين شاكري 22/10/92 سلام ببخشید چند تا سوال دیگه بیت پرستش به مستی ست در کیش مهر برون اند زین جرگه هوشیار ها توی کتاب تست دیدم با ابیاتی تناسب گرفته که تقابل عقل وعشق است, ولی در کتاب شما مفهوم بیت رو گفتین عاشق حقیقی از عشق مست هست؟ سوال دیگه اینکه مورد شماره 1 ومورد شماره 3 در مفاهیم غنایی به نظرم خیلی شبیه به هم هستن ومیشه گاهی اوقات در تست یکی گرفت این 2 مورد رو؟ و یه مورد دیگه اینکه شما هر مفهومی رو که بیان کردین در بخش مفاهیم ابیات به جز مفهوم اصلی چند تا کادر کوچک هم زیرش نوشتین که من ربط بعضی از انها رو به مفهوم اصلی نمی فهمم مثلا مفهوم شماره 3 ادبیات غنایی نوشتین دلی که عاشق نیست دل نیست بعد کادر کوچک صفحه بعد نوشتین اصلا بدون وجود معشوق سر ودل وجان به چه کار عاشق می آید؟ خب این ها چه ربطی به هم دارن من ادبیاتم خیلی جالب نیست درکم خیلی پایین هست سوالام به همین علت زیاد هست!

پاسخ استاد:  درود بر شما. خانم شاكري دقت داشته باش كه در يك بيت قرار نيست هميشه فقط يك مفهوم بيان شده باشد. شما در ادامه‌ي اين كتاب و جلد دوم كتاب همايش خواهيد‌ديد كه مفهوم تقابل عقل و عشق نيز در اين بيت وجود دارد. هم‌چنين مفاهيمي كه در كتاب تناسب مفهومي شماره‌هاي نزديك به هم دارند واقعاً نزديك به يكديگرند و هرگز در آزمون سراسري پش نمي‌آيد كه شما مثلاً مجبور شويد بين دو بيت با مفاهيم 15 و 16 ادبيات عاشقانه تفكيك قائل شويد. اين دسته‌بندي‌هاي دقيق من، فقط براي اين است كه تعداد بيت‌هاي يك موضوع خارج از حوصله‌ي دانش آموز نشود، بنابراين آن را به چند زير‌موضوع تبديل كردم. در ضمن از پرسش‌هايي كه تا اين‌جا مطرح كرده‌ايد، باور من اين است كه درك ادبي شما اصلاً پايين نيست، فقط منابع درستي براي مطالعه در اين سال‌ها نداشته‌ايد و فعلاً در حال بهت و شگفتي هستيد. تا نوروز حالتان خوب خوب خواهد شد.

پاينده باشيد!

– پرسش دانش‌آموز:سارا ضیاالدینی 22دی1393 استان کرمان، شهر کرمان

با سلام وخداقوت به آقای دکتر سبطی و تشکر از کتاب‌های مفیدتون .من کتاب تناسب مفهومی شما مخصوصاً 100 صفحه‌ی اول را با دقّت خوانده‌ام و فکر می‌کنم روی پایه‌ی ادبیات من خیلی مؤثر بوده، امّا الآن نیاز دارم خیلی تمرین کنم . شما برای تمرین مطالب یاد گرفته چه روشی را پیشنهاد می‌کنید؟ و همچنین با توجه به اینکه تست‌های زبان فارسی از بیت‌ها می‌آید و من منبعی برای تمرین برای آن‌ها ندارم و حتّی اگربیت‌های سعدی را بخوانم و بررسی کنم نمی‌دانم برداشتم درست بوده یا نه خواهش می‌کنم راه حلّی برایم پیشنهاد کنید.

پاسخ استاد:  درود بر شما سارا خانم 1- نیازی به تسلط بر 100 صفحه‌ی اول این كتاب نیست.لطفاً هر چه سریعتر مطالعه‌ی بخش های بعدی این كتاب را آغاز كنید. در حین مطالعه‌ی آن بخش‌ها، نكته‌های 100 صفحه‌ی اول این كتاب برایتان دوره و تثبیت می شود. 2- خواندن ادامه‌ی این كتاب شما را به درك درست و مطمئنی از بیت‌های ادبیات فارسی و شاعران معروف آن می‌رساند؛ پس باز هم چاره‌ی كار ادامه‌ی این كتاب است. 3- قرار است كتاب تست و نكته ای منتشر كنیم (من و آقای بداغی عزیز) كه تست‌هایی مانند تست های كنكور92 و 93 در آن‌ها بیشتر است. احتمالاً به نمایشگاه كتاب 94 می‌رسانیمش.

سربلند باشید!

 grapevine separator line jodakonande 02

2) آرايـــــه‌ها

 

1- سؤال دانش‌آموز: سلام آقاي دكتر هامون سبطي. من امسال سال دومي است كه كنكور مي‌دهم ولي در آزمون‌هايي كه مي‌دهم هنوز نتوانسته‌ام درصد ادبيات را به بالاي 70 درصد برسانم. در آرايه خيلي ضعيفم لطفاً بگيد چه كار كنم قرابتم خوبه در حد 70 درصد خواهش مي‌كنم كمكم كنيد. با تشكر! (پرستو الف. (بهمن‌ماه 91))

پاسخ استاد: درود بر شما. خانم آزادي اولاً بايد به ياد داشته‌باشيد كه درصد بالاي 70 در درس ادبيات براي پذيرفته‌شدن در هيچ رشته‌اي لازم نيست و با درصد بين 55 تا 65 نيز مي‌توان در پرطرفدار‌ترين رشته‌هاي بهترين دانشگاه‌هاي ايران قبول شد. اما اگر مي‌خواهيد درصد بالاي ادبياتتان ضعف احتمالي‌تان را در درس‌هاي ديگر جبران كند، براي حل مشكل يادشده به‌ترتيب زير عمل كنيد: 1- خواندن و دوره كردن فصل اول كتاب تناسب مفهوميِ من 2- خواندن درس‌نامه‌ي آرايه‌ها از روي سايت (اولين مبحث تست‌هاي دوره‌اي) 3- خواندن و 2 بار دوره‌ي فصل اول كتاب همايش ادبيات (جلد اول) 4- خواندن آرايه‌هاي مربوط، از كتاب آرايه‌هايِ ادبيِ دانش‌آموزان سال سوم انساني (كتابِ مدرسه‌اي آموزش و پرورش) 5- حل تمام تست‌هاي آرايه‌ي آزمون سراسري از سال 81 تا امسال و هم‌چنين تست‌هاي دوره‌اي بر روي سايت.

دلتان آباد و از غم‌ها آزاد!

2- سؤال دانش‌آموز: با سلام! سؤالی داشتم. در بیت‌هایی مانند «نازم خیال خاتم لعلت که هم‌چو جم / آفاق را کشید به زیر نگین مرا» یا «جمشید جز حکایت جام از جهان نبرد» چگونه باید کنایه را پیدا کرد و این‌که آیا در بیت «ما دل از دنیای پوچ بی‌وفا برداشتیم / یک قلم زین استخوان دل چون هما برداشتیم» آیا دل استعاره است؟ (كيوان (آذرماه 89))

پاسخ استاد: سلام بر شما آقا كيوان! راستش را بخواهيد سؤال شما نشانه‌ي اين است كه از روي منابع كارآمدي، آرايه‌هاي ادبي را مطالعه نكرده‌ايد و پيش از آن كه مفاهيم برايتان جا بيفتد، شروع به پاسخ‌گفتن به تست‌ها، آن هم تست‌هاي دشوار و مفهومي آزمون سراسري كرده‌ايد. خُب، بعيد مي‌دانم اين روش- كه شيوه‌ي رايج كتاب‌هاي نپخته و تجاري است- بتواند راه به جايي ببرد. لطفاً اگر منبعِ آموزشيِ خوبي نداريد به درس‌نامه آرايه‌هاي ادبي در سايت ما (تست‌هاي دوره‌اي ادبيات) و كتاب همايش ادبيات (جلد اول) و يا درس‌هاي كتاب آرايه‌هاي ادبيِ رشته‌ي علوم انساني مراجعه كنيد و مفاهيم را ياد بگيرد و در ادامه سراغ تست‌هاي كنكور برويد. در «استعاره»- البته دقيق‌تر آن است كه بگوييم «استعاره‌ي مصرحه»- يك واژه به‌دليلِ شباهت جايگزين واژه‌اي ديگر مي‌شود. خُب در اين بيت به‌جاي «دل» مي‌خواهيد چه واژه‌اي جايگزين كنيد و چه شباهتي بين «دل» و آن واژه در نظر مي‌گيريد؟ مطمئناً اين سؤال پاسخي ندارد؛ بنابراين «دل» نمي‌تواند در اين بيت استعاره داشته‌باشد. «دل برداشتن» بر روي هم كنايه از صرف‌نظركردن است.

پيروز باشيد!

3- سؤال دانش‌آموز: با سلام به آقای سبطی عزیز! می‌خواستم خواهش کنم که اگه می‌شه یه کم تفاوت اضافه تشبیهی و اضافه استعاری رو بفرمایید! (مهيار ن. (دي‌ماه 89))

پاسخ استاد: به‌روي چشم! بياييد كار را اين‌طور شروع كنيم: اگر تركيب‌هاي اضافي را با الگوي «الفِ ب» مجسم كنيم با اين 2 سؤال مي‌توانيم اضافه‌ي تشبيهي و استعاري را تشخيص دهيم و از هم تفكيك كنيم:

1- آيا ب به الف مانند شده‌است (در اين‌جا ذوق و منطقمان بايد حكم كند)؟ پاسخ: بله؛ با اضافه‌ي تشبيهي روبه‌رو هستيم.

2- آيا ب به چيزي مانند شده‌است كه الف جزئي از آن چيز يا يكي از ويژگي‌هاي آن است؟ پاسخ: بله؛ با اضافه‌ي استعاري روبه‌رو هستيم. چند نمونه: آتش حسادت: آيا مي‌توان پذيرفت كه حسادت به آتش مانند شود؟ پاسخ: بله؛ اضافه‌ي تشبيهي روييدن عشق: عشق به روييدن تشبيه‌نشده بلكه به گل يا گياهي تشبيه‌شده‌است و روييدن يكي از ويژگي‌هاي گل و گياه است؛ اضافه‌ي استعاري درياي دانش: دانش به دريا تشبيه‌شده‌است؛ اضافه‌ي تشبيهي ژرفاي دانش: دانش به دريايي تشبيه‌شده‌است و ژرفا از ويژگي‌هاي دريا است؛ اضافه‌ي استعاري خورشيد محبت: اضافه‌ي تشبيهي پرتو محبت: اضافه‌ي استعاري باران محبت: اضافه‌ي تشبيهي بارش رحمت: اضافه‌ي استعاري درخت دوستي: اضافه‌ي تشبيهي ريشه‌هاي دوستي: اضافه‌ي استعاري خُب، اين «يه كم تفاوت»! توضيح بيش‌تر را در كتاب همايش ادبيات دقيقِ دقيق برايتان نوشته‌ام.

پايدار باشيد و اميدوار!

4- سؤال دانش‌آموز: درود بر همه‌ی زحمتکشان نشر دریافت. درود بر دکتر سبطی عزیز! پای تعدی و تجاوز اضافه استعاری محسوب میشه؟ ضمناً اضافه اقترانی برای کنکور لازمه بدونیم؟ ممنون از زحماتتون! (كيارش س. (مهرماه 90))

پاسخ استاد: درود بر شما و آفرين بر دقت و تيزبيني‌تان «پاي تعدي و تجازو» در جمله‌ي «به حريم اجتماع پاي تعدي و تجاوز مي‌گذارد» اضافه‌ي اقتراني (همراهي) است نه اضافه‌ي استعاري و تشخيص اين دو نوع اضافه از هم ضروري است. نكته: هرگاه مضاف اليه، حالت يا قصدِ امري را برساند كه در جمله روي داده است، به آن اضافه اقتراني مي‌گويند كه از انواع اضافه‌ي تعلقي است؛ چند نمونه: پاي تعدي به حريم اجتماع نگذار = پاي به حريم اجتماع نگذار به قصدِ تعدّي دست گدايي به سوي ديگران دراز نكنيد = دست به سوي ديگران دراز نكنيد به قصدِ / با حالتِ گدايي گردن تكبر و غرور برافراشت = گردن برافراشت با حالت تكبّر و غرور

5- سؤال دانش‌آموز: با عرض سلام خدمت دكتر سبطي! براي رشته‌ي تجربي منظور از استعاره در بيت چيست؟ تو كتاب آرايه‌هاي سال سوم انساني استعاره‌ي مكنيه وجود دارد كه ما نخوانده‌ايم. لطفاً توضيحي در اين‌باره بفرماييد. (رضا (مردادماه 91))

پاسخ استاد: درود بر شما؛ آقا رضا در كتاب زبان فارسي 3، درس آشنايي با نوشته‌هاي ادبي، نمونه‌اي از استعاره‌ي مكنيه به‌عنوان آرايه‌ي استعاره معرفي شده‌است و همين موضوع باعث شده‌است كه پاي استعاره مكنيه به كنكور عمومي ادبيات نيز باز شود؛ بنابراين شما بايد در بيت‌ها به دنبال هر دو نوع استعاره باشيد.

6- سؤال دانش‌آموز: با سلام خدمت آقای سبطی با تشکر فراوان از تلاش‌های فراوان شما و همکارانتان برای ما دانش‌آموزان ایران زمین. سؤالی داشتم در مورد لغت (رخ) که در کنکور سال 90 مورد پرسش قرار گرفته‌بود اگر تمام ایهام‌ها در کتاب ماست پس چرا این یکی نبود؟ لطفاً در این مورد توضیح دهید. با تشکر! (منيره م. (مهرماه 90))

پاسخ استاد: درود بر شما، خانم مهدوي. اين فرض كه همه‌ي پرسش‌هاي ادبيات آزمون سراسري از نكته‌هايي طراحي مي‌شود كه مشابه آن‌ها در كتاب‌هاي درسي آمده‌است، فرض درستي است اما استثنا هم دارد؛ به‌ويژه در آرايه‌هاي ايهام و استعاره (در اين زمينه جلد اول كتاب همايش ادبيات كمك‌كننده است). البته توجه به معناي دوم «رخ» كه مهره‌اي در بازي شطرنج است، بيش‌تر به اطلاعات عمومي ما بستگي دارد تا دانش ادبي، قبول داريد؟ به هر حال هرگز در مسير آماده‌شدن براي آزمون سراسري مطلق‌گرا نباشيد، قرار نيست كه شما به همه‌ي پرسش‌ها پاسخ دهيد، مهم اين است كه به درصد بيش‌تري از پرسش‌ها نسبت به رقيباني كه به اندازه‌ي شما زحمت نكشيده‌اند پاسخ دهيد، همين كافي است!

پيروز باشيد!

7- سؤال دانش‌آموز: سلام خدمت تمامی عزیزان نشر دریافت و مخصوصاً آقای دکتر سبطی! چند تا سؤال ادبیات داشتم از حضورتون، خیلی ممنون می‌شم جواب بدید! سؤال اول: «الهی ترسانم از بدی خود بیامرز مرا به خوبی خود»؛ آیا «خودها» جناس تام دارند؟

سؤال دوم: در کتاب اندیشه‌سازان، چرا فرمودین جمله‌ی «مگذار ما را به که و مه» براساس معیار کنکور فاقد سجع است؟ آیا در قالب کنکور بررسی نکنیم سجع دارند؟

سؤال سوم: همای رحمت، سحاب رحمت و نسیم رحمت، این‌ها چه نوع ترکیب اضافی هستند؟ توضیحات شما را در کتاب اندیشه‌سازان خوندم ولی چیزی نفهمیدم.

خیییییییییییییلی ممنون می‌شم اگه توضیح مفصل بدید که بفهمم! سپاس‌گزارم از لطف شما! (سيما. ق (دي‌ماه 89))

پاسخ استاد: سلام خانم قسيم، با اين دقت و پشتكاري كه به‌خرج مي‌دهيد، نتيجه‌ي درخشاني در انتظار شما خواهدبود. پاسخ سؤال اول منفي است؛ زيرا «خود» ضمير است و ضمير معناي مشخصي ندارد و مي‌تواند به‌جاي هر اسمي بنشيند؛ بنابراين نمي‌توان اين كاربرد طبيعي ضمير را ايهام يا جناس تام به‌حساب آورد.

در پاسخ سؤال دوم بايد بگويم كه الزام بر آمدن واژه‌هاي هم‌قافيه و هماهنگ در پايان جمله‌ها از نظر زيباشناختي ارزش ندارد؛ پس خارج از محدوده‌ي آزمون و كنكور مي‌توان گستره‌ي سجع را افزايش داد و حتي اسم ديگري بر آن گذاشت.

اما در مورد سؤال سومتان بايد بگويم كه چون از ميان بيت‌ها و عبارت‌هاي كتاب‌هاي درسي به احتمال بسيار زياد سؤال آرايه طرح نمي‌شود، اگر با خواندن توضيحات كتاب انديشه‌سازان، متوجه اين نكته‌ي باريك نشديد، از آن بگذريد و به اين‌همه مطلب كه هنوز پيش‌رويتان است و بايد خوانده‌شود بپردازيد.

پيروز باشيد!

8- سؤال دانش‌آموز: با سلام! تفاوت ایهام ساده با ایهام تناسب در چیست؟ چرا؟ در کنکور خارج از کشور 88 سؤال 16، واژه‌های ایهام‌دار داریم مثل چین و شانه ولی بیت دارای ایهام نیست و این‌که در کنکور تجربی 89 واژه‌ی «دستان» ایهام دارد یا ایهام تناسب؟ (كيوان (آذرماه 89))

پاسخ استاد: درود بر شما! براي تفكيك ايهام از ايهام تناسب، بايد دو معناي واژه را به‌جاي آن واژه، در بيت يا عبارت موردنظر جاگذاري كنيد؛ اگر هر دو معنا جمله‌اي منطقي به‌وجود بياورد، ايهام دارد. اگر يكي از آن‌ها قابل‌جاگذاري باشد و يكي نباشد بايد ببينيم معنايي كه جاگذاري نمي‌شود با واژه‌اي ديگر در آن بيت يا عبارت، تناسب (ارتباطِ) قوي و آشكاري دارد يا نه؛ اگر چنين تناسبي وجود داشت، ايهام تناسب دارد و اگر نداشت نه ايهام دارد و نه ايهام تناسب. در تست 16 خارج از كشور 88، دو معناي «دستان» را مي‌شود در بيت جاگذاري كرد؛ دستان: 1- دست‌ها 2- جادو و نيرنگ؛ پس ايهام داريم نه ايهام تناسب. (معناي دوم دستان را تنها دانش‌آموزاني مي‌دانند كه كتاب همايش ادبيات را مطالعه كرده باشند يا معلمانشان برايشان توضيح‌داده‌باشند كه چرا لقبِ «زال» پدر رستم، «دستان» بوده‌است. توجّه: در تركيب «رستمِ دستان»، «دَستان» لقبِ زال است نه رستم؛ رستمِ دستان: رستم پسر دستان. خُب، البته مطمئنم كه حالا خودتان هم مي‌توانيد پاسخ اين سؤال را حدس بزنيد؛ بله به اين دليل كه زال با سيمرغ در ارتباط بوده و كارهايي جادويي از او سر مي‌زده.) در بيت‌هاي ديگر اين تست نمي‌توان هر دو معناي واژه‌هاي ايهام‌برانگيز را به‌جاي آن‌ها در بيت جاگذاري كرد؛ مثلاً اگر در بيت چهارم به‌جاي «شانه»، كتف را جاگذاري كنيم، كلام منطقي نخواهدبود؛ زيرا كتف كسي به موهاي او چنگ نمي‌زند! در بيت «نبيند روي من زردي به اقبال لب لعلش / بميرد پيش من رستم چو او دستان من باشد»، «دستان» هم ايهام دارد و هم ايهام تناسب. ايهام دارد زيرا از ميان معانيِ پرشمار «دستان» دو معنا را مي‌توان در بيت جاگذاري كرد: 1- جادو 2- دست‌ها (مجاز از يار و ياور). ايهام تناسب دارد زيرا معناي «لقبِ پدر رستم» قابل‌جاگذاري نيست اما به‌دليل آمدن واژه‌ي رستم در اين بيت، به ذهن خطور مي‌كند.

9- سؤال دانش‌آموز: سلام استاد! خسته نباشید. 1- در بیت زیر واژه دوش ایهام دارد یا نه؟ «نداند دوش بردوش حریفان / که تنها مانده چون خُفت از غمش دوش» 2- چطور استعاره مصرحه را از نماد تشخیص بدیم. (سعيد ن. (دي‌ماه 90))

پاسخ استاد: درود بر شما دوست تيزبين و اهل دريافت كه سؤال‌هاي ارزنده‌اي را مطرح كرده‌ايد. 1- جناس تام اين بيت بسيار آشكارتر و زيباتر است تا ايهام فرضي‌اش. معناي بيت: كسي كه بازو به بازو و شانه به شانه‌ي یارانش بوده‌است، نمي‌داند من كه ديشب از يارم تنها مانده‌بودم، چگونه شب را گذراندم پس بهتر است «دوش» ها را در مصراع نخست، بازو و شانه معنا كنيم و «دوش» را در مصراع دوم، ديشب؛ اما اگر كسي بخواهد به هر قيمتي شده در اين بيت ايهام نيز پيدا كند! مي‌تواند «دوش» اول را «ديشب» نيز معني كند كه آن‌گاه معناي بيت كمي عجيب مي‌شود اما باز هم پذيرفتني‌ست: كسي كه ديشب بر شانه‌هاي دوستانش بوده‌است! نمي‌داند من كه …

2- هرگاه بتوانيد معناي نمادين واژه‌اي را در متن موردنظر جاگذاري كنيد، نماد به استعاره‌ي مصرحه تبديل مي‌شود.

دانا و توانا باشيد!

10- سؤال دانش‌آموز: با سلام خدمت دکتر سبطی! آیا در بیت «تا خود نشوی شانه به زلفش نزنی چنگ / انگشت کسی کارگشای دگری نیست» «شانه» ایهام دارد؟! متشکرم! (مهتاب خ. (خردادماه 89)) پاسخ استاد: ايهام تنهاسب دارد: 1- «شانه و كتف» كه موها بر روي آن مي‌ريزند، به ذهن خطور مي‌كند اما قابل‌جاگذاري در بيت نيست. 2- «شانه‌ي مو»، كه قابل‌جاگذاري است. پيروز باشيد!

11- سؤال دانش‌آموز: در سؤال 16 کنکور سراسری خارج 88 در بیت اول عبارت «قوت روان» دارای ایهام نمی‌باشد؟ (مثلا به معانی غذای روح و غذای دائمی) در ضمن کتاب‌های املا و لغت و تناسب مفهومی عالی بودند. خیلی ممنون! (آراد تجميررياحي (تيرماه 89))

پاسخ استاد: «روان» دو معنا دارد: 1- روح و جان 2- جاري (معناي دائمي نمي‌دهد.)

12- سؤال دانش‌آموز: با سلام خدمت تمام دبیران زحمتکش !من چند تا سؤال از مشاورین محترم داشتم: آقای سبطی، کتاب‌هاتون واقعاً عالیه! ببخشید می‌خواستم بدونم که تنها واژه‌ي عربي به‌كار رفته در درس «كيش مهر» حلاج است یا رقصیدن! و در ضمن من از دبیرمون واسه تدریس آرایه‌ها راضی‌ام، اما کتاب تست چی بخرم و این‌که آیا انواع جناس و استعاره مکینه و … مربوط به رشته ریاضی میشه یانه؟ (حسين ف. (دي‌ماه 89))

پاسخ استاد: درود بر شما دوست خوب ما؛ پاسخ سؤال‌هاي ادبياتتان به‌ترتيب چنين است: 1- «رقص» واژه‌اي عربي است اما ما ايرانيان با اين واژه در زبان خودمان مصدر «رقصيدن» را ساخته‌ايم كه بي‌شك واژه‌اي فارسي به‌شمار مي‌آيد و فعل‌هاي ساخته‌شده از اين مصدر نيز فارسي هستند نه عربي. اين جاي شك ندارد زيرا هيچ عرب‌زباني نمي‌فهمد كه «برقصد» يعني چه! «حلاج» تنها واژه‌ي عربي به‌كاررفته در شعر «كيش‌مهر» است. 2- تست‌هاي آرايه‌ي آزمون‌هاي سراسري 84 تا سال گذشته بهترين تمرين براي شما هستند كه معتبرترين منبع آن‌ها كتاب‌هاي منتشرشده از سوي سازمان سنجش است؛ زيرا پاسخ‌هاي سنجيده و كاملي دارد. 3- جناس تام، جناس‌هاي ناقص و استعاره‌ي مكينه در تست‌هاي مربوط به رشته‌هاي غيرعلوم انساني نيز مطرح مي‌شوند. شما بايد دو نوع استعاره و انواع جناس ناقص را بشناسيد تا بتوانيد آن‌ها را تشخيص دهيد، اما هيچ سؤالي اختصاصاً از شما نمي‌خواهد كه نوع جناس يا استعاره را مشخص نماييد.

پاينده باشيد!

13- سؤال دانش‌آموز: سلام آقاي سبطي، مي‌خواستم بدونم فرق بين كنايه و اصطلاح چيه؟ ممنون! (محمدرضا خ. (آذرماه 90))

پاسخ استاد: درود بر شما و آفرين به شما به‌خاطر اين پرسش‌خوب! در كنايه‌ها يك معناي لفظي وجود دارد و يك منظور واقعي كه ما از آن معناي لفظي، منظور واقعي را درمي‌يابيم؛ مثلاً وقتي مي‌گوييم «فلاني دستش كج است» اين جمله يك معناي لفظي دارد- كه مي‌تواند در مواردي واقعاً در همين معني نيز به كار رود، مثلاً براي كسي كه معلوليتي دارد- ولي معمولاً اين معناي لفظي يك منظور كنايي دربر دارد (دزد بودنِ آن شخص)؛ اما در اصطلاح‌ها، يك معنا بيشتر وجود ندارد؛ براي نمونه «يكّه خوردن» يا «تَلَكه‌كردن» فقط يك معنا دارد و بس! متوجه شديد؟

هميشه جوينده و يابنده باشيد!

14- سؤال دانش‌آموز: سلام استاد سبطي! اگر ممكن هست به تست پايين جواب بدين: آرايه‌هاي بيت: «گر به اين گرمي است آه شعله‌زاي عندليب / شمع روشن مي‌توان كرد از صداي عندليب» كدامند؟ 1) استعاره، مجاز، كنايه، جناس 2) تشخيص، حس‌آميزي، ايهام، تشبيه 3)‌ تشخيص، حس‌آميزي، ايهام، تشبيه 4) استعاره، حس‌آميزي، اغراق، مراعات‌نظير

پاسخ استاد: درود بر شما. همان‌طوركه در روش حل تست‌هاي آرايه در كتاب همايش ادبيات (جلد اول) توضيح داده‌ام- و خواندن آن قسمت بسيار اهميت دارد– در چنين پرسش‌هايي، ابتدا بايد آرايه‌هاي روشن و قطعي را پيدا كرد و سپس به رد گزينه‌ها يا آرايه‌هايي پرداخت كه مطمئنيم در بيت وجود ندارد: شاعر در مصراع دوم، صداي بلبل را آن‌چنان گرم و سوزان توصيف كرده‌است كه مي‌توان با آن شمعي را روشن كرد: حس‌آميزي و اغراق نسبت دادن «آه» به بلبل: تشخيص آرايه «تشبيه» گزينه‌هاي 2 و 3 را رد مي‌كند و ميان گزينه‌ي 1 و 4، با توجه به آرايه‌هايي كه از وجودشان، مطمئنيم، گزينه‌ي 4 انتخاب مي‌شود.

15- سؤال دانش‌آموز: سلام استاد من امسال کنکور دارم خیلی سخت ادبيات می‌خونم ولی اصلا فایده ندارد من تو درس‌های دیگه اگر همین وقت رو بذارم راحت بالای 70 می‌زنم ولی هر کاری می‌کنم نمی‌تونم تست‌های ادبیات رو بزنم، نمیدونم آخه من خیلی شکاکم و اگر کوچک‌ترین تردیدی پیدا کنم تست رو جواب نمی‌دم چند تا سؤال بدجوری این چندوقته گریبانگیرم شده که واقعاً نیاز به جوابشان دارم. 1- در مصرع: «باران اشکم می دود وز ابرم آتش می جهد» من می‌گم باران اشکم: اضافه تشبیهی داره ابرم: استعاره از دل آتش: استعاره از عشق وز ابرم اتش می‌جهد: کنایه و مصرع تشخیص نیز دارد ولی از هرکی می‌پرسم یک چیزی می‌گه، فکر کنم سؤال کنکور سراسری ریاضی 88 باشه که تو یک پاسخ‌نامه دیدم که نوشته بود اشک مثل باران سوختن کنایه داره و وز ابرم اتش می‌جهد فقط دو استعاره داره تکلیف من چیه؟ 2- سوز دل و غم دل ایا استعاره از عشق میشه یا نه؟ و بیت “چون عقده‌ای به بغض فرو بود حرف عشق / این عقده تا همیشه سرواشدن نداشت” عقده در این بیت ایهام داره (اینم آزاد سال 88 رشته تجربی) من واقعاً دو تا معنی پیدا نکردم این دوتا معنی چیه؟ 3- «از پای تابه سر همه سمع و بصر شدم» سمع و بصر آرایه دارد یا نه؟ 4- در «گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق / ساکن شود بدیدم و مشتاقتر شدم» آیا آرایه پارادوکس هست؟ و درد اشتیاق اضافه استعاری و تشخیص میشه؟ 5- «بشنو از نی چون حکایت می‌کند / از جدایی ها شکایت می‌کند؟»، «نی» نماد است یا استعاره یا کنایه؟ استادمون گفته استعاره ولی من فکر میکنم نماد است چه جوری تشخیص بدم؟ 6- «روزها گر رفت گو رو باک نیست / تو بمان ای آن‌که چون تو پاک نیست»، «تو» استعاره از عشق الهی یا کنایه است یا چیز دیگه؟ 7- «بیان آتشین» حس‌آمیزی دارد؟ 8- در بیت «گویند روی سرخ تو سعدی که زرد کرد؟ / اکسیر عشق برمسم افتاد و زر شدم»، «روی زرد» باید معنی باارزش‌شدن بده که جمله بعدی اونطور معنی بشه چون وقتی از سعدی می‌پرسه چه كسي روی بی ارزشت رو این‌طوری با ارزش کرد سعدی میگه اکسیر عشق … باارزش شدم. خب اگه بخوایم بگیم که اون به سعدی گفته روی باطراوتت رو کی ااین‌طور آشفته کرد بعد سعدی بخواد بگه … باارزش شدم واقعاً بی‌معنی‌ست پس این‌جا استثنا باید زرد معنی باارزش‌شدن بده پس کنایه از باارزش‌شدن میشه نه آشفته‌شدن من اینو این‌جوری نتیجه‌گیری کردم درسته؟. حالا روی زرد که کنایه است کنایه از چیه مفهوم و معنی یا ظاهر داستان که شرمندگی. (آزاده (اسفندماه 90))

پاسخ استاد: درود بر شما دوست پركار و پرتلاش و پرپرسش! راستش شايد من هميشه فرصت پاسخ‌گويي به اين تعداد پرسش را نداشته باشم. اما امروز خلاصه فرصتي فراهم كردم و در خدمت شما هستم: 1- «باران اشك» كه بدون‌شك اضافه‌ي تشبيهي است. «ابر» و «آتش» را مي‌توان دو استعاره‌ي مصرحه دانست اما بهتر آن است كه كل جمله‌ي «از ابرم آتش مي‌جهد» را كنايه از آشفتگي و بي‌قراري فراوان بدانيم. 2- خير 3- «سمع و بصر» را مي‌توانيد مجاز از گوش و چشم بدانيد. 4- خير متناقض‌نما نداريم چون اين امر امكان‌پذير است. چرا «درداشتياق» بايد تشيخص باشد؟ درد اشتياق: درد و ناراحتي حاصل از اشتياق بسيار (مطمئناً به ذهن شما نرسیده که در این جا اشتیاق انسانی فرض شده که دارد درد می‌کشد!) 5- هرگاه معناي نمادين را بتوانيد به‌جاي واژه در كلام جاگذاري كنيد، نماد و استعاره هر دو پذيرفتني است؛ مانند همين بيت. 6- هيچ كدام. «ضمير» كارش نشستن به جاي اسم‌هاست، پس هيچ‌گاه نمي‌تواند استعاره، مجاز يا كنايه باشد؛ اما از آن‌جا‌که در اين بيت شاعر، تو (عشق) را مورد خطاب قرار مي‌دهد، پس تشخيص داريم و هر تشخيصي، استعاره‌ي مكنيه به‌شمار مي‌آيد. 7- بله 8- نه عزيزم، به معناي بيت توجه كن: ديگران به سعدي مي‌گويند كه چه كسي چهره‌ي شاداب تو را اين‌چنين زرد و زار و بيمار ساخته‌است؟ و سعدي در پاسخ مي‌گويد كه: اين زردي چهره‌ي مرا به حساب بيماري من نگذاريد، بلكه اين زردشدن مانند زردشدن مس است پس از تأثير اكسير بر روي آن (زردي روي من را به حساب كمال يافتن من بگذاريد.)

پابرجا باشيد!

16- سؤال دانش‌آموز: با عرض سلام و خسته‌نباشيد؛ يك سؤال از دكتر سبطي داشتم؛ اگر در يك بيتي آرايه اسلوب معادله ديديم آيا حتماً تو اون بيت تشبيه داريم؟ يا نه بايد شرايط خاصي داشته‌باشه؟ اگر جواب خير است لطفاً مثال بزنيد. ممنون! (امير ع. (آبان‌ماه 91))

پاسخ استاد: درود بر شما، راستش، اسلوب معادله حالت خاصي از «فرايند» تشبيه است، اما «آرايه‌ي» تشبيه به‌شمار نمي‌آيد. در اسلوب معادله، شاعر براي يك موضوع، مثالي ارائه مي‌كند؛ خُب، مثال و موضوع چه ارتباطي با هم دارند؟ بله، مثال حالتي ساده‌تر است شبيه به موضوع اصلي كه فهم آن را براي ما آسان مي‌كند؛ بنابراين هرگاه براي موضوعي مثالي ذكر كنيم؛ فرايند تشبيه را به‌كارگرفته‌ايم اما به آن تمثيل يا اسلوب معادله مي‌گوييم نه آرايه‌ي تشبيه. 17- سؤال دانش‌آموز: با سلام و عرض ادب خدمت دكتر سبطي. مي‌خواستم از محضرتون بپرسم در مصراع در نيابد حال پخته هيچ خام واژه‌هاي پخته و خام استعاره هستند يا كنايه؟ پاسخ استاد: درود بر شما. عارف كامل مانندِ ميوه‌اي پخته است و فرد عامي مانندِ ميوه‌اي خام و نپخته. همانندي باعث جايگزيني واژه‌ها شده‌است؛ پس استعاره‌ي مصرحه داریم.

18- سؤال دانش‌آموز: لطفاً در بیت زیر ایهام تناسب را با توضیح مشخص کنید. بی‌کمالی‌های انسان از سخن پیدا شود/ پسته بی‌مغز چون لب وا کند رسوا شود با تشکر

پاسخ استاد: درود بر شما، چشم:‌ «بي مغز» در اين جا يعني تو خالي و پوك اما معناي ديگر اين واژه، يعني «نادان» به دليل تناسبي كه با «بي كمالي‌ها انسان» دارد به ذهن خطور مي كند ولي چون قابل جاگذاري نيست، نمي‌توان آن را ايهام دانست و فقط ايهام تناسب است.

19- سؤال دانش‌آموز: راضيه. ا 04/10/92 باسلام خدمت دکترسبطی میخواستم بدونم این بیت اسلوب معادله داره؟ وچرا؟ “اشک می ریزم به خون هرگه که شوق ازحد گذشت/چون شود بدمست مهمان آب در مینا کنم(سنجش90) ومعنی این بیت چیست؟ لعل راگر مٌهر نبود باک نیست/عشق را دریای غم غمناک نیست. پاسخ استاد: درود بر شما راضيه خانم.پاسخ پرسش‌هايتان: 1- معناي بيت: هم‌چنان كه اگر مهمان بيش از حد مست شود، در جام شرابش آب مي‌افزايند (تا غلظت شراب كم شود) من نیز وقتي شوقم از حد مي‌گذرد همراه با خوني كه مي‌گيرم اشك هم مي‌ريزم (خون و اشك را چون شراب و آب در هم مي‌آميزم)؛ مي‌بينيد كه اين بيت داراي اسلوب معادله است زيرا مصراع دوم مثالي است براي مصراع نخست و هردو مصراع از نظر دستوري مستقل هستند. 2- (اين بيت از كتاب درسي حذف شده‌است و بعيد است معناي آن در آزمون سراسري مطرح شود.) معناي بيت: اگر بر روي گوهري قيمتي، نام و نشان پادشاهي حك نشده باشد، مهم نيست زيرا لعل به خودي خود گران‌بهاست.عشق نيزذاتاً با غم همراه است، پس دريايي از غم نيز عشق را تحت تأثير قرار نمي‌دهد، به اين ترتيب ذات هر چيزي مهم است نه ظاهر آن.

20- سؤال دانش‌آموز: پرهام رضايي 04/10/92 نظر يا پرسش شما: با سلام خدمت آقای دکتر سبطی، امیدوارم همیشه سرزنده و شاد باشید! 1- آیا واژه ی «قصور» در بیت «که لیلی گرچه در چشم تو حوری است/ به هر جزیی ز حسن او قصوری است» ایهام تناسب دارد؟ معنی غلطش یعنی قصر، با حوری تناسب دارد؟ 2-ممکن است کتابی معرفی کنید که بشه مطالبی در آن درباره‌ی زندگی شعرا، سرگذشت شعر فارسی و تاریخ ادبیات و … پیدا کرد? 3-من تفاوت “پیشینه” و “تاریخچه” را متوجه نمی شوم، ممکن است توضیحی دراین باره بدهید و مثالی ذکر کنید. بنده خیلی مشتاقم در کلاس های شما حضور داشته باشم، اما نمی دانم چگونه. سپاس فراوان،

پاسخ استاد:  درود بر شما آقا پرهام 1- بله «قصور» ايهام تناسب دارد. معناي قابل جاگذاري‌اش عيب و كاستي است اما معناي «قصرها» نيز به دليل آمدن واژه «حور» به ذهن خطور مي‌كند (زيرا گويا حوريان بهشت در قصر‌هايي با شكوه در انتظار مؤمنان هستند!). 2- «كتاب با كاروان حلّه» از استاد دكتر زرين‌كوب و «كتاب زمينه‌ي اجتماعي شعر فارسي» از استاد دكتر شفيعي كدكني را به شما معرفي مي‌كنم. اگر منظورتان تفاوت معنايي اين دو واژه است، پاسخ اين است كه «پيشينه» معادل سابقه است و مي‌تواند درباره‌ي هر شخص يا موضوعي به كار رود اما «تاريخچه» تنها براي موضوعات و مفاهيم به كار گرفته مي‌شود و تفاوت آن با تاريخ اين است كه به موضوعي خاص مي‌پردازد، مثلاً تاريخچه‌ي خط از دوران باستان تا كنون، تاريخچه‌ي شعر معاصر، تاريخ ايران باستان، تاريخ دوران قاجار و … .

21- سؤال دانش‌آموز: نوشين شاكري 23/09/92 سلام خسته نباشین من چند تا سوال دارم مفهوم این بیت چی هس چون افتاب تو نبود ز آفتاب چه نور/ چون منظرم تو نباشی نظر چه سود کند ببخشید بیت حسن تعلیل داره ? چون توی مصراع اول روشنایی خورشید رو از روشنایی چهره یار می دونه یه سوال دیگه اینکه این بیت سعدی تا رفتنش ببینم وگفتنش بشنوم/ از پا تا به سر همه سمع نظر شدم مفهوم دقیقش چی هست؟ و با این بیت چه طوری تناسب داره؟ هزار دیده کنم وام,اگر توانم کرد/ که در جمال تو هر دیده را تماشایی‌ست آخه این بیت می‌گه می خواهم از جنبه های مختلف به یار نگاه کنم تا به کل وجودش پی ببرم چه ربطی به بیت سعدی داره! ممنون میشم مثل همیشه پاسخ بدین کتابای دکتر فوق العاده هستند.

پاسخ استاد:  درود بر شما خانم شاكري. از پرسشهايتان معلوم است كه دانش آموز دقيقي هستيد و آينده ي علمي روشني پيش رويتان است. پيروز باشيد! پاسخ پرسش اول: نه، اين بيت حسن تعليل ندارد؛ منظور شاعر اين است كه اگر آفتاب چهره‌ي تو بر من نتابد، نور خورشيد به چه‌ كارم مي‌آيد (روزم همچون شب سياه و تيره است) و … . پاسخ پرسش دوم: شاعر مي‌گويد زيبايي تو آن‌قدر زياد است كه اگر هزار چشم هم داشته باشم با هر هزار آن‌ها محو زيبايي تو مي‌شوم زيرا زيبايي تو بي‌كرانه است؛ با اين تعبير حتماً اين بيت با بيت سعدي هم تناسب دارد. (در ضمن فقط كتاب‌هاي من مفيد نيستند. حتما از كتاب‌هاي فيزيك استاد ذهبي هم استفاده كنيد و بعد نظرتان را براي ما بنويسيد. سربلند باشيد!)

22- سؤال دانش‌آموز:  محمد خليلي 03/10/92 با سلام و عرض ادب، از دكتر سبطي سؤالي داشتم در آرايه‌ي جناس ملاك تلفظ است يا املا و شكل نوشتار به عنوان مثال: «خود» و «خدا» دو حرف در در نوشتار تفاوت دارن ولي در لفظ تفاوت فقط در واج پاياني است در حاليكه جان و جهان در دو واج تفاوت دارند ولي در املا تفاوت در يك حرف است.

با تشكر از توجه شما!

پاسخ استاد:  درود بر شما آقاي خليلي. پرسشتان دقيق و زيركانه است. واقعيت اين است كه جناس آرايه‌اي سنتّي است و ملاك‌ها و معيارهاي آن با دقتي كه امروز مورد نظر یك داوطلب كنكور است، متناسب نيست. به هر حال در پاسخ به پرسش‌ شما بايد بگويم كه درجناس هم تلفظ مهم است و هم املا، اما املا مهم‌تر است؛ يعني «خود» و خدا را داراي جناس نمي‌دانند زيرا هم تلفظ آن‌ها تفاوت دارد و هم املا. اما همانطور‌كه در كتاب همايش (جلد اول) گفتم، در جناس افزايشي افزوده‌شدن يك حرف مي‌تواند همراه با افزوده شدن يك مصوت كوتاه نيز باشد، در آرايه‌ي جناس اين را به روي خودمان نمي‌آوريم و قبولش مي‌كنيم!  

23- سؤال دانش‌آموز: نوشین شاکری  92/11/26 سلام آقای دکتر من دقیقاً نمیدونم شما جواب کدوم ایمیل رو دادین اخه من کلی ایمیل زدم! ببخشید آقای دکتر یه سوال: در بیت صحن سرای دیده بشستم ولی چه سود / کاین گوشه نیست در خور خیال تو صحن سرای دیده استعاره مکنیه هست ولی تشخیص نیست؟ و در این بیت حسن تعلیل وجود داره؟ علت گریه رو برای شستن چشم ودیدن یار می دونه؟ اقای دکتر ببخشید شنیدم کتاب زیست دریافت که اقای عمارلو نوشتن خیلی شبیه تست کنکور امسال هست, درسته؟ واینکه کتاب پیش 2 استاد ذهبی کی میاد؟ ببخشید سوالام زیاد هست چون تازه 2 باره پیداتون کردم! راستی سایت هم خیلی عالی تر شده!

پاسخ استاد:  درود بر شما خانم شاكري. جداً درك ادبي شما تحسين برانگيز است. بله اين بيت حسن تعليل زيبايي دارد كه شما آن را پيدا كرده ايد. “سراي ديده” اضافه ي تشبيهي است. “صحن سراي” هم اضافه ي تعلقي؛ يعني اگر ما ديده را به خانه تشبيه كنيم ديگر در نظر گرفتن “صحن” براي خانه، نكته ي ادبي خاصي به حساب نمي آيد. خواندن دو جلد همايش زيست دكتر عمارلو براي هر داوطلب رشته هاي مربوط به پزشكي و داروسازي الزامي است. آن هم هر چه زودتر. كتاب پيش 2 استاد ذهبي هم تا پيش از تعطيلات نوروز منتشرخواهد شد.

– سؤال دانش‌آموز: حمید امامی 5دی1393 استان بوشهر، شهر بوشهر

سلام. خسته نباشید. چرا در عبارت «هر که از روی نادانی نه او را گزید، گزند او ناچار بدو رسید» بین گزید و گزند آرایه‌ی جناس وجود دارد؟ این در المپیاد یکی از سال‌های قبل آمده است. یعنی باید آن را جناس ناقص اختلافی حرکتی به حساب بیاوریم یا جناس اختلافی حروفی. چون هم در صامت و هم در مصوّت اختلاف دارند . یعنی دو اختلاف دارند نه یکی . معلمان در کلاس می‌گویند جناس باید یک اختلاف داشته باشد. پاسخ معلم هم من را راضی نکرد.یعنی متوجه نشدم.

پاسخ استاد:  درود بر شما در سال های دور، جناسی مطرح بود به نام جناس «خط» كه در آن تفاوت دو واژه در نقطه‌گذاری‌هاشان بود؛ مثل “پیر و ببر” یا “گزید و گزند” كه به دلیل ناهماهنگ بودن با اصول زیبا‌شناختی، كنار گذاشته شد؛ پس دیگر برای شما «گزید و گزند» جناس ندارد.

پیروز باشید!

 – پرسش دانش‌آموز:  علی      25دی1393    استان بوشهر، شهر بوشهر

با سلام به آقای سبطی 1- در کتاب ادبیات 3 پرسش برام پیش اومده ، در درس اول : «چه غم دیوار امّت را که دارد چون تو پشتیبان؟» «دیوار امّت» اضافه تشبیهی است یا استعاری؟ به نظر خودم میشه استعاری چون امّت رو به قلعه یا خانه‌ای تشبیه کرده که دیوار داره ، اما در سایر کتاب‌ها و از سایر معلم‌ها دیدم و شنیدم که میشه تشبیهی!(اگه راهنمایی کامل کنید ممنون میشم) 2-در درس 9 ادبیات 3 شعر علیرضا قزوه درس نهم : «بال به بال نسیم از لب دیوار دلت پر کشید» «لب دیوار دلت» چه نوع اضافه ای هست؟

*با تشکر از زحمات بی‌دریغتان برای زبان و فرهنگ این مرز و بوم*

  پاسخ استاد:  درود بر شما علی آقا . حسرت آمدن به شهر شما (نمایشگاه بوشهر) به دل دریافتی ها ماند‌ها! اما پاسخ پرسش‌هاتان: 1- اگر بتوان اضافه‌ای را هم تشبیهی گرفت هم استعاری، اولویت با تشبیهی است. چون می‌توانیم بپذیریم كه شاعر، امّت اسلام را به دیواری مانند كرده است كه به دلیل پشتیبانی پیامبر اسلام هرگز فرو نمی‌‌ریزد، سلامت تشبیه ما به هم نمی‌خورد ، پس همین را می‌پذیریم و به سراغ استعاره نمی‌رویم. 2- اضافه‌ی استعاری است زیرا «دل» به باغی مانند شده است كه از لب دیوار آن دو پرنده پرواز كرده و رفته‌اند. ( «لب دیوار» را هم طراح كنكور استعاری می‌داند.)

پیروز باشید!

 – پرسش دانش‌آموز: مونا 8بهمن1393 استان زنجان، شهر زنجان

سلام گرم وپرشور مرا در این روزهای سرد زمستانی پذیرا باشید!خدا قوت!
یه سؤال داشتم: «تیرالماس پیکان چو آب» رو ازنظر تعداد تشبیه چگونه در نظر می‌گیریم؟ آیا «الماس پیکان» صفت مرکب است و تشبیه به حساب نمی‌آید؟ معنی عبارت چه می‌شود؟ ازلطفتان متشکرم.
پاسخ استاد: درود بر شما مونا خانم
صفت مركب بودن یك موضوع دستوری است و ربطی به آرایه‌ها ندارد؛ یعنی ممكن است كه یك صفت مركب (یا مشتق-مركب)بر پایه‌ی آرایه‌ی تشبیه ساخته شده باشد و مبحث آرایه تشبیه به حساب آید؛ مانند :
الماس پیكان، شیردل، بزدل، عقاب پنجه، پیل تن، دیو سیرت و…

grapevine separator line jodakonande 02

3) امـــــلا و لـغــت

1- سؤال دانش‌آموز: سلام و درود! خدا خیرتان بدهد به ما کنکوری‌ها کمک می‌کنید. نیت خیرتان را می‌ستایم. سؤالی از دکتر سبطی داشتم. من کتاب تناسب معنایی شما را خواندم و با صبر و وقتی که گذاشتم به تسلط خوبی در خوانش و معنا و مفهوم رسیدم. مشکلم در املا است. کتاب املای شما را هم تابستان خواندم ولی مشکلم حل‌نشده و هنوز در املا مشکل دارم و موقع خواندن متن املا در تست‌ها در پیداکردن غلط‌ها دچار شک و تردید می‌شوم. لطفاً راه‌حل و یا کتابی به من معرفی کنید تا این ضعف املایم را مرتفع کنم. (منصوره ت. (آبان 89)) پاسخ استاد: درود بر شما و آفرين بر تلاش و پشتكارتان كه لازمه‌ي تمام پيروزي‌هاست. دوست خوب، يك‌بار خواندن كتاب «املا و لغت در آزمون سراسري» كافي نيست؛ شما بايد متن آن را دست‌كم سه‌بار و تست‌هاي آن را دست‌كم دوبار مرور كنيد تا به تسلط لازم برسيد. متأسفانه يكي دو كتابي كه در اين زمينه در بازار وجود دارد، جنبه‌ي آموزشي ندارد و تست‌هاي آن نيز تنها تست‌هاي آزمون سراسري است- تا آن‌جاكه اطلاع دارم- و تنها منبع خوب تست تأليفي – به‌جز كتاب املاي نشر دريافت- در زمينه‌ي املا، تست‌هاي آزمون‌هاي آزمايشي سال گذشته (تعاوني سنجش، كانون فرهنگي، گزينه‌ي دو، گاج و …) و تا حدودي كتاب املاي انتشارات خيلي سبز است كه اميدوارم بتوانيد به ياري دوستانتان به آن‌ها دست‌رسي پيدا كنيد. 2- سؤال دانش‌آموز: سلام دکتر سبطی. يك سؤال راجع به لغت داشتم: معنی‌هایی که کتاب نوشته مجازاً، تو کنکور اگه فقط اونو بنویسن نباید غلط حساب کنیم؟ پاسخ استاد: معناي مجازي ذكرشده در كتاب را بهتر است به‌عنوان معناي واژه، درست به‌حساب آوريد.

پيروز باشيد!

3- سؤال دانش‌آموز: با سلام خدمت دکترسبطی! داوود (تو کتاب شما) درسته یا داود (تو کتاب درسی)؟ پاسخ استاد: درود بر شما! 1- «داود- داوود»، «كاوس- كاووس»، «طاوس- طاووس»، هر دو درستند و تلفظ اول مخفّفِ تلفظ دوم است و هر دو درست به‌حساب مي‌آيد.

پيروز باشيد!

4- سؤال دانش‌آموز: سلام آيا تپانچه دو املاييست؟ پاسخ استاد: درود بر شما؛ چون واژه‌اي پارسي‌تبار است- حرف «چ» در آن گواه اين ماجراست- نبايد در املاي آن از حرف «ط» كه ويژه‌ي واژه‌هاي عربي‌تبار (دخيل) است استفاده كرد؛ بنابراين تنها به شكل «تپانچه» پذيرفتني است.

– پرسش دانش‌آموز: آرش مختاری فروردین94 استان کرمان، شهر کرمان 
با سلام خدمت استاد عــــــــــــزیـــــــــــــز جناب آقای هامون سبطی و عرض خسته نباشید.
من تاحالا خیلی از کتاب های شما بهره بردم وبی صبرانه منتظر کتاب نکته و تست زبان فارسی تون هستم و امیدوارم قبل از کنکور به دست ما برسه.
مشکلی که خیلی در آزمون های آزمایشی و یا کنکور به اون برخورد می کنم این هست که به سوالهای لغتی که از کلمات متن هست غلط پاسخ می دم. طراحان معنی خیلی پرتی می یارن یا چیزهایی که به ظاهر درستند اما غلط می شن. اسم ها رو صفت هم معنی می کنن و درست می گیرند. می خواستم ببینم راه حل شما چیه.با تشکر

پاسخ استاد: درود بر شما آقاي مختاري
اين تست ها غير استانداردترين و نادرست ترين تست‌هاي كنكور‌هاي آزمايشي هستند كه تحت تأثير چند تست غلط كنكور سال‌های گذشته (نه 93) طرح می‌شوند و فقط بايد اميدوار باشيم كه طراح محترم كنكور سراسری ديگر دچار چنين لغزش‌هايی نشود كه اميد گزافی نيست.

پيروز باشيد!

.

grapevine separator line jodakonande 02

4) تــاريخ ادبيــــات

1- سؤال دانش‌آموز: با سلام خدمت دکترسبطی! در بخش اعلام، مکان‌ها، پادشاه‌ها و … رو هم بخونیم یانه؟ پاسخ استاد: درود بر شما! نه، نيازي به مطالعه‌ي اين موارد نيست؛ فقط شاعران، نويسندگان شخصيت‌هاي اسطوره‌اي و آثار ادبي را مطالعه كنيد و به ذهن بسپاريد.

پيروز باشيد!

2- سؤال دانش‌آموز: سلام و درود بر بزرگ‌مرد عرصه علم و فرهنگ، استاد سبطی عزیز و قدردانی از آقای شریف خطیبی به‌خاطر مشاوره‌ي خوبشون. آقای سبطی یه مشکل بزرگ!! درس ادبیات رو چه‌طور نت‌برداری کنیم، به‌خصوص قسمت اعلام و تاریخ‌ادبیات‌ها. البته من چون کتاب‌های اندیشه‌سازان (شیمی مهندس بازرگان و فیزیک دکتر کمانگر) رو دارم اواخر کتاب اون قسمت راه خلاصه‌برداری رو خوندم و تاحدودی با نت‌برداری آشنا هستم! (مهيار ن) پاسخ استاد: سلام دوست خوب! از ابراز لطف اغراق‌آميزتان سپاس‌گزارم؛ اما به‌خاطر داشته‌باشيم كه معمولاً همين عنوان‌سازي‌هاي از سر لطف، آغاز درافتادن به سراشيب غرور در كساني مي‌شود كه دارند به وظيفه‌شان عمل مي‌كنند و اصولاً نبايد به‌خاطر انجام‌وظيفه كسي به خودش مغرور شود و … . بگذريم و برسيم به پاسخ سؤال شما دوست عزيز. خوب دقت كنيد، يادداشت‌برداري از مطالب تاريخ‌ادبيات كتاب‌هاي درسي كار عاقلانه‌اي نيست؛ چون چشم شما در طول سال‌هاي تحصيلي به صفحات كتاب درسي‌تان عادت كرده‌است؛ درواقع برخي از مطالب تاريخ‌ادبيات در طول يك سال سروكله‌زدن با يك كتاب درسي در حافظه‌ي بينايي شما به‌صورت خودكار جاي مي‌گيرد و تثبيت مي‌شود؛ بنابراين نبايد با يادداشت‌برداري از تاريخ‌ادبيات و منتقل‌كردن اين مطالب بر روي صفحاتي جديد، حافظه‌ي بينايي چند سال تحصيلي‌تان را پاك كنيد! اين موضوع در مورد تمام مطالب حفظي صادقي است. سفارش من اين است كه نكات مهم و فرّار تاريخ‌ادبيات كتاب درسي‌تان را در همان صفحات كتاب درسي با رنگ‌هاي مختلف نشانه‌گذاري كنيد و با تكرار و تمرين آن‌قدر به اين صفحه‌ها و نكته‌ها نگاه كنيد كه آرام‌آرام همه‌ي آن‌ها در حافظه‌ي بينايي شما نقش ببندد. يادتان باشد كه حافظه‌ي بينايي، قوي‌ترين بخش از حافظه‌ي مغز است. فقط مي‌ماند برخي از نكته‌هاي گنگ، تعدادي نكات مربوط به‌هم پراكنده در ميان كتاب درسي، برخي شباهت‌هاي ظاهري اسم‌ها و … كه نياز به يك بررسي كلي تمام مطالب تاريخ‌ادبياتي هر سه كتاب دارد كه مي‌توانيد آن را به من بسپاريد! در كتاب همايش ادبيات (جلد دوم) اين نكات در كنارهم گرد آمده‌است.

پرتلاش و پيروز باشيد!

– پرسش دانش‌آموز: رضا حبیبی خلردی 17بهمن1393 مازندران، شهر ساری
سلام استاد. آقا ما نفهمیدیم حسین بن منصور حلاج چه‌جوری آدم خوبی بوده وقتی ادعای خدایی کرده؟ (انا الحق) بعد تازه به قشیری هم گفته ازت ناراحت شدم وقتی به من سنگ زدی درحالی که حقیقت را می‌دانستی.  ممنون
– پاسخ استاد:درود بر شما آقا رضا

نخست اینکه خوب و بدی آدم ها به كردارشان است نه گفتار. توجه نكردن به همین یك نكته‌ی بدیهی باعث گمراهی و سیاه‌بختی اغلب ما ایرانیان در زندگی شخصی و جمعی‌مان شده است نه امروز كه در طول این یكی دو هزار سال زود گذر!
دوم این كه «انا الحق» گفتن حلاج ادعای خدایی نیست، اعتراف به هیچ بودن و غرق شدن در هستی خداوند است. نظیر چنین ادعاهایی در میان عارفان بسیار است:

اجزای وجودم همگی دوست گرفت / نامی‌ست ز من بر من و باقی همه اوست

grapevine separator line jodakonande 03

 


 

.

نشر دريافت  https://daryaftpub.com/

اينستاگرام نشر دريافت  https://www.instagram.com/daryaftpub/

اتاق دانش نشر دريافت  http://otaghedanesh.ir/

كاشف داروي سرطان و مؤلف دو كتاب نشر دريافت  http://fa.sistanin.com/

نشر دريافت، پشتيبانِ پارسی‌گويي و پارسی‌نويسي  http://www.beparsi.com/

همكاران نشر دريافت در تأليف چند كتاب   http://www.pharepub.com/  و   http://www.bordpub.com/

هنرمندان حمايت شونده   http://instagram.com/haamoonhashemi , https://telegram.me/haamoonhashemi , http://www.haamoonhashemi.ir/

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *